English Version
This Site Is Available In English

مشارکت مکتوب؛ رندگی خود را مدیون گنکره هستم.

مشارکت مکتوب؛ رندگی خود را مدیون گنکره هستم.

مشارکت راهنما همسفر فا‌طمه؛
خدا را شکر می‌کنم که به من اجازه خدمت داد و از راهنمایان عزیزم سپاسگزارم.
در مورد دستور جلسه که من در استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره چه کرده‌ام؟ باید بگویم که یک سیستم برای حفظ بقای خود و رشد و توسعه نیازمند به یک مثلث یا سه مولفه می‌باشد که یکی علم است، یکی نیروی متخصص و دیگری هم مسائل مالی است که هر سه این مورد باید با هم و به یک اندازه رشد کنند تا آن سیستم موفق باشد. در کنگره هم همینطور است و آقای مهندس همیشه تاکید می‌کنند که ما هم باید روی علم، هم روی پایه‌های مالی و هم نیروهای متخصص خود کار کنیم. دستور جلسه به صورت سوال مطرح شده یعنی من باید این سوال را از خودم بپرسم که من در مورد استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کرده‌ام و در مورد آن فکر کنم و پاسخگو باشم. چیزی که در مورد این دستور جلسه به فکرم آمد داستان ایاز و سلطان محمود است، آقای مهندس در طول سال با قرار دادن این جلسات، می‌خواهند به من یادآور شوند که من کجا بودم و چه جایگاهی در جامعه داشتم هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی و هم از شخصیتی و هم از نظر موقعیتی و کنگره‌۶۰ بود که به من همه چیز بخشید و حال خوب الانم خودم و خانواده‌ام را مدیون کنگره‌ام و حالا من در استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره چه کرده‌ام؟ باید تمام توان خود را به کار بگیرم تا بلکه ذره‌ای از محبت کنگره را جبران کنم. یکی از کارهایی که من در جهت استحکام پایه‌های علمی می‌توانم انجام دهم، خوب آموزش گرفتن، سی‌دی نوشتن، مشارکت کردن، گسترش علم کنگره در بخش سایت و در نهایت تبدیل به نیروی متخصص یعنی راهنما شدن و انتقال علم کنگره است. در استحکام پایه‌های مالی من میتوانم با حمایت کردن سبد برای قانون یازدهم، حامی زمین و ورزش قدم‌های اولیه را بردارم و در ادامه عضو لژیون سردار، دنور و پهلوان شوم. چیزی که مهم است شروع کردن است حتی با حرکت‌های کوچک، نباید بگویم این مقدار پول کم است و اهمیتی ندارد، آقای مهندس می‌گویند دانه‌دانه است غله در انبار که در ادامه ان‌شاءالله بیشتر می‌شود.
یک نکته مهمی که وجود دارد این است که کمک کردن من به کنگره برای من یک معامله دو سر برد است چرا که من با کمک علمی و مالی در کنگره خودم رشد می‌کنم و شاید بخشی از دِین خود را به کنگره پرداخت کنم، ظاهر قضیه کمک به کنگره است در صورتی کنگره اینقدر قوی است که به کمک من نیازی ندارد و من دارم به خودم کمک می‌کنم. ان‌شاءالله خدا به همه ما کمک کند که در صراط مستقیم باشیم و عمل سالم انجام دهیم و در استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره فردی کوشا و مفید باشیم.
ممنونم که به صحبت‌های من توجه کردید.

مشارکت همسفر سمیه؛
در ابتدا شاکر خداوند هستم به خاطر فرصتی که در اختیار من قرار داده شد تا بتوانم قطره کوچکی در اقیانوس بزرگ کنگره باشم. در ادامه تشکر می‌کنم از راهنمایان عزیزم خانم فاطمه و خانم اعظم‌ که من هر چه دارم از این دو عزیز دارم. دستور جلسه: من در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کرده‌ام؛ یکی از بزرگ‌ترین گره‌های وجودی من در همین دستور جلسه وجود دارد. روزی که با لژیون سردار آشنا شدم با خود گفتم با وجود تمام سختی‌های مالی که در دوران اعتیاد مسافرم پشت سر گذاشتم شاید لزومی ندارد من بخواهم از لحاظ مالی نقشی در کنگره داشته باشم تا اینکه در یکی از سی‌دی‌هایی که می‌نوشتم فهمیدم اگر من در مقابل چیزهایی که از هستی، چه علمی و چه معنوی دریافت می‌کنم هیچ باز پرداختی نداشته باشم به انسانی با چشمه‌های وجودی خشک و زهر‌آگین تبدیل می‌شوم و درونم تبدیل به شوره‌زار می‌گردد و در هستی حتی از یک گیاه هم کمتر خواهم بود، چرا که گیاه در مقابل مقدرای خاک و آب می‌تواند چند برابر نتیجه بدهد و سودمند باشد ولی من در مقابل این همه علم و حال خوب اگر باز پرداختی نداشته باشم فقط مصرف کننده‌ای بی مصرف خواهم شد، کم‌کم روی این گره بزرگ خود که حساب‌گرانه خرج کردن بود کار کردم و این کار را با پول هایی که در سبد می‌انداختم شروع کردم و در ادامه توفیق حاصل شد در لژیون سردار شرکت کنم. و چه زیبا و ستودنی گفت معلم بزرگ ما کنگره‌ای‌ها: تا چیزی نکاری نمیتوانی درو کنی و اگر به نیت برداشت هم بکاری محصولی ندارد باید بکاری بدون هیچ چشم داشت. امیدوارم بتوانم روزی ذره‌ای از این همه حال خوش که از کنگره دریافت کرده‌ام را جبران کنم و ان‌شالله خداوند مرا یاری کند بتوانم روزی نشانی در بی نشان را تجربه کنم.

مشارکت همسفر نجمه؛
بارها شنیده‌ایم که گفته شده: خواستن، توانستن است ولی به نظر من این ضرب المثل وقتی کامل است که بگوییم؛ دانایی و خواستن، توانایی است، زیرا اگر توانایی انجام کار را نداشته‌باشیم چطور خواهیم توانست به خواسته‌ها دست پیدا کنیم و به قولی؛ کسی که دست بسته است چطور از درخت بالا رود؟
درمان اعتیاد یکی از خواسته‌های بزرگ و دست نایافتنی انسان‌ها در سراسر دنیا بوده و هست که تا قبل از بنیان کنگره ۶۰ کسی امیدی به درمان اعتیاد نداشت واعتیاد را بیماری مرموز وپیش رونده می‌دانستند، ولی به لطف خداوند و زحمات آقای مهندس دژاکام که ۳۷ سال در زمینه تحقیقات و مطالعات تلاش کرده‌اند، امروز مسئله اعتیادحل شده و این بیماری با روش ابداعی ایشان در مدت زمان ۱۰ الی ۱۱ ماه بدون کمترین درد و مشکلی درمان می‌شود. برای رسیدن به این مهم تاکنون تلاش‌های زیادی انجام گرفته است که همگی با آینده‌نگری و برنامه‌ریزی مستقیم جناب مهندس به نتایج درخشانی ختم شده‌اند، برای ادامه کار این NGO موفق ومردمی در زمینه درمان اعتیاد،از هیچ نهاد و یا مرجع دولتی کمکی دریافت نشده است  در یکی از نوشتارهای کنگره ۶۰ آمده است یکی از مهم‌ترین اهداف کنگره ۶۰ استحکام پایه‌های علمی و مالی است والحق تاکنون با تلاش‌های جناب مهندس در زمینه تولید علم و تحقیقات ومطالعات بر روی نمونه‌های جانوری گره‌های کور اعتیاد باز شده‌اند وهمچنین تلاش مسافران وهمسفرانی که به رهایی رسیده‌اند در جهت تلاش برای دانایی و رسیدن به جایگاه راهنمایی قابل تقدیر است. اما آیا با این وصف اگر کمک‌های مالی اعضاء در قسمت قانون یازدهم و کمک به سبد و یا در قسمت کمک به زمین ویاحامی ورزشی و قسمتهای دیگر نبود آیا کنگره ۶۰ می‌توانست به خواسته خود حتی نزدیک شود؟ مسلماً این کار عظیم با درایت و پشتکار و فداکاری جناب مهندس و کمک و همکاری، پهلوانان باپرداخت بیش از ۵۰۰ میلیون تومان ،دنورها باپرداخت بیش از ۵۰ میلیون تومان، اعضا سردار با پرداخت بیش از ۶ میلیون تومان و کمک همه اعضاء به این نقطه رسیده‌است. حالا این سوال پیش می‌آید که من همسفر که با استفاده از این همه بزرگواری و تلاش دیگران توانسته‌ام با رهایی از اعتیادبه وضع نابسامان زندگی خود سامان بدهم و لبخند گمشده در پس غبار اعتیاد را به افراد خانواده‌ام هدیه کنم چطور می‌توانم شکران نعمت کنم تانعمت در زندگی من دوام داشته باشد ؟ به فرموده جناب مهندس در فرمایشات روز چهارشنبه کمترین خدمات خودم را در این سالها بیان می‌کنم من سعادت این را داشتم که ۷ جلسه دبیر جلسات کارگاهی باشم شاکر خداوند هستم که در قسمت سایت وتازه واردین خدمت کردم و۳سال متوالی در لژیون سردار عضو هستم و خوشحالم که با دریافت شال نارنجی از دستان پرتوان جناب مهندس در خدمت کنگره ۶۰ هستم. امیدوارم بتوانم تا جایی که توان دارم در خدمت کنگره باشم.

تهیه گزارش: راهنما همسفر فاطمه، همسفر سمیه، همسفر نجمه
ویراستاری: راهنما همسفر شهلا
تنظیم و ارسال:  همسفر اکرم رهجو. راهنما همسفر شهلا  ( لژیو‌ن چها‌ر‌م)

همسفران نمایندگی پروین‌‌اعتصامی اراک.
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .