پانزدهمین جلسه از دور سی و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی شهرری با استادی همسفر ناهید، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر پروین با دستور جلسه "جهانبینی ۱ و ۲" در تاریخ هجدهم اردیبهشتماه 1403 رأس ساعت 15 آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه امروز راجع به جهانبینی است. در جهانبینی ۱ و ۲ که اسفندماه سال ۱۳۸۲ آقای امین نوشتهاند گفتهشده جهانبینی برای همه لازم است و باید به روشی نوشته شود که ساده باشد؛ زیرا همه سواد خواندن و نوشتن را ندارند و حتی یک شخص مسن هم با خواندن بتواند از آن استفاده کند. در کنگره هم مسافر و هم همسفر برای رهایی باید 3 سفر را طی کند. سفر اول از مصرف مواد تا قطع آن، سفر دوم از قطع مواد تا رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق الله است. وقتی بخواهیم این ۳ سفر را انجام دهیم؛ باید جسم، روان و جهانبینی را درست کنیم تا به مرحله درمان و تعادل برسیم و بتوانیم تشخیص دهیم که چه راههایی را اشتباه رفتهایم.
در جهانبینی از مراحل نفس نیز صحبت شده و اینکه نفس ۳ مرحله دارد؛ اولین مرحله نفس اماره به معنی نفس امر کننده است و انسان در آن مرحله درستی یا نادرستی کار خود را نمیداند و تشخیص درستی نمیتواند بدهد که آیا کار من درست است یا غلط، مرحله دوم نفس لوامه، یعنی سرزنش کننده است؛ در این مرحله اگر انسان بخواهد از تاریکی بیرون آید نسبت به کارهایی که انجام میدهد احساس پشیمانی میکند و مرحله آخر نفس مطمئنه میباشد؛ برای بیرون آمدن از ضد ارزشها شخص مطمئن هست که این کار را نباید انجام دهد و چون انسان خواسته معقول و نامعقول دارد میداند که نباید به سمت خواسته نامعقول برود؛ بلکه سمت خواسته معقول قدم برمیدارد.
در جهانبینی راجع به خشم، منیت و ضد ارزشهای دیگر نیز صحبت شده است، ضد ارزشها مانند غیبت، قضاوت و ... شاید من تا زمانی که به کنگره نیامده بودم خیلی از صفتهای خود را نمیدانستم و فکر میکردم چون مسافر من دنبال اعتیاد رفته و برای من و بچهها وقت نمیگذارد او مقصر است؛ اما زمانی که وارد کنگره شدم فهمیدم خود من نیز بعضی جاها اشکالاتی را داشتهام؛ مثلاً زود عصبانی میشدم خشم و ترس من خیلی زیاد بود؛ حتی برای استادی امروز هم ترس زیادی داشتم، اما به خودم گفتم من باید شرکت کنم تا بتوانم بر ترس خود غلبه کنم تا کی میتوانم از ترس خود فرار کنم.
من از جهانبینی یاد گرفتم که در ابتدا رفتار خود را درست کنم تا اطرافیان نیز از تغییر رفتار من اگر رفتار بدی دارند آن را درست کنند یا بتوانند قضاوت نکنند. آقای امین میگویند: برای بیان همهچیز، الگویی نیاز است و خود ایشان در جزوه جهانبینی استخر را مثال زدهاند؛ ولی من در این چند روز خیلی فکر کردم و به این رسیدم که شخصی یا خانمی که میخواهد خیاطی یاد بگیرد، مانند همان سوار و سوارکار است، یعنی باید قدم بردارد تا خیاط ماهری شود و زیر نظر یک خیاط حرفهای، کار یاد بگیرد؛ وقتی او به من درست خیاطی را یاد دهد من هم درست الگو میکشم، درست دوخت انجام میدهم و این موارد بستگی به چگونه آموزش دیدن دارد.
وقتی شخصی میخواهد جهانبینی درستی داشته باشد؛ باید آموزش ببیند اگر آموزش ببیند تجربه و تفکر میکند؛ بنابراین به دانایی میرسد؛ وقتی به دانایی رسید میداند که اشتباهاتش کجاست و چهکاری باید انجام دهد یا چهکاری را نباید انجام دهد و کجا نباید قضاوت کند و همچنین در چه مواردی به خودش اجازه انجام کاری را ندهد، همه این موارد با تزکیه و پالایش انجام میگیرد و برای رسیدن به تزکیه و پالایش انسان خودش باید دنبال آن برود. در کنگره راهنما کمک میکند تا من به مرحله لازم برسم؛ درواقع ایشان فقط راه را به من نشان میدهد و من باید با فرمانبرداری و سی دی نوشتن خود ادامه مسیر را بروم.
من در این چند روز خیلی به موضوعات فکر کردم و متوجه شدم برای اینکه ترس و خشم زیادی دارم یا یک جاهایی در زندگی زود عصبانی میشدم؛ باید خودم به دنبال جهانبینی بروم. جهانبینی را من باید از خودم شروع کنم و زمانی که از خودم شروع کردم فهمیدم جامعه، اقوام و دوستان نیز دید بهتری راجع به من دارند، در جهانبینی راجع به حس نیز صحبت میکند؛ اگر حسهای من آلوده باشد به جهانبینی درستی نخواهم رسید.
ددر ادمه رهایی 40 سیدی همسفر مرضیه و همسفر شیرین رهجوهای راهنما همسفر زهره
تایپ و ویرایش: همسفر پروین لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
159