English Version
English

فنداسیون و پایه درمان، جهانبینی است

فنداسیون و پایه درمان، جهانبینی است

جلسه چهارم از دور نهم سری کارگاه های آموزشی و خصوصی ویژه مسافرین آقا کنگره ۶۰ نمایندگی امام قلی خان به استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و نگهبانی مسافر عماد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه * جهانبینی 1 و 2*در روز سه شنبه مورخ 1403/02/18 رأس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
ازنگهبان جلسه خیلی ممنون هستم که استادی این جلسه را به من واگذارکردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. اما در مورد دستور جلسه، برداشت من این است که هر مکانی یک الفبای خاص خود را دارد. در کنگره 60هم الفبای تمام مسافران و همسفران، جهانبینی می باشد. برای مثال: اگر بخواهیم کتاب 14 مقاله، کتاب 60 درجه و تمام اصطلاحات کنگره را درک کنیم می بایست مفهوم این الفبا را بدانیم. به نظر من فنداسیون و پایه درمان، جهانبینی است. جناب مهندس می فرمایند آن سازی که از زندگی ما برون می آید همان ساز رواست و این دقیقا همان دیدی است که دو نفر از دریاچه ای برداشت می کنند. فرد اول زیبایی آب را می بیند و نفر دوم زباله های دورتا دور دریاچه را می بیند و این فرایند 2چیز است. یکی جهانبینی و دیگری جسم و چیزی که ما را نگه می دارد، همان جهانبینی است. این فرق بین نگاه ها است که جهانبینی ما را تعیین می کند که چگونه جهان را می بینیم. به عنوان مثال کسی که امید به زندگی دارد یا نا امید است و می خواهد خودکشی کند. جهانبینی را استاد امین به زیباترین شکل بیان می کند و مسیر را به ما نشان می دهد. مبدا و مقصد و هدف را برای ما نشان کرده اند که ما چگونه این مسیر را طی کنیم. در جهانبینی یک سری تعاریف وجود دارد که اگر ما یاد نگیریم درمان برای ما معنایی ندارد. درمان برای کسی که قبول کند بیمار است اتفاق می افتد و تمام این موارد بر می گردد به نوع نگرش افراد. امیدوارم در طول سفر اول یا دوم طرز نگاه ما زیبا شود. اگر درست به مطلب نگاه کنیم راه و روش آن را پیدا می کنیم و این چیزی است که ثابت شده. من زمانی که وارد کنگره شدم از زمین و زمان طلب کار بودم و به نظرم بسیاری از کارها درست شدنی نبودند به صورتی که آن را کاملا رها می کردم و توانایی انجام هیچ کاری را نداشتم. من از درون به خود می گفتم نا توان هستی و ازبیرون تمام مردم را کلاه بردار و دزد تلقی می کردم و از همه توقع داشتم که مشکلات من را حل کنند. زمانی که به کنگره آمدم و با دوستان آشنا شدم و الگو ها را دیدم تازه متوجه شدم که اکثر آنها چه کارهای بزرگی را انجام داده اند و من هم می توانم بسیاری از کارهایی که زمان اعتیاد در انجام آن ناتوان بودم، به بهترین نحو انجام دهم. به طور کلی تصور و دیدم نسبت به موضوعات عوض شد. این را مدیون کنگره و قدردان جناب مهندس می باشم. استاد امین با جزوه جهانبینی به من راه و روش زندگی کردن را آموختند.
از این که به صحبت های من گوش کردید سپاسگزارم

لژیونهای ویلیام وایت

مرزبان کشیک:مسافر محسن

عکاس:مسافر مقداد

جمع آوری مطالب:مسافر غلامرضا

تایپ:مسافر علی

ویراستاری و ارسال مطالب:مسافر فرهاد و مسافر محمد

شادو پیروز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .