چهاردهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی گنجعلیخان کرمان به نگهبانی همسفر پونام، دبیری همسفر الهه و استادی همسفر ساناز با دستور جلسه «جهانبینی ۱و ۲» در روز دوشنبه هفدهم اردیبهشتماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
از دبیر جلسه خانم الهه عزیز سپاسگزارم که به بهترین شکل ممکن خدمت میکنند. خداوند را بسیار سپاسگزارم که امروز به من اجازه داد که در کنگره و در جمع پر از عشق و محبت شما دوستان عزیز قرار بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که این بستر را فراهم کردند تا من همسفر بیایم و به حال خوش برسم تشکر میکنم. از راهنمای عزیزم خانم سحر عزیز که هر چه دارم مدیون تمام محبت و عشق ایشان است و از اینکه وقت گذاشتند و در شعبه حضور دارند سپاسگزارم، هفته راهنما را به ایشان تبریک میگویم. از ایجنت و مرزبانان محترم خانم نجمه و خانم حکیمه عزیز تشکر میکنم.
جهانبینی یعنی دیدگاه، نگرش و برداشت من از کل جهان هستی، یعنی علم درست زندگی کردن. در کنگره 60 به مقوله جهانبینی بسیار تأکید میشود. زمانی که شخص وارد کنگره میشود و سفر خود را آغاز میکند ابتدا با یک مثلث روبرو میشود که به آن مثلث درمان گفته میشود که شامل جسم، روان و جهانبینی است. جسم و روان شخص به 10 الی 11 ماه زمان نیاز دارد که به درمان برسد اما جهانبینی برای هر شخص متفاوت است و بستگی به آموزشهایی دارد که فرد میگیرد.
در کنگره ما 3 سفر داریم؛ سفر اول که درمان مواد مخدر است، سفر دوم رسیدن به خود و اینکه من چگونه میتوانم به خودم برسم که باید در آموزشها قرار بگیرم و داناییام بالا برود و جهانبینی من تغییر کند، بایستی از ضد ارزشها فاصله بگیرم و در مسیر ارزشها حرکت کنم تا بتوانم به خودم برسم و سفر سوم رسیدن به خداوند و یا قدرت مطلق است.
کنگره مخصوص افراد و یا گروه خاصی نیست بلکه مخصوص تمام انسانهاست فقط یکسری از انسانها هستند که نیاز مبرم به این جهانبینی دارند، آن افراد چه کسانی هستند؟ کسانی که در تاریکی اعتیاد و یا در مسیر ضد ارزشها قرار گرفتهاند. جهانبینی همانند یک طناب است که شخص را از چاه ظلمت اعتیاد و ضد ارزشها بیرون میکشد و باعث میشود شخص به حال خوب و تعادلی که نیاز دارد برسد.
جهانِ فرد مصرفکننده در مدت مصرف مواد، افیونی میشود همانگونه که در نوشتارها آمده جهانی مملو از ترس، نگرانی، حقارت و اضطراب پیرامون خودش به وجود میآورد حال من همسفر در کنار یک مصرفکننده زندگی میکنم و ترکشهای اعتیاد به من هم خورده و من هم یک جهان افیونی و پر از ناامیدی، خشم، کینه، حسادت و پر از ترس دارم، من وقتی وارد کنگره میشوم ابتدای امر احساس میکنم که فقط بهخاطر مسافرم آمدهام ولی وقتی یک مقدار پیش میروم متوجه میشوم حالم از مسافرم بدتر بوده و اینجاست که متوجه میشوم برای خودم به کنگره میآیم نه به خاطر مسافرم. در کنگره گفته میشود که درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان است چون فرد باید به آن تعادل لازم برسد و درمانش برای او ماندگار باشد، سفر دومی بماند و در خدمتها قرار بگیرد.
در جزوه جهانبینی، دو مثلث مطرح میشود یکی مثلث دانایی و در مقابل آن مثلث جهالت. اضلاع مثلث دانایی شامل تجربه، تفکر و آموزش است و اضلاع مثلث جهالت؛ ترس، منیت و ناامیدی را در بر میگیرد. هر یک از این ضلعها روبروی یکدیگر قرار میگیرند بهعنوان مثال ترس، تفکر را میخورد. شخصی که میترسد نمیتواند تفکر کند. در فیلمها زیاد دیده شده که فرد، شکارچی ماهری است و بارها شکار میرود و میتواند از تفنگی که دستش هست به بهترین شکل استفاده کند حال اگر همین شخص در معرض یک شیر درنده قرار بگیرد حتی نمیتواند ماشه آن تفنگ را بکشد و از خودش دفاع کند آنجاست که میگوید تفکر ترس را خورده و شخص نمیتواند تصمیم درستی در لحظه بگیرد.
در ارتباط با آموزش و منیت، شخصی که منیت دارد وقتی وارد کنگره میشود و در لژیون قرار میگیرد دیگر نمیتواند آموزشپذیر و فرمانبردار راهنمای خود باشد چون علم خودش را بالاتر از راهنمای خود و کنگره میداند و خود را داناتر میبیند، آنجاست که شخص هیچوقت حالش خوب نمیشود و به تعادلی که مد نظر است برسد.
در ارتباط با ضلع تجربه و ناامیدی، در نظر بگیرید یک شخص مثلاً بیماری سرطان دارد و دکتر به او میگوید یکماه بیشتر زنده نیستی اینجاست که ناامیدی در شخص به وجود میآید و هیچ حرکتی برای زندگی خودش انجام نمیدهد و هیچ تلاشی نمیکند و زمانی که میخواهد کاری انجام دهد و تجربه جدید کسب کند با خود میگوید من آخر این ماه میمیرم چرا این کار را انجام بدهم؟ پس ناامیدی بزرگترین و قدرتمندترین ابزار نیروی مخرب است که شخص را در ناامیدی نگه میدارد. ناامیدی یعنی سکون که در آن شخص هیچ زایشی ندارد و همیشه حالش خراب میماند.
در کنگره انسان را به دو بخش تقسیم کردهاند؛ یک بخش صور آشکار و یک بخش صور پنهان. صور آشکار آن چیزی است که من با چشم میتوانم ببینم مثل دست، پا، قلب، کلیه و ... . صور پنهان هر آنچه است که من نمیتوانم با چشم ببینم مانند عقل، نفس، ذهن و آرشیو. حال اینجا میخواهم در جزوه جهانبینی راجعبه نفس صحبت کرده است.
نفس چیست؟ هرآنچه که تعیین موجودیت میکند، در ظاهر و باطن. نشانه آن این است که خواسته دارد. خواستهها به دو دسته تقسیم میشوند؛ خواسته معقول و خواسته غیر معقول. نفس سه مرحله دارد؛ نفس لوامه، نفس اماره و نفس مطمئنه.
نفس اماره همانگونه که از اسمش مشخص است امر کننده است. عموم خواستههای نفس اماره نامعقول هستند.
نفس لوامه نفس سرزنشکننده است یعنی زمانی که شخص وارد این مرحله نفس میشود به مرحله تشخیص قدم میگذارد یعنی متوجه میشود که اگر کار ضد ارزشی انجام دهد از انجام آن کار پشیمان میشود.
نفس مطمئنه همانگونه که از اسمش مشخص است از اطمینان میآید و تمامی خواستهها بر مبنای اطمینان است یعنی معقول هستند و شخصی که در این مرحله قرار میگیرد در واقع به مرحله تشخیص رسیده است. نفس منشأ تحرک در انسان است و هرچه دانایی شخص بالاتر رود قطعاً تعادل او بیشتر است و زمانی که خواستهها به نفس میرسد و بعد به عقل میرسد عقل هم با دانایی که دارد حکم صادر میکند.
برای تغییر جهانبینی شخص حتماً باید در آموزش قرار بگیرد حتماً باید دانایی شخص بالا برود و تبدیل به دانایی مؤثر شود و شخص بتواند به آن تعادلی که مد نظر است برسد حال در کنگره گفتند که زندگی مثل یک بازی است؛ اگر بخواهم در زندگی موفق باشم باید قواعد بازی را رعایت کنم، بازیکن خوبی باشم و طبق قوانین آن بازی حرکت کنم تا بتوانم به پیروزی برسم. اگر من در زندگی بخواهم آرامش آسایش و آن حس و حال خوب برسم باید قوانین بازی را اجرا کنم تا بتوانم به آرامش برسم.
حال نکته پایانی چون مسابقات «عقاب طلایی» را در پیش داریم؛ جهانبینی در ورزش هم خیلی مهم است. یک جمله مهم که آقای مهندس همیشه میگویند ما یا میبریم یا میآموزیم، باختی اصلاً در کار نیست؛ چرا این جمله را به کار بردند؟ برای اینکه حال من همسفر همیشه خوب باشد و مهم حس و حال خوب من است که از آن مسابقات چه دریافت میکنم و چه برداشت میکنم.
نکته بسیار مهم این است که اگر ما برای مسابقات رفتیم حتی اگر آموزش دیدیم آنجا قرار نباشد که من حالم بد باشد و بخواهم با یک حس و حال بد از آن مسابقات برگردم و نکته مهمتر اینکه ممکن است اشتباه برای هر کس پیش بیاید. اگر یک داور در جایگاه داوری یک نظری بدهد آنجا اگر من همسفر متوجه شدم داور در تصمیمی که گرفته اشتباه کوچکی رخ داده من حق اعتراض ندارم چرا؟ چون اگر اعتراض کنم کل تیم ما از آن مسابقه حذف میشود و خدا را شکر سال قبل در مسابقات «جام سردار» همه کسانی که در پارک طالقانی حضور داشتند از جهانبینی ما بچههای کرمان صحبت میکردند. إنشاءالله که امسال هم بتوانیم با جهانبینی خیلی بالایی در مسابقات شرکت کنیم، برد و باخت مهم نیست، مهم حال خوشی است که من از مسابقه میتوانم برداشت کنم.
حضور اسیستانت همسفر سحر در «نمایندگی گنجعلیخان»؛
عکس: همسفر حکیمه (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر حبیبه، راهنما همسفر مهری (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فهیمه، راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
383