هشتمین جلسه از دور ششم لژیون سردار نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی راهنمای محترم مسافر پدرام، نگهبانی دنور محترم مسافر اسماعیل و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه "قول و قرار (وفای به عهد)" روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ رأس ساعت۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان پدرام هستم یک مسافر.
دستور جلسه در مورد وفای به عهد است.
اگر بخواهم کلیدیترین جمله و کلیدیترین قسمت این دستور جلسه را در موردش صحبت کنم بحث حرکت در صراط مستقیم و حرکت کردن در مسیر ارزشها، بیشتر اون چیزی که اثرگذار هست، خرد انسان است. در مسیری که قرار میگیریم وقتی که احساساتی شویم یا احساسات بر ما غلبه کند و ما بخواهیم بر پایه احساسات تصمیمگیری کنیم اولین چیزی که از در دیگر خارج میشود عقلانیت و تعقل است. مسیر ارزشها و جهتی که من قرار گرفتهام قطعاً و قطعاً همه ساختار بر مبنای خرد و تعقل کردن است و احساسات خیلی کمرنگ است، به خاطر همین است که معمولاً در جایگاه یک سفر اولی و یا به عنوان یک عضو خدمتگزار در کنگره ۶۰ بحث احساسات جاری نیست. احساساتی که میگویم اون حسهای ناسالم و ناخالصی میشوند که ما را تهییج میکنند و در موردش فکری نکردهایم. یعنی هیجانی شدن بدون تعقل و تفکر، یک جمعبندی که بر پایه عواطف و احساسات خام باشد؛ هیچ کدام از اینها موثر نیست آن هم در مسائل مالی که اصلاً شوخی بردار نیست به قول قدیمیها عصا را از کور میدزدند.
بچهها با رضایت کامل وقتی میخواهند در جایگاه دنور یا پهلوان قرار بگیرند خدمت جناب مهندس به حد التماس اصرار میکنند که در این جایگاه قرار بگیرند و بخواهند ببخشند تا این حس را تجربه کنند. این را گفتم و قبلش پرانتزی باز کردم به خاطر این بود که هر کدام از اعضا اگر تعهدی قبول کردیم اکیدا بر مبنای عواطف واحساسات خام نبوده است ما نزدیک یک سال حتی اگر یک عضو ساده ی کنگره ۶۰ باشیم وهیچ خدمتی انجام نداده و یا سفر اولی باشیم میبینیم که چه خدماتی در اختیارمان قرار داده میشود. امکانات و هزینههای زیادی صرف میشود که یک نفر به رهایی برسد. یک شخص سفر اولی با دیدن همه این چیزها نمیتواند بیخیال و بیتفاوت از کنار اینها رد شود. یک شخص سفر اولی نمیتواند بیخیال رد شود چون گوهر وجودیاش آنقدر جلا یافته که میبیند در حقش چقدر هزینه شده است. من همیشه تعبیر الماس را برای بچههای کنگره دارم، تفاوت الماس و گرافیت این است که گرانبهاترین و با ارزشترین کانی طبیعت الماس است و گرافیت بیارزشترین کانی طبیعت به شمار میرود.
تفاوتشان در چه چیزی هست؟
هر دو کربن هستند و ماده اولیه یکسان دارند الماس سختترین شرایط و بیشترین فشارها را تحمل میکند ولی گرافیت تحمل نمیکند. بچه هایی که وارد کنگره میشوند به نظر من همان تعبیر الماس را دارند چون بیشترین فشارها را تحمل میکنند و گوهر وجودیشان مانند الماس شده است. اینها همونایی هستند که بیرون از این در مصرف کننده بودند و در دنیای ضد ارزشها قدم گذاشته بودند. خداوند ی که میگوییم الرحمن و الرحیم است و دریای محبت، گذشت و بخشش است خوبی و گذشت شما را میبیند و این هیچ وقت بیجواب نمیماند. اگر دینی گردن من هست و اون لحظه تعهدی را قبول کردم قطعاً بر مبنای عواطف و احساسات نبوده است. من دیده و سنجیده ام که چه امکانات و هزینههایی برای من شده، ازراهنما گرفته تا هزینههای مالی و معنوی که اینجا صرف میشود. من هرگز نمیتوانم ادای دین کنم ولی میتوانم گوشهای از آن را حداقل جبران کنم. من به رغم شرایط مالی بدی که داشتم و نمیتوانستم یکجا پرداخت کنم تعهدی قبول کردم که مبنای احساسات نبوده حال این تعهد بر گردن من است و باید به اجرایش در بیاورم. هزار تومان امروز ما شاید کمتر از ۱۰ ریال یک سال آینده باشد. امروز تعهد من در این لحظه بیشتر نیاز است و اگر توان مالی دارم باید پرداخت کنم. امروز باید شرایط مالی را فراهم کنم و دست یاری به سوی خدمتگزاران کنگره دراز کنم و مثل شعبه جهانبین و شعب دیگر برای خودمان جایی را فراهم کنیم.
الحمدلله شعبههای گوجان و بروجن و شعب دیگر که از عمان سامانی انشعاب یافتهاند همه اینها اول لطف خدا و بعد حمایت و کمک بچهها بوده است که نشان دادند همیشه مصرف کننده صفر نباشند. وفای به عهد و پرداخت آن نیازمند این است که من امروز این سرمایه را وارد چرخه حمایت از شعب کنم کما اینکه خیلی نیازمند باشم. همیشه فکر کنیم و بدانیم که جای مستاجری به ما بها نمیدهد و باید شرایطی فراهم کنیم که شعبهای از خودمان داشته باشیم. بیشتر این را برای خودم خواستم بگویم که اگر جایی عهدی میبندم بر مبنای کلام و تعهد من برنامهریزی شده و قرار است بر مبنای آن برنامهریزی جان انسانها نجات داده شود و اینجا دیگر پای جان انسانها در میان است.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
نگارنده: مسافر هادی لژیون دوم
ویراستار: مسافر رضا لژیون سوم
تنظیم: مسافر سعید لژیون چهارم
ارسال: مرزبان خبری مسافر جعفر
- تعداد بازدید از این مطلب :
400