مشارکت همسفران لژیون اول در مورد دستور جلسه جهانبینی 1 و 2:
همسفر پوران:
برای اینکه وارد بازی شویم گام اول یادگیری قوانین است، شاید این قسمت کمی خشک باشد، وقتی وارد بازی شدیم وضیعت بهگونهای دیگر میشود. زندگی ما هم مثل یک بازی بزرگ و گسترده است، وقتی قوانین بازی را بلد نباشیم به مشکل میخوریم و تمام مشکلات ما در زندگی زیر سر همین بلد نبودن است برای اینکه ما قوانین زندگی کردن را نمیدانیم برای خود و دیگران مشکلات درست میکنیم. در جهانبینی ما به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم. هدف اصلی نیروهای بازدارنده توقف دانایی است. مثلث دانایی شامل اضلاع تفکر، تجربه و آموزش میباشد. نیروهای منفی و بازدارنده با کمک حسی که همجنس خودشان است فرآیند تخریب را که شامل انهدام و انحطاط است را به انجام میرسانند. نیروهای بازدارنده اصولاً دانایی مؤثر را مورد هدف قرار میدهند، اگر نیروهای بازدارنده بر روی سه ضلع کار کند مانع رشد یک ضلع شود کار ما دشوار میشود؛ پس ما باید بهگونهای عمل کنیم که دانایی ما به دانایی مؤثر نزدیک شود. ترس تفکر را میخورد و تفکر خورده شده مانند غذای فاسد غیرقابلمصرف است. حس ناامیدی این کار را به نحوه احسن انجام میدهد، فرآیند تجربه را متوقف میکند، ناامیدی ما را زمینگیر میکند و بیجان در گوشهای رها میکند. حرکت ما را بدون اینکه در زندان باشیم در حالت نامرئی محدود میکند، ناامیدی یک زندان انفرادی نامرئی است. منِ پوران هنر زندگی کردن را از جهانبینی آموختم، محبت کردن به دیگران، آداب و معاشرت کردن، بخشش و بخشیدن؛ حتی لذت بردن از طبیعت، ورزش کردن، استفاده کردن از تغذیه سالم، کنترل وردن وزنم، همه اینها را از جهانبینی آموختم و تا آخر عمر خودم را مدیون کنگره، آقای مهندس و استاد جهانبینی استاد امین و راهنمای عزیزم همسفر نسرین میدانم و هر چه دارم از لطف آنها است.
مریم همسفر محمد:
مسئله جهانبینی تنها به مسافران و همسفران کنگره ۶۰ مربوط نمیشود؛ بلکه مربوط به تمام انسانها است و تمامی انسانها با آن سروکار دارند، برای رسیدن به آرامش و داشتن زندگی اصولی و حرکت درست در مسیر الهی لازم و ضروری است. جهانبینی برای این است منِ مریم ریشه خطاهای خود را پیدا کنم و آن را حل کنم و از مسیر ضد ارزشها به مسیر خوبیها و ارزشها قدم بگذارم. برای این مهم اول باید مثلث جهالت را بشناسم و بدانم که منیت چیست؟ ترس چیست؟ ناامیدی از چه چیزهایی شکل میگیرد؟ و در کنار اینها خشم، نفرت، حسادت، نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه و نیروهای بازدارنده یا نیروهای تخریبی یا حقههای نفس را بشناسم و برای این کار باید قوانین آن را فرابگیرم و بدانم برای اینکه جهانبینی من تغییر کند؛ باید دانایی من افزایش یابد و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که شامل اضلاع ترس، ناامیدی و منیت است عبور کنم تا به دانایی برسم. امیدوارم بتوانم با آموزشهایی که از کنگره و راهنمای خوبم همسفر نسرین عزیز میگیرم دانایی خودم را بالا ببرم تا بتوانم جهانبینی خود را تغییر بدهم و تبدیل به جهانبینی الهی کنم.
همسفر مریم:
تعریف جهانبینی این لست که آنچه ما نسبت بهکل هستی برداشت، ادراک و احساس مینماییم جهانبینی نام دارد. جهانبینی درون شامل ادراک و احساس نسبت به خودمان و جهانبینی بیرون شامل ادراک ما نسبت به تمام هستی میباشد. در کنگره انسان 2 بخش دارد صور آشکار انسان و صور پنهان انسان. مواد اولیه جهانبینی همان صور پنهان است. برای اینکه یک شخص مصرفکننده مواد، به درمان برسد؛ باید مثلث درمان او یعنی جسم، روان و جهانبینی به تعادل برسد. جهانبینی به ما کمک میکند تا جایگاه و مبدأ خویش را پیدا کنیم و همچنین مسیر حرکت تا مقصد را به ما نشان میدهد. مثلث دانایی از سه ضلع تفکر، تجربه، آموزش تشکیلشده و مثلث جهالت از سه ضلع ترس، ناامیدی و منیت تشکیلشده و آنچه مانع آموزش میباشد منیت است و اینها نیروهای بازدارنده میباشند. دانایی محکمترین سپر در برابر تحقق خواستههای نامعقول میباشد و هر چه دانایی بیشتر باشد استخر درون انسان یا همان گنجایش و ظرفیت او بیشتر میشود.
همسفر کبرا:
زمانی جهانبینی را یاد میگیرم که عکسالعمل درستی نسبت به اتفاقات انجام بدهم. وقتی قسمت سخت زندگی را صبر کنم میتوانم به قسمت شیرین زندگی هم برسم. در زمان سخت باید صبورانه در مقابل اتفاقات تلاش کرد. باور درست این است که انسانها باهم متفاوت هستند و هرکدام از انسانها در برابر مشکلات دارای نقطه تحمل میباشند. جهانبینی متعلق به همه انسانها است و برای کسانی که میخواهند از عمق تاریکی خارج شوند نیاز بسیار زیادی محسوب میشود. جهانبینی برای یکزمان مشخص نیست و برای تمام عمر و در همهجا لازمه زندگی است. جهانبینی به من قوانین بازی را آموزش میدهد، قوانین زندگی و علم درست زندگی کردن را آموزش میدهد. اگر کسی در جهت صراط مستقیم حرکت کند ابتدا توسط نیروهای منفی احاطه میشود، اگر مقابلهبهمثل کند تبدیل به نیروی مخرب میشود؛ ولی برای کسی که با صلاح دانایی و دانش جهانبینی حرکت میکند تبدیل به نیروی مکمل میشود. هنر اصلی این است که در جهت تکامل خود قدم برداشت، شاید ابتدا با حرکت و آسیب دیدن مواجه شود؛ ولی میتواند با ادامه دادن در جریان رشد قرار گرفت. هیچوقت برای زندگی اینگونه آموزش را ندیده بودم و باید اعتراف کنم که حتی در بزرگترین تنشها توسط جهانبینی درست استاد امین بهراحتی از گذرگاههای سخت عبور کردهام. از آقای مهندس برای اندیشههای ژرف و از استاد امین برای آموزش جهانبینی بسیار سپاسگزارم.
همسفر زهرا:
جهانبینی یکی از اصول مهم در کنگره ۶۰ برای درمان است. به اعتقاد کنگره، کسانی در درمان اعتیاد موفق هستند که اضلاع مثلث درمان جسم، روان و جهانبینی را پشت سر گذاشته باشند. حال چرا باید در کنگره 60 روی جهانبینی خود نیز کارکنیم تا درمان شویم؟ جهانبینی برای این است که بتوانیم پایه و اساس اشتباهات خود را پیدا کنیم و درصدد حل این اشتباهات برآییم، از ضد ارزشها دوری کرده و به مسیر ارزشها پا بگذاریم و نگاهمان را نسبت به خود و جهان پیرامون خود تغییر دهیم، اما چگونه این مهم پیش میآید؟ من بهعنوان یک همسفر، زمانی میتوانم جهانبینی خود را تغییر دهم که درصدد کسب دانایی بربیایم و از مثلث جهالت که شامل اضلاع ترس، ناامیدی و منیت است عبور کرده، دانایی کسب کنم و با آموزشهایی که در کنگره به من داده میشود به این مسئله مهم دست پیدا کنم. هنگامیکه بتوانیم ترس را از خود دور کنم، آنها بشناسم، بدانم که منیت چگونه در من شکلگرفته، ناامیدی از چه چیزهایی در وجود من پدید آمده است، ناتوانی و حسهای منفی را از خود دور کنم و حسهای خوب و توانایی را جایگزین کنم، میتوانم از عمق تاریکیها بیرون بیایم و دانش خود را بالا ببرم، این داناییهای کسبشده را عملی کنم تا بتوانم دید خود را نسبت به پیرامون خود و جهان هستی تغییر دهم و تبدیل به یک جهانبینی مثبت و الهی کنم. امیدوارم بتوانم در جهت آموزشهای کنگره حرکتی الهی را در پیش بگیرم و به بهترین شکل ممکن عمل کنم.
همسفر پریسا:
برداشت من از جهانبینی ۱ و ۲ محور اصلی حرکت در کنگره است. کنگره بر این باور است کسانی در درمان اعتیاد موفق هستند که در مثلث درمان جسم، روان و جهانبینی را پشت سر گذاشته باشند. جهانبینی یعنی تغییر دید منِ پریسا، دید من نسبت به خودم، اطرافیانم و مسافرم. جهانبینی برای این است که من بتوانم ریشه اشتباهات خود را پیدا کنم و آن را حل کنم و از مسیرهای ضد ارزشها به مسیرهای خوب و ارزشها قدم بگذارم. برای اینکه جهانبینی من تغییر کند؛ باید دانایی من افزایش پیدا کند؛ باید منیت خود را کم کنم، ناامیدی را کنار بگذارم و از آنها عبور کنم تا به دانایی برسم امیدوارم روزی برسد با آموزشهایی که از کنگره و از راهنمای خیلی خوبم همسفر نسرین میگیرم دانایی خود را بالا ببرم تا بتوانم جهانبینی خودم را تغییر دهم و تبدیل به جهانبینی الهی کنم.
ویرایش: رابط خبری همسفر مریم لژیون راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم)
همسفران شعبه شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
112