خلاصه سیدی هفتگی؛ فرق نفس و روح
انسان تا زمانیکه شناخت نداشته باشد، امکان ندارد بتواند پالایش انجام دهد و تا زمانیکه به این نتیجه نرسد که مثلاً من چرا نباید مواد مصرف کنم؟ و یا اینکه چرا نباید این کار را انجام دهم؟ باید دلیلش را بداند؛ چون اگر انسان بهدرستی بداند کار درست کدام است امکان ندارد کار اشتباه انجام دهد. باید دانش خودمان را بالا ببریم و ذرهذره خودمان را باید بشناسیم، پس آنچه که به سر انسان میآید در اثر ناآگاهی و اینکه به باور نرسیده است، اتفاق میافتد. به باور زمانی میرسد که بهمرحله دانایی برسد؛ یعنی واقعاً بداند وقتی که من دارم ارزش هیچی ندارد که من وقتم را صرف دیگران کنم. اگر انسان بداند که این وقتی که خداوند در اختیار او قرار داده چقدر ارزشمند است از آن حداکثر استفاده را میکند؛ ولی متاسفانه نمیداند. اگر بداند جهان دیگری وجود دارد و باید پاسخگو باشد امکان ندارد که مرتکب خطا شود. اینمبحث که در مورد نفس و روح صحبت میکنیم مربوط به ذات ما و مال ما است مربوط به فلسفه نیست و کاملاً باید اینها را بدانیم.
نفس آنچیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و خواستههایی دارد ما چنین تعریفی در هیچکدام از کتب کلاسیک نداریم. خواستهها در انسان معقول و غیرمعقول هستند در حیوان و گیاهان کاملاً معقول است. پس نفس در تمام جامدات، نباتات، حیوانات و انسان وجود دارد ما خیال میکنیم همینطوری انسان شدیم در واقع همینطوری امکانپذیر نیست؛ خود انسان و همین روی دوپا رفتن بسیار پیچیده و عظیم است. آقای مهندس، ما بارها گفتهایم: که میلیاردها سلول داریم و اینها همه موجودات زنده هستند و هر سلول مثل یکشهری است، حالا در مورد عظمت دنیا، اگر از یکطرف جهان آفرینش به آن طرفش بخواهیم حرکت کنیم ۳۳ میلیارد سال طول میکشد آن هم با سرعت نور که هر ثانیهاش ۳۰۰ هزار کیلومتر سرعت دارد. عمر اینجهان تقریباً ۱۴ میلیارد سال است؛ یعنی از زمانیکه جهان قابلدید است تا الان زمان برده و در قرآن آمده که ما زمین و آسمان را آفریدیم در ۶ یوم (روز) و این یکتمثیل است. یوم یکمرحله زمانی است.
اگر بگوییم انسان غیر از اینجسم فیزیکی صور پنهانی دارد که ما نمیبینیمش، پس حرف گزافهای نگفتهایم. صور پنهان شامل نفس میشود و نفس تعیین موجودیت میکند. هر موجود یکسری اطلاعات میخواهد، مثلاً یکگیاه بیابانی دارای شعور، آگاهی و اطلاعات است بوته بیابانی یک موجود است و درخت خرما هم یک موجود دیگر و نفسی که بوته بیابانی را تعیین موجودیت میکند یکچیز است و آن نفسی که درخت خرما را به وجود میآورد یکچیز دیگر است.
نفس، وقتی به انسان رسید و وارد مرحله انسانی شد به سه قسمت تقسیم میشود؛ یعنی شخص میتواند در سه مرحله قرار بگیرد، اگر نفس را با یکمعیار مانند سواد بسنجیم مثل این میماند که یکنفر دیپلم، یکنفر لیسانس و نفر دیگر دکترا دارد انسان هم همینطور است. یک مرحله از نفس که در پایینترین قسمت قرار میگیرد نفس اماره است؛ نفسی که امر میکند و تمام موجودات تحت نفس اماره هستند، مرحله بعدی نفس لوامه؛ یعنی نفس سرزنشکننده است شخص کاری میکند، ولی پشیمان میشود مرحله آخر نفس مطمئنه است که بالاترین مرحله است. نفس باید پرورش پیدا کند و انسان همه نوع نفس دارد، مثل نفس شیطانی، پاک و نفس رحمانی. در مورد نفس و روح حتی گذشتگان ما هم آنها را اشتباه میگرفتند، روح و نفس کاملاً متفاوت هستند روح نیاز به پالایش ندارد؛ زیرا از وجود باریتعالی است پس ما چیزی بهعنوان روح شیطانی نداریم، روح شیطانی نمیشود چون از وجود خداوند است.
تهیه و ارسال مطلب: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم )
همسفران نمایندگی بیستون
- تعداد بازدید از این مطلب :
95