در درمان یک قهرمان واقعی باشم

سلام دوستان سعید هستم مسافر، با بیش از ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شدم، آلوده به انواع آنتی ایکس ها، آخرین آنتی تریاک خوراکی، ۸ ماه سفر می کنم به روش dst، داروی درمان شربت ot، راهنمای درمان مسافر رضا از لژیون ۱۲ شعبه شفا، ورزش در کنگره شنا و والیبال، tds هر وعده ۰/۸ سی سی.

برداشت ارسالی لژیون 12 در باب دستور جلسه جهان بینی

رنج ها و دردها در زندگی هر آدمی شبیه به هم خودشان را تعریف نمی‌کنند، یعنی امکان دارد یک رنج مشترک با تمام خصوصیات شبیه به هم در دو زندگی رقم بخورد، ولی واکنش به آن رنج از طرف دو نفر کاملا متفاوت باشد. امکان دارد آن رنج در زندگی فردی منجر به خودکشی بشود یا حال بد و همان رنج با همان مشخصات در زندگی یک فرد دیگر منجر به یک اتفاق مبارک و مقدمه ای برای پیروزی...  شاید این تصور به وجود بیاید که خب شاید موقعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبقه اجتماعی آن رنج مشترک در زندگی هر فردی متفاوت تعریف بشود.

بله حتما نمی شود منکر این مسائل بود، اما مگر ما کم مشاهده کردیم فردی را که منبع درآمد بسیار معمولی دارد و دست بر قضا یک کارگر ساده است در جامعه اما حال دلش خوب است و همیشه و مداوم بابت هر اتفاق تلخ و شیرینی خدای خود را شکر می‌کند یا مگر در دنیا کم شنیدیم یا دیدیم که افرادی بودند که از ملک و شغل و تحصیلات بهترینش را داشتند اما ناگهان دست به خودکشی زدند یا لااقل حال خوبی نداشتند و در انزوا به سر می بردند؟؟؟ پس داشتن موقعیت مالی جایگاه اجتماعی مناسب ملاک کامل بودن و برای حال خوب نیست و همان اندازه ملاک مناسبی نیست برای اینکه حال و احوال بد کسی را فقط بگذاریم به پای موقعیت مالی و اجتماعی نامتعارف ، برای من چیزی که همیشه در کنگره به چشم آمده است تغییر جهان بینی در انسان ها بوده و ضلع جهان بینی از مرتبه و جایگاه بالایی برخورداراست تصور کنید یک مسافر تنها یک ضلع «جسم» را به درمان برساند و بعد از سفر اول اضلاع دیگر درمان را به خصوص ضلع «جهان بینی» را دست نخورده باقی بگذارد و اهمیتی براش قائل نباشد، چه پیش بینی می شود کرد؟

هر چند بودند کسانیکه در کنگره بخاطر عدم قدرت بخشیدن ضلع جهان بینی شان، هیچ گاه تغییری نکردند جز بخشی از صور آشکارشان مثل جسم و... همچنان از حال بد رنج می برند اما متاسفانه این دسته کسانی هستند که همیشه و همیشه خود را پیروز میدان می‌بینند چرا که تنها دغدغه شان یعنی مصرف نکردن مواد را رسیدن به قله موفقیت قلمداد می‌کنند، ولی غافل از این که با خود تامل نمی‌کنند که وقتی رنگ چهره ت سرخ و سفید اما حسادت هنوز همراهت باشد یا شبها زود بخوابی اما دائم در حال قضاوت و فخر فروشی باشی، برای دیگران یا صبح ها زود از خواب بیدار شوی اما لبخند نزنی بابت موفقیت دیگران یا سیستم ایکس بدنت خوب کار کند، اما تخریب دیگران برایت لذت بخش باشد و ....... برای همین است که هم جناب مهندس و هم استاد امین و هم تمام راهنمایانی که به درک مناسبی از تمام اضلاع درمان رسیده اند بسیار تاکید می‌کنند که رشد هر سه ضلع در کنارهم یعنی آن اتفاق مبارک و رهایی از تاریکی و درمان حقیقت، امیدوارم من مسافر سعید به این درک برسم که اگر قرار است به درمان حقیقی دست یابم آنچه را که در کنگره تاکید شده است و راهنما هر روز و هر روز تاکید می کند را به فعل تبدیل کنم و در درمان یک قهرمان واقعی باشم، نه سیاه لشکری که بود و نبودم به حال کسی فرقی نکند.
مرزبان خبری: مسافر رحیم
ارسال: مسافر محمدرضا لژیون7