English Version
English

جهان‌بینی؛ فراگیری قوانین زندگی

جهان‌بینی؛ فراگیری قوانین زندگی

جهان‌بینی یعنی نگرش به کل هستی و انسان، و آنچه در جهان‌بینی با آن سر و کار داریم مبدا، مقصد و حرکت می‌باشد. همه انسان‌ها برای این‌که از تاریکی و ضدارزش‌ها دور باشند نیاز به جهان‌بینی دارند. برای رسیدن به جهان‌بینی مدتی غیرقابل پیش‌بینی لازم است که به سوالات پاسخ می‌دهد و به ما آموزش می‌دهد.
ارتباط با خداوند چگونه است؟ مبدا انسان و طبیعت چیست؟ و خیلی سوالات دیگر. ما در جهان‌بینی با صور پنهان خود آشنا می‌شویم و آنچه که برای ما مشخص نبوده که ریشه منیت، ترس، غم و ناراحتی ما از چیست و چگونه باید از بندهای اهریمنی رها شویم تا به روشنایی برسیم و نیروهای از دست رفته خود را بیابیم. جهان‌بینی گنجی است که با علم و دانش به دست می‌آید و باعث می‌شود که نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم؛ اگر از یک مثال ساده استفاده کنیم، فردی که الکل مصرف می‌کند و وارد درگیری می‌شود یا تریاک مصرف می‌کند و رانندگی کند در اثر جهان‌بینی غلط است. در جهان‌بینی ما به دنبال چه هستیم؟ فراگیری قوانین زندگی. تمامی مشکلات و آوارگی‌های انسان در اثر بلد نبودن قوانین زندگی می‌باشد. در کنگره ۶۰ معلم و استاد جهان‌بینی استاد امین است و با آموزش خود در جزوه ۱، ابتدا ما را با تعریف جهان‌بینی آشنا می‌کند و نقش مسافر و همسفر را با آموزش جهان‌بینی مشخص می‌کند که سه سفر را بیان می‌کند.
سفر اول جهت رهایی از بند اعتیاد و سفر دوم از بی‌نیازی به مواد تا رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق یا خالق خود می‌باشد. بیماری اعتیاد سال‌ها غیر قابل حل بود؛ چون مبدا مشخص نبود و این‌که در چه زمینه و به چه مقدار تخریب رخ داده است، جسم یا روان؟ کنگره ۶۰ انسان را به دو بخش آشکار و پنهان تقسیم می‌کند.
صور آشکار آنچه قابل رویت است و صور پنهان شامل عقل، نفس، حس، کالبد‌ های هفت‌گانه، ذهن، آرشیو و روح است. مهم‌ترین بخش صور پنهان انسان، نفس است که تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و باطن، نشانه‌اش این است که خواسته دارد، خواسته‌های معقول و خواسته‌های نامعقول. اولین مدل پیشنهادی برای نفس در کنگره ۶۰ از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر مطرح شد. برای این‌که به دانایی موثر برسیم باید قدرت به اجرا در آوردن و عمل‌ کردن آن را بدانیم تا با حقه‌ها فریب نخوریم و نیروهای بازدارنده را بشناسیم که اجازه ندهیم حس‌های ما آلوده شود؛ وقتی حس آلوده شد عقل هم آلوده می‌شود و فرمان غلط را صادر می‌کند.
در جهانبینی ما با مسئله دانایی و شناخت حس‌ها روبه‌رو می‌شویم و می‌توانیم از تاریکی‌ها خارج شویم؛ اگر بخواهیم جهان‌بینی را کاربردی کنیم تنها راه آن در تمرین بوجود می‌آید و بیشتر قوانین در وادی‌ها است. جهان‌بینی مثل باغبانی است که باید تلاش کنی و خدمت به انسان‌ها، نه برای قدرت؛ بلکه برای تمرین محبت است و تکامل در جمع صورت می‌گیرد و چقدر خوب است که ما در کنگره کنار هم آموزش می‌گیریم و باید خدا را شاکر باشیم که با سی‌دی‌های جناب مهندس و استاد امین و آموزش‌های ناب به رهایی از بندهای شیطانی و نیروهای تخریبی دست پیدا می‌کنیم.
ما در جهانبینی با مراتب دانایی که علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین است سر و کار داریم. علم‌الیقین در حد اطلاعت عمومی است و در عین‌الیقین وارد دانایی می‌شویم و در حق‌الیقین یعنی در مقام حقیقت، موضوع و مسئله را درک می‌کنیم و از آن‌جا که حس معادل نیرو است و هر نوع حسی یک نیرو است و جزئی از صور پنهان، ما باید با به‌کارگیری حس به نیروهای درون خود پی ببريم؛ اگر از ما کاری را بخواهند می‌گوییم حسش نیست، این در واقع به این معناست که نیروهای درون‌مان از کار افتاده‌اند و باید مراقب قوی یا ضعیف بودن حس‌هایمان باشیم که در هر صورت تخریب را ایجاد می‌کند. ما باید نیروهای بازدارنده را بشناسیم که ترس یکی از آن‌هاست. از آن‌جایی که ترس از ناشناخته‌ها بوجود می‌آید و باعث می‌شود انسان تفکر درستی نداشته باشد و تفکر خورده‌شده مانند غذای فاسد است. همچنین حسی که ما را از تجربه کردن محروم می‌سازد به نام ناامیدی و منیت که اجازه نمی‌دهد انسان آموزش‌پذير باشد. برای مقابله با ترس باید با آن روبه‌رو شد؛ اما نه هر موضوع یا حرکتی، برای مقابله با ناامیدی باید با حس‌های منفی مقابله کرد و برای منیت باید آموزش‌پذیر باشیم تا به آن هدفی که می‌خواهیم برسم.
ترس، ناامیدی و منیت اضلاع مثلث جهالت هستند که اجازه رشد به تفکر، آموزش و تجربه را نمی‌دهند. از آن‌جا که امیر مؤمنان انسان را به جهان اصغر تشبیه کرده و تمام هستی در ما است؛ یعنی آنچه در درون ما است، در بیرون هم مشابه‌اش وجود دارد و نباید اجازه بدهیم خواسته‌های نامعقول سد راه‌مان شوند. در واقع نفس گرسنه باعث می‌شود تا ساختارهای منفی مانند مافیا عمل کنند. دو هدف اصلی هر ساختار حفظ بقا، رشد و توسعه است و این‌که اگر بخواهند انرژی بدست آورند در جهت هم عمل می‌کنند و حس‌ها را آلوده می‌کنند. برای این‌که بخواهیم حس را در درون‌مان بوجود آوریم لازم است با تفکر، ساختار مورد نظر را ایجاد کنیم و اجازه ندهیم حس‌هایمان بسته شود.
لذت هم خود یک حس است. هر چقدر ظرفیت انسان افزایش بیابد به همان اندازه به سطوح بالاتری از انرژی می‌رسد و زمانی‌که اختلال در ادراک و احساس بوجود بیاید چاکراها جهت چرخش‌شان عوض شده و آنچه باعث تخریب چاکراها می‌شود مواد مخدر و قرص‌های روانگردان هستند. علائم تخریب انرژی در انسان رنگ پریدگی، زردی و بهم‌ریختگی می‌باشد. در انتها، انسان باید آموزش‌پذیر باشد تا در مسیر درست قرار بگیرد و از آموزش‌های ناب کنگره استفاده بکند تا بتواند از ضدارزش‌ها دوری کند و نیز نیروهای درونی خودش را بشناسند تا بتواند با قدرت به شناخت و آگاهی لازم دست پیدا کند. ان‌شاءالله همگی در این مسیر موفق و سربلند باشند‌. در آخر از مهندس و استاد امین و راهنمای خودم خانم بهجت سپاسگزارم.

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون دوازدهم)
تایپ: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی ابن‌سینا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .