جلسه یکم از دوره سی و یکم سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران کنگره ۶۰ شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر سینا، نگهبانی مسافر میثم و دبیری مسافر علی، با دستور جلسه « هفته راهنما » در روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
ممنون از دوستانی که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و بتوانم هم خدمت کنم و هم آموزش بگیرم این هفته، هفته راهنما است و باید از راهنماهای خودمان تقدیر و تشکر کنیم، چیزی که سالها فراموش کرده بودیم. تشکر کردن و تقدیر کردن را در کنگره با جشنهای، هفته مرزبانی، هفته همسفر، هفته دیدهبان و هفته راهنما یاد میگیریم، این جشنها منباب این هستند که ما تشکر کردن را یاد بگیریم.
به جناب آقای مهندس و خانم آنی تبریک میگویم که اگر نبودند این بستر هیچ وقت فراهم نمیشد که ما اینجا قرار بگیریم و بتوانیم این لذت و عشقی که داخل کنگره هست را دریافت کنیم. دست آقای بیات را میبوسم واقعاً جملات کنار هم قرار نمیگیرند که بتوانم تقدیر و تشکر کنم، همیشه آقای بیات فرمودهاند برای راهنما بهترین تقدیر و تشکر این است که بتوانیم خدمتگزار خوبی باشیم همیشه این حرف در گوشم هست و همیشه در لژیون تکرار میکردند که بتوانیم یک خدمتگزار باشیم و آن چیزی را که به ما دادند را بتوانیم کمی برگردانیم. از آقا برزو راهنمای نیکوتین تشکر میکنم که واقعاً برای من خیلی زحمت کشیدند و هرجا مشکلی پیش میآمد کمکم میکرد، در مسائل فیزیولوژی خیلی قوی هستند و همیشه با عشق و محبتی که دارند من را راهنمایی میکردند. تمام این خدمتهایی که خدمتگزارها انجام میدهند را در وادی چهاردهم میبینم. سوالی همیشه بیرون هست و میپرسند که ما خدا را ندیدهایم و اگر خدا هست پس چرا ما نمیبینیمش در مقابل، این سوال را میتوان پرسید که شما چگونه خدا را نمیبینید؟! یعنی ما خدا را در تک تک وجود کسانی که راهنما و خدمتگزار هستند در کنگره به وضوح میتوانیم ببینیم.
مسیحیها یک دعایی دارند که سر سفرهی غذا مینشینند این دعا را میخوانند و میگوید :( در پشت نان آرد را بینی، در پشت آرد آسیاب را بینی، در پشت آسیاب آب را بینی و در پشت آب پروردگار جهانیان را بینی) این در تک تک راهنماهای کنگره هست و در همین وادی چهاردهم که عشق، سراسر جاری است.
راهنمایی که از وجودش از سرمایهاش و از زمانش میگذرد و به کسی مثل منِ سینا که سالها راه را گم کرده با تمام وجود کمک میکند و عشقی که دریافت کرده است را به من منتقل میکند و شاید بالا و پایین داشته باشد و شاید در زندگی کم داشته باشد ولی هیچ وقت برای رهجو کم نمیگذارد. راهنما برای عشقی که دریافت کرده است میآید و ندیدن این چیزها سخت است، همین که ما در کنگره وارد میشویم خدمتگزارها همه و همه به ما عشق میدهند که سر منشأ آن جناب مهندس است و به تک تک ما انتقال داده شد و وظیفهی ما این است و شاید با یک پاکت نتوان در مقابل کاری که راهنما انجام میدهد تقدیر و تشکر کرد. سالها پیش هنگامی که مدرسه میرفتیم و میگفتند وسیلهی خراب را ببریم و به معلم هدیه بدهیم.
تقدیر و تشکر را یادمان ندادند باید مفهوم این را بدانیم که چرا باید این کار را انجام دهیم و چرا باید یاد بگیریم؟! دیروز فرزندم نیکان کلاس ژیمناستیک میرفت یک پاکت به نیکان دادم که به مربیاش هدیه بدهد و تمام نیتم این بود که این بچه چیزی که کنگره به ما یاد داد را یاد بگیرد.
یک پاکت به دستش دادم و گفتم برو به معلم و مربی تقدیم کن معلمش آنقدر لذت برد یعنی من خودم بیشتر تعجب کردم هیچ کار خاصی نکردیم حالا یک پاکت بود و یک مبلغ خیلی کم هم داخلش قرار دادیم، خیلی لذت برد یک ساعت داشت تشکر میکرد بعد نگاه کردیم دیدم فراموش کردیم. همان معلم کلاس اول که به ما حروف الفبا یاد داد که بتوانم الان درست صحبت کنم حداقل آنجا بذرش کاشته شد و بعد در ادامه جناب آقای مهندس با عشقی که داشتند این را آبیاری کردند و گسترش پیدا کرد باید تقدیر و تشکر کنیم حتی معلمهای قدیمیمان بتوانیم به آنها زنگ بزنیم و تبریک بگوییم. این را جناب مهندس به ما یاد داده است حتی در تولدهای فامیل به آنها تبریک بگوییم.
این جشنها برای این است که یاد بگیریم و فراموش نکنیم یک روز با چه حال خرابی آمدم کنگره که الان نشستم اینجا دارم صحبت میکنم میتوانستم خیلی جاهای دیگر باشم چون انسان یک خصلتی که دارد فراموش کار است و نسيان دارد. خداوند این را در وجود همه ما گذاشته است. آقای خدامی فرمودند اعتیاد مغناطیسش خیلی قوی است یعنی به راحتی جذبت میکند کسانی که در حوزه درمان اعتیاد کار میکنند خیلی از آنها درگیر میشوند و برای درمان اعتیاد دکتر میشود ولی در ادامه مصرف کننده متادون میشود چون مغناطیس اعتیاد قوی است.
در یک خانواده مثلا پدر خانواده مصرف کننده است فرزندش هم جذب میشود ولی برای راهنما در این درمان و روش DST هرروز میآید و با مواد سرکار دارد با مصرف کننده حرف میزند و هیچ وقت روی راهنما نمیتواند تاثیر بگذارد، دلیلش هم همان عقل، عشق، ایمان، خط خمر که درست میشود، قدرت و سلاح راهنما میشود و آن روی قدرت مغناطیس اعتیاد غلبه میکند. این سلاحی است که یک راهنما دارد و ما باید به راهنما وصل باشیم این بند را قطع نکنیم اگر میخواهیم از اعتیاد رها بشویم و این تقدیر تشکر برای همین است و این پیوند و محبت برقرار بشود و فراموش نکنم که کجا بودم روز اولی که آمدم کنگره با چه حال بدی و اندیشه های خراب وارد کنگره ۶۰ شدم و الان که این جا نشسته ام این را فراموش نکنم برای چه آمدم.
استاد سیلور می گوید؛ شما دوستان در حلقهاید به طوری که نظم خاصی پیدا می کنید از لحاظ مشترکات فقط بیماری تنها نیست بلکه اینها ذرات مثبتی هستند که برای پرداخت بدهکاری و دریافت پاداش از سوی یزدان هستند و اینها برای ادامه و یافتن جایگاه خود به این گروه میآیند و ماندگاران تبدیل به عقابهای تیز پرواز می شوند و در ادامه پایههای استواری برای گروه سرفراز و سربدار می شوند. ما برای چیز دیگری اینجا آمدهایم، اعتیاد یک بازی بود ما آمدهایم اینجا کاری انجام بدهیم و مهمترینشان همان رسیدن به عشق و محبت است که بتوانیم مسیر را طی کنیم و همهی این راه علامت گذاری شده است.
جناب مهندس اینها را تک تک علامت گذاری کردهاند که من راه را گم نکنم. وادی اول تا وادی چهارده یک ٱتوبانی مستقیم است. حالا اینجا میتوانید بنزین بزنید، اینجا استراحتگاه هست، اینجا هتل هست اینجا می توانید بروید تفریح کنید، همهی اینها علامت گذاری شده تا بتوانید به مقصد برسید مثل آب خوردن میباشد، این تابلو همان راهنما است که در اختيار ما قرار گرفته است بتوانیم ارتباطمان را محکم کنیم و افکار و اندیشه نامناسب که از قبل داشتهایم را کنار بگذاریم و بیاییم و تمام این وادیها را باعشق و محبت انجام بدهیم و ببینیم چطور عشقی که در وجود راهنما هست سرازیر میشود و صد درصد در وجود ما هم قرار خواهد گرفت.
ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر محمود لژیون هفتم، مسافر امین لژیون یازدهم، همسفر عرفان لژیون هشتم
ویرایش و ارسال مطلب: مسافر محمود لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
145