به نام نامی انسانی که قطرهای از اقیانوس قدرت مطلق است؛ انسانهای پاکسرشتی که وجود خود را صرف یافتن مجهولات بُعد خویش نمودهاند.
موضوع جهانبینی به عنوان اصلیترین مؤلفه درمان اعتیاد در کنگره۶۰ مطرح شده است؛ یعنی مباحثی که تاکنون درک و فهم آن برای انسان بسیار سخت و دشوار بوده، به سادگی در کنگره آموزش داده میشود؛ بهطوری که فهم آن برای همه امکانپذیر است.
در جزوه جهانبینی استاد امین با استفاده از الگو و مثالهای بسیار زیبا فهم این مطالب را برای ما آسان نمودهاند. به عقیده ایشان علم دشوار نیست؛ در صورتی که استاد مطالب را به درستی آموزش دهد و پایهها را استوار بگذارد؛ مانند ساختمانی که اگر ستونهایش درست بنا شود، میتوان ۱۰۰ طبقه هم بر روی آن بنا کرد.
هنر آن نیست که انسان چیزی بگوید و کسی متوجه نشود یا به طرف مقابل احساس بیسوادی و حقارت دست بدهد؛ بلکه هنر استاد آن است که هر زمان صحبت میکند اکثر افراد از مطالب برداشت لازم را داشته باشند. علت استفاده از الگو و مثال در جهانبینی این است که مخاطب بتواند تصویری در ذهن خود ایجاد نماید و از دریچه این تصویر روابط را پیدا کند؛ مانند نفس انسان که به یک شهر تشبیه شده است.
جهانبینی به ما درس زندگی میدهد و قوانین آن را به انسان میآموزد. شاید یکی از بزرگترین دلایل عدم موفقیت انسانها در روابطشان و همچنین شکستهایشان در زندگی، عدم شناخت نسبت به انسان و محیط پیرامونشان است.
در کنگره۶۰ توسط استاد امین این امکان برای ما فراهم شده تا در قالب دروس جهانبینی بتوانیم این شناخت را به دست آوریم و از درد و رنج خود و اطرافیانمان بکاهیم .در تعریف جهانبینی آمده است: نگرش کلی به هستی و انسان که از جهت روش به چهار دسته تقسیم میشود: ۱.علمی ۲.فلسفی ۳.عرفانی ۴.دینی
همچنین از جهت محتوایی به دو دسته الهی و مادی تقسیم میگردد. جهانبینی کنگره علاوه بر نوع نگرش انسان، به دریافتها و ادراکات او از محیط پیرامون خود میپردازد.
مهمترین پارامترها در جهانبینی عبارتند از: حس، صور پنهان، مراحل نفس، مراتب دانایی و آموزش در جهت ارزشها که اگر انسان به میزان دانایی لازم نرسد، مواد شبهافیونی در درونش ترشح نمیشود. پس فقط به ترک اعتیاد نباید فکر کرد؛ بایستی به درمان آن فکر کنیم که برای درمان هم نیاز به علم و دانش داریم.
تنها سفری که بین مسافر و همسفر مشترک است، جهانبینیست و این مسئله روش درمان افکار ناسالم و منفی در درون ماست. جهانبینی؛ علمی است برای خودشناسی و بایستی گفت که خودشناسی هم اولین قدم در راه خداشناسی است.
در جزوه جهانبینی ۱ تعریفها و مدلهایی برای فهم آسانتر ارائه میشود و در جزوه جهانبینی ۲ سوالی مطرح شده که اگر دانایی خوب است، چرا همه دانا نمیشوند؟ و در پاسخ گفته شده به دلیل داشتن ضدارزشها؛ یعنی اگر به خودمان رجوع کنیم میبینیم که حتماً یک کار ضدارزشی در وجود ما هست و نمیگذارد به دانایی لازم برسیم. گرههایی که هر چه تلاش مینماییم، نمیتوانیم آنها را باز کنیم و همچنان برای ما تکرار میشوند تا زمانی که بالاخره بتوانیم از آن عبور کنیم.
همه اینها جزئی از بازی زندگی است که قوانین بازی را با جهانبینی یاد میگیریم و با کاربردی کردن آن در جهت رشد و تکامل انسانی خودمان گام برمیداریم. در سفر جهانبینی بایستی مراقب باشیم که به دام نیروهای تخریبی و بازدارنده نیفتیم؛ چراکه این نیروها به سرعت انرژی ما را گرفته و صرف قدرتمند شدن خودشان میکنند. موانعی مانند منیت، ترس، حقارت و... که از خواستههای نامعقول خودمان به وجود آمدهاند، برای ما مشکلساز میشوند و تنها زمانی که انسان از خواستههای نامعقول خود بگذرد، از سر راهش کنار خواهند رفت.
معیار سنجش جهانبینی افراد، عکسالعمل آنان در مقابل قدرت، جایگاه مالی و توجه دیگران است. اگر با کسب قدرت رفتار ما تغییر کند نشان از جهانبینی ضعیف ما دارد و در اینجا بحث ظرفیت مطرح میشود. عکسالعمل شخص به هنگام بروز مشکلات به نقطه تحمل فرد بازمیگردد و همه اینها ملاکهایی برای سنجش جهانبینی هستند.
حال بایستی پرسید که چگونه جهانبینی خود را ارزیابی کنیم؟ استاد امین در یکی از مصاحبههایشان فرمودند: از طریق حس!
زمانی که حس شما بد میشود؛ مثلاً عصبی، بهانهگیر یا پرخاشگر میشوید؛ یعنی به اشکالی در درون خود نزدیک شدهاید. مثل دستگاه گنجیاب که وقتی به فلزی نزدیک میشود، صدا میدهد! پس بایستی تلاش کنیم تا این گره را پیدا کرده و در جهت باز شدن آن کوشش نماییم. اگر در زندگی خود صادق باشیم و نقابهای کمتری داشته باشیم، حس ما قابل اطمینانتر است. حس، عاقل نیست؛ بلکه حس را به عقل میدهیم و عقل آن را پردازش میکند. پس برای حل مشکلات و مسائل به عقل نیاز داریم و برای پی بردن به آنها حس مورد نیاز است. اگر به احساسات خود توجه داشته باشیم، دیگر از برخورد انسانها ناراحت نمیشویم؛ زیرا رفتار آنها فقط گرههای درونیمان را به ما نشان میدهد.
به عقیده استاد امین تنها خواندن جزوههای جهانبینی و گوش کردن به سیدیها کافی نیست؛ بلکه بایستی بتوانیم به کمک علم و ابزار جهانبینی به تمامی نیازهای خود به میزان لازم توجه کنیم و تعادل داشتن در زندگی را تمرین نماییم؛ چراکه هر چیزی در حد تعادل و در جای خود اثر خوبی دارد.
در پایان به عنوان نتیجهگیری باید گفت: جهانبینی متعلق به همه انسانهاست. امید است که روزی تمامی آحاد بشریت از علم و دانش کنگره بهره ببرند و با استفاده از جهانبینی در جهت تزکیه و پالایش انسانی خود گام بردارند؛ زیرا هدف نهایی جهانبینی، رسیدن به مقصود قدرت مطلق است.
به پاکی دریاها ژرف باشید.
نویسنده: همسفر زهره لژیون راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم)
عکاس خبری: همسفر فاطمه لژیون راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال مطلب: همسفر مریم لژیون راهنما همسفر زهره (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
511