قبله‌ یک مسلمان بخشش است

دومین جلسه از دوره‌سوم کارگاههای آموزشی لژیون سردار با استادی دستیار دیده‌بان پهلوان آقا بهروز، نگهبانی راهنما مسافر مسعود و دبیری مسافر موسی با دستور جلسه قول و قرار و وفای‌ به‌ عهد پنج شنبه‌ ۱۴۰۳/۲/13 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان بهروز هستم یک مسافر:

از نگهبان و دبیر لژیون سردار تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه قول و قرار و وفای به عهد نام دارد. قبل از هر چیز خداوند بزرگ را شاکرم،خیلی خوشحالم که امروز در نمایندگی دامغان در لژیون سردار هستم. کنگره‌ 60 جای بسیار بسیار خوبی هست که در آن شکی نیست. دوست دارم که تعداد اعضای لژیون بیشتر باشند.من دستیار آقای زرکش هستم،دیده‌بان سردار کنگره‌60،در ابتدای شروع به‌ کار نگهبان و دبیر و خزانه‌ دار، لژیون سردار، با آنها جلسه توجیهی‌ برگزار می‌کنیم.از آنها تشکر می‌کنم و خوشآمد می‌گویم بابت حضور در جلسه‌،پس از صحبت، خلاصه کلام را می‌گویم؛ اینکه: شما از امروز مسئول ارزشمندترین جایگاه زمین هستید. می‌دانید در نمایندگیهایی‌ که لژیون سردار آنها قوی‌ هستند چه اتفاقاتی‌ می‌افتد؟ البته این حرفها قدیمی‌ شده‌ است. مثلا" شخص عنوان می‌کند که پنج سال است که در کنگره‌ سفر  می‌کنم، اما تا عضو لژیون سردار نشدم گره‌های‌ زندگی من باز نشدند و من به رهایی‌ نرسیدم. این شخص روزی چهل تا قرص مصرف می‌کرده،که در لژیون سه‌شنبه‌ها می‌گفت: من به راهنمای خودم باور نداشتم ولی ده‌میلیون تومان پرداخت کردم و الآن چهار ماه است که قرصهایم را قطع کردم. ارزشمندترین دایره‌ نمایندگی به جد لژیون سردار آن هست. این لژیون به لژیونهای دیگر کمک می‌کند.الآن در لژیون سردار،به دنبال چیزهای دیگری‌ می‌گردند.دنبال آن جمله‌ هستند که می‌گوید: انسان مقام انسانیت خود را در جای‌ دیگری جا گذاشته‌ است.قبله‌ یک مسلمان بخشش است.پس از بخشش است، که انسانها محرم می‌شوند و این مهم نیست که در سفر اول هستم و یا در سفر دوم هستم. مثلا" من ده سال هست که در کنگره‌ هستم یک دفعه می‌بینید که یک سفر اولی در کمال ادب، به چیزهایی محرم شد که من در ده‌ سال محرم نشده‌ام. خوابش راحت شده‌، عشق در زندگیش جریان یافته، وقتی فکر می‌کنم می‌بینم که آن کار لازم را بعنوان راهنما در کنگره‌، انجام نداده‌ام. طبق گفته آقای زرکش مثلثی داریم، که یک ضلع آن دانشمندان، محققان و علما هست، ضلع بعدی، نادانها،سیاه‌بختها و تیره‌ بختان، ضلع بعدی توانگران نام دارد. من که ده‌ سال در کنگره‌ هستم،فهمیدم که در کدام ضلع هستم، نادانها. این توهین نیست. من هنوز در خیلی از چیزها بخت تیره‌ای دارم. این ضلع محقق،دانشمند و عالم ما را به یاد آقای مهندس می‌اندازد. هدف ایشان این است که قوم خود را از این ضلع نادانان به‌ توانگران برساند، با صفت بخشش. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما تشکر می‌کنم.

نگارش متن: مسافر فرامرز لژیون یکم
تصویر بردار: مسافر احسان لژیون سوم
تهیه و تنظیم: راهنما مسافر امین رفیعی