English Version
English

حس عشق

حس عشق

قسم به قلم، منم همسفر، همسفری که شروع کرده‌ بودم تا راه را بیابم ولی بارها به کوچه ناامیدی می‌رسیدم اما دست نکشیدم، به خیابان‌ها و کوچه‌ها زدم، در هر خانه دوست و آشنایی را زدم تا راه را بیایم تا بتوانم بر مرکب سلامتی و بر کشتی خیال سوار شوم. هرکسی که انسان است از هم‌نوع خود توقع دارد، برای یاری دنیا را گشتم، نزد هر درمان‌گری رفتم و توقع یاری داشتم، آن‌قدر گشتم نشد یاری کند کسی مرا، آن کلبه گسسته و ویران را درمان و مرمت کنم.

در مسیر حیرانی و ناامیدی بودم که آن‌وقت از خدا خواستم و به او گفتم تو آفریدی و خودت یاری‌ام خواهی کرد، وارد جاده عشق همسفر خانم فریبا و مسافرشان شدم، در آن‌ها شور و شوق و یک درخشندگی در نگاه‌شان در مورد کنگره ۶۰ می‌دیدم که جذب حرف‌هایشان شدم‌، من جذب آن نیروی قدرت‌مند شدم، نیرویی که از طرف منجی بود. آنان مرا بر مرکب رحمت و سوار بر کشتی نجات کردند، با سه جلسه کنار فرشتگان و راهنمایی خانم زهره عزیزم و سرانجام بر سکوی لژیون به راهنمایی خانم نجمه عزیزم نشستم، آن‌قدر صبر و شکیبایی نصیب من شد که تمام کوچه، خیابان‌ها و جاده‌های سختی و مشقت فراموشم شد. من مدیون تمام کسانی هستم که در این راه سعی بسیار کردند تا آدم‌هایی همچون من بتوانند در این‌جا به راحتی آموزش ببینیم و به آرامشی که لیاقت آن را داریم برسیم‌ ولی روزی فراموش کرده بودیم دست یابیم و روزی که در غم و اندوه فراوان بودیم ما را گروهی در آغوش خود کشیدند.

هفته راهنما را به آقای مهندس، همه راهنمایان کنگره ۶۰ و خانم نجمه عزیزم تبریک می‌گویم.
نویسنده: همسفر مریم، راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر سیما، راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فهیمه، راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .