English Version
English

راهنما، چراغ رسیدن به روشنایی

راهنما، چراغ رسیدن به روشنایی

می‌خواستم برای راهنمایم بنویسم بسیار در اینترنت جستجو کردم تا متن یا شعری زیبا پیدا کنم که برازنده راهنمای عزیزم باشد؛ اما با خودم گفتم حرفی که از دل بیاید مطمئناً بر دل می‌نشیند. ابتدا از راهنمای اول خود همسفر زهرا سپاس‌گزارم که مرا در کنگره پایبند کرد، امیدوارم هر جا که هستند موفق و پیروز باشند و به تمام راهنماهای عزیز نمایندگی شهرری تبریک و تهنیت می‌گویم.

اگر بخواهم راهنمای عزیزم همسفر زهره از لژیون سوم را توصیف کنم ازنظر من، ایشان یک فرشته و ناجی است که خداوند به‌وسیله ایشان مرا به روشنایی سوق داد. واقعاً این را از ته دل می‌گویم و از زمانی که با ایشان آشنا شده‌ام فهمیده‌ام که یک راهنما، یک معلم یا یک دوست خوب چگونه می‌تواند انسان را به‌طرف عشق و روشنایی هدایت کند و آرزوی من برای فرزندانم و مسافرم این هست و خواهد بود که خداوند بر سر راه آن‌ها هم فرشته‌هایی انسان‌نما قرار بدهد.

یادم می‌آید زمانی که ایشان هنوز راهنما نشده بودند و مانند من رهجو بودند وقتی ایشان را می‌دیدم همیشه یک لبخندی داشتند که این لبخند همیشه مرا جذب می‌کرد و زمانی که مشارکت می‌کردند محال بود خیلی سخت و خاص مشارکت کنند همیشه خیلی عامیانه و از تجربیات خودشان می‌گفتند و باز این گزینه هم به دل می‌نشست. خلاصه لحظه‌ای رسید که من باید لژیون انتخاب می‌کردم و تمام آن گزینه‌ها باعث شد که من ایشان را انتخاب کردم و خداوند را صد هزار مرتبه شکر که خیلی هم درست انتخاب کردم.

راهنمای عزیزم وقتی شما از خداوند سخن می‌گویید واقعاً دلم می‌خواهد ساعت‌ها برایم صحبت کنید آن‌چنان‌که با عشق باخدا سخن می‌گویید. من از شما جسارت زندگی کردن را آموختم که چگونه با تمام مشکلات و مسائل زندگی بازهم می‌شود جنگید و پیروز شد. یادم می‌آید که شما به تک‌تک ما که حالمان یکی از یکی خراب‌تر بود می‌گفتید نوبت باران محفوظ است. درست است که این پیام کنگره است؛ اما شما طوری به ما می‌گویید که دلگرم می‌شویم و این دلگرمی از این بود که می‌دیدیم شما با تمام مسائلی که داشتید بازهم خیلی محکم و امیدوار با این مسائل می‌جنگید و الحمدالله که پیروز شدید.

وقتی شما از تجربیات خودتان ‌می‌گفتید من محکم‌تر قدم برمی‌داشتم؛ زیرا دلم قرص بود زمانی که راهنمایم مرا راهنمایی می‌کند این مشکل یا مشکلات را داشته است و موفق شده؛ پس من هم می‌توانم بر این مشکلات پیروز شوم‌. در آخر می‌توانم این را بگویم شما عشق به خالق و عشق به همسر، فرزند و ...‌ را جور دیگر به من آموختید. امیدوارم به تمام خواسته‌های قلبی‌تان برسید و این را بدانید که دعای خیر ما همیشه پشت سر شما و خانواده‌تان هست.

نویسنده: همسفر فاطمه لژیون راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر فاطمه لژیون راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .