شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که اذن ورودم به کنگره۶۰ را صادر کرد. از آقای مهندس تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و حسهای ناب را تجربه کنم.
خدمت در جایگاه راهنمایی عشق است و تا انسان عاشق خدمت به بندگان خدا نباشد، نمیتواند به این جایگاه برسد. درست است که باید منابع اطلاعاتی را مطالعه کند و به آنها مسلط باشد؛ ولی هر عزیزی که خواسته رسیدن به این جایگاه را دارد باید عشق را چاشنی کند و اگر عشق به خدمت در قلبها جوانه زده باشد در آزمون قبول میشود.
از خانم عفت عزیز ایجنت محترم پارک قبل از آزمون ۹۹ پرسیدم؛ چگونه بخوانم تا در آزمون راهنمایی قبول شوم؟ ایشان فرمودند باید عشق باشد. در هستی همه چیز به اذن و فرمان الهی انجام میپذیرد، قبولی در آزمون نیز به اذن خداوند میباشد.
در آزمون که قبول شدم تا زمان تشکیل لژیون یک سال و سه ماه طول کشید. از جهتی از قبول شدن در آزمون بسیار خوشحال و شگفت زده بودم؛ ولی از جهت دیگر، دغدغه داشتم آیا میتوانم وظیفهام را درست انجام بدهم یا نه؟ در این مورد از راهنمایان عزیز سوال میکردم و آنها نیز تجربههای خودشان را سخاوتمندانه در اختیار من قرار میدادند.
وقتی در لژیون شماره چهارده شروع به خدمت کردم، دیدم که لژیون، جذب رهجو، کنگره و کل شعب را دستهای دیگری میچرخانند و من راهنما شدهام تا آموزش بگیرم و انسان بشوم. البته اعتقاد داریم که همه چیز در ید قدرت اوست؛ اما اگر او را با تمام وجود حس کنم چیز دیگریست و اینجاست که خود را نزدیک به خداوند میبینیم.
این جشن زیبا و با شکوه را خدمت استاد راهنمای کنگره۶۰ آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمامی راهنمایان عزیز تبریک فراوان عرض میکنم و بهترینها را از خداوند برایشان خواهانم و همچنین سپاس فراوان خدمت مدیر محترم سایت خانم زهرا و کلیه خدمتگزاران کنگره۶۰.
نویسنده: راهنما همسفر صدیقه( لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر شیرین، رهجو راهنما همسفر صدیقه( لژیون چهاردهم)
در ابتدا هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم و از ایشان تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و بتوانم با وجود آموزشها در این مسیر، به سمت روشناییها حرکت کنم و حسهای خوب را تجربه کنم.
گفتن حس و حال این جایگاه برایم بسیار سخت است؛ اما وقتی به آن فکر میکنم از درون پر از شوق و اشتیاق میشوم و نوری را در وجودم حس میکنم. سلاح راهنما، عقل، عشق و ایمان اوست که وقتی در کنار رهجو قرار میگیرید اینها را تجربه و حس میکند. راهنما شدن به نوعی تکمیل درمان است که این درمان در لژیون به خوبی صورت میگیرد. بودن در این مسیر سراسر خوشبختی دارد؛ چون از عمق تاریکیها به بیرون کشیده میشویم.
زمانی که پر از ناامیدی، ترس و قضاوت بودم را به یاد دارم. اکنون با وجود معلم و استادان عزیزم توانستم عمق این تاریکیها را کم کنم. هزاران بار شاکر خداوند مهربان هستم که من را لایق دانست بتوانم سهم کوچکی در حال خوب دیگران داشته باشم. حال امروزم را تقدیم میکنم به همه کسانی که باعث شدند در این جایگاه باشم. این جایگاه را برای تمام کسانی که خواستار این خدمت هستند آرزومندم.
خداوندا! بابت این عظیم شکر شکر شکر.
نویسنده: راهنما همسفر منیره الف( لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر مریم (ک) رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون پانزدهم)
خدا را شکر بابت حضورم در کنار دوستانی که تلاش کردند به این جایگاه برسم و دست دردمندانی که سالها در اعماق دنیای تاریک اعتیاد بودند و راه و امیدی برای نجات خود و خانواده نداشتند و به اعماق تاریکیها فرو رفته بودند را بگیرم تا ذرهای در رهایی یک همسفر شریک باشم.
زمانی که وارد کنگره شدم، حس و حال خوب راهنمایان محترم را که میدیدم خواسته رسیدن به این جایگاه را داشتم. بعد از پنجمین بار شرکت در آزمون راهنمایی، موفق به قبولی در آزمون شدم. با تجرباتی که در جایگاه راهنمای تازهواردین به دست آورده بودم، ناامید نشدم و مطمئن بودم من هم لایق این جایگاه خواهم شد.
اعلام نتایج قشنگترین لحظه بهیادماندنی در زندگیام شد. خود را آماده گرفتن آموزشها در این جایگاه کردم؛ چرا که طبق صحبت راهنما خانم ندا؛ آموزش گرفتن شما تازه در زمان قرار گرفتن در این جایگاه شروع میشود. رسیدن به این جایگاه مرا بیقرار کرده بود؛ چراکه هنوز گرههایی را در درونم احساس میکردم و خدمت است که این گرهها را باز میکند؛ زیرا والاترین عبادت، خدمت به خلق است.
خدا را شکر بابت وجود کسانی که پیامرسان حق و حقیقت هستند. خدا را سپاسگزارم بابت وجود جناب مهندس و خانواده محترمشان که باعث شدند با آموزشها به حالخوش و آرامش واقعی برسم. مدیون آموزشهای ناب راهنمای محترم خانم ریحانه هستم. هر چه هستم و هر چه دارم از وجود آموزشهای ناب این بزرگواران است.
هفته بزرگداشت راهنما را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان و کلیه راهنمایان کنگره۶۰ و راهنما خانم ریحانه و تمامی عزیزانی که علم درست زندگی کردن را به من آموختند تبریک و تهنیت عرض میکنم .
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر مریم( لژیون شانزدهم)
در ابتدا هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و تمام راهنمایان کنگره۶۰ بهویژه راهنمایان خوب خودم، خانم مائده و خانم نگار تبریک میگویم و سپاسگزارشان هستم. هر آنچه حسهای ناب که امروز تجربه میکنم، مدیون زحمات این عزیزان هستم و با تمام وجودم سپاسگزارشان هستم.
خداوند بزرگ را بهخاطر تجربه این جایگاه و این فرصت خدمتی و آموزشی شکر میکنم. با وجود اینکه مدت کمی از خدمتم در این جایگاه میگذرد، سعی کردهام چیزهای زیادی یاد بگیرم تا بیشتر با درون خود آشنا شوم. سعی کردم دیگران را که در مقابلم قرار میگیرند به چشم یک آینه ببینم؛ زیرا خود من را به من نشان میدهند. یاد گرفتم بین عشق واقعی و توهم عشق، فرق زیادی است.
گاهیاوقات رفتار ما نسبت به دیگران، عشق و محبت نیست و بیشتر دلسوزی کورکورانه است که این رفتار را به حساب محبت و عشق میگذاریم و با این کار ناخواسته به شخص مقابل ضربه میزنیم. همچنین آموختم فرق زیادی بین عملسالم و عملنیک است، باید تمام سعی و تلاشم این باشد که در انجام هر کار، عمل سالم را تشخیص بدهم.
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر زهرا( لژیون هفدهم)
تصویرگر: همسفر نسرین، رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر افسانه، رهجو راهنما همسفر نگار( لژیون سوم)
اسال: راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
150