این هفته را به جناب مهندس عزیز و راهنمای خوب و مهربانم خانم ساناز عزیز تبریک عر میکنم. واقعاً نمیدانم با چه زبانی قدردان زحمات بیدریغ شما، صبوری و مهربانی که در حق من روا داشتید باشم. اولین روزی که وارد کنگره شدم تمام زندگیام غرق در ناامیدی و تاریکی بود و وقتی شما را دیدم، با مهربانی دست مرا گرفتید و با لبخند و آغوش پر از مهر و محبتتان مرا پذیرفتید. به من کمک کردید که تاریکیهای درونم را بشناسم و افکار و باورهایی که چون پرده پوسیدهای بودند را کنار بزنم و روزنه های امید و محبتهای خداوند را در زندگیام ببینم. شما همیشه مثل یک مادر، دلسوزانه در کنار من هستید و در تمام مسائل مرا به سمت آرامش و روشنایی راهنمایی میکنید. من شاهد بودم، در روزهایی که بیمار بودید و یا مشغله کاری بسیاری داشتید باز هم برای آموزش دادن به ما به کنگره میآمدید و کنگره برای شما اهمیت بیشتری داشت و با تمام وجود به ما آموزش میدادید.
واژه سپاس در برابر ازخودگذشتگی و ایثار شما ذرهای بیش نیست، تنها دارایی من برای شما دعای خیر من است که به پاس تمام الطافتان میتوانم بدرقه راهتان کنم تا پایدار باشید و بمانید برای من و هزاران انسان دیگر مثل من.
در یک کلام ای عشق مطلق، با چه زبانی تو را سپاس گویم که تو لایق بهترینی، تو را میستایم و با تمام وجود دوستت دارم. به راستی که راهنمایان نوری در تاریکی هستند که با دیدن آن نور، راه خود را پیدا میکنیم و ادامه میدهیم تا به روشنایی برسیم.
نویسنده: همسفر مرضیه، راهنما همسفر ساناز (لژیون ششم)
ویرایش: رابط سایت همسفر محدثه، راهنما همسفر ساناز (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
53