با راهنمایان نمایندگی شیخبهایی همسفران آقا گفتوگویی صمیمانه ترتیب دادیم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینماییم.
مولفه عشق در جایگاه راهنمایی چگونه است؟
راهنمای محترم همسفر صالح؛
به اعتقاد من معنی عشق اینگونه نیست که هر کاری که رهجو انجام داد راهنما در جواب بگوید اشکالی ندارد؛ بلکه بالعکس، زمانی که یک راهنما عاشق رهجو است، باعث میشود اگر رهجو مسیری را به اشتباه میرود، راهنما جلوی او را بگیرد. درواقع راهنما یا عاشق است یا دیوانه! اما هر کاری که راهنما انجام میدهد، هیچ توجیهی به جز عاشقی ندارد. راهنمای عاشق همانند پدری که جذبه دارد در کنار رهجوهای خود است. از آنجایی که راهنما از نزدیک درگیر رهجوهای خود میباشد، عشقی که تجربه میکند بسیار نمایانتر و به مراتب بالاتر از از دیگر جایگاههای خدمتی است. از نظر من همه راهنمایان کنگره انسانهای عاشقی هستند.
راهنمای محترم همسفر رحمان؛
من احساس میکنم قدرتمندترین و در عین حال تنها ابزاری که برای خدمت در اختیار راهنما قرار دارد تا بتواند آموزشها را به رهجو انتقال دهد همین عشق و محبت میباشد و راهنما باید یاد بگیرد که چگونه با استفاده از عشق و محبت، آموزشها رو انتقال بدهد، قدرتی که در عشق و محبت وجود دارد در سختگیری و... نیست، اگر راهنما بتواند با عشق و محبت به یک رهجو نفوذ کند اثر و نتیجه بسیار قویتر و بهتری را مشاهده میکند و زمانیکه با عشق و محبت درون رهجو نفوذ کرد میتواند به بهترین شکل ممکن آموزشها را به رهجو انتقال دهد و این عمل باعث رشد رهجو خواهد شد.
راهنمای محترم همسفر محمدجواد فشارکی؛
کسی که در این جایگاه قرار میگیرد قطعا باید آدم عاشقی باشد باید دوستدار عشق ورزیدن و دیدن ثمره آن باشد و هر چقدر بیشتر عاشق باشد بیشتر کمک میکند، بیشتر زحمت میکشد و بیشتر در کنگره حضور دارد و سعی میکند هم حال خودش خوب باشه و هم حال بقیه را خوب کند، شاید مشغله زیادی داشته باشد ولی باز به دیگران خدمت میکند.
عشق در جایگاه راهنمایی با عشقهای خارج از آن متفاوت است. راهنما سعی میکند حال رهجو هميشه خوب باشد.
راهنمای محترم همسفر سجاد؛
عشق چیزی بجز خدمت بیدریغ به همنوعان نیست، مانند کسی که برای شما صندلیها را میچیند یا استادی که به شما آموزش دهد. راهنما به دلیل اینکه به تعداد زیادی از افراد کمک مینماید بهتر میتواند این حس را درک کند، راهنمایی فرصت بینظیری برای عاشقی کردن است.
راهنمای محترم همسفر محمدجواد چنگانیان؛
به عقیده من، راهنما نخست باید از بعد از ظهر شنبه و پنجشنبه و صبح جمعه خود بگذرد و این گذشت انرژی چند برابری به او میدهد و در عین حال که عشق ورزیدهای اما سود کردهای و این دو مولفه کنار یکدیگر باعث لذت بردن از زندگی خواهد شد.
راهنمای محترم همسفر جواد؛
کار یک راهنما در کنگره داشتن عشق و محبت است که در درون آن موج میزند، راهنما به رهجو عشق میورزد و در عوض چندین برابر آن را دریافت میکند.
راهنما یعنی؛ عشق واقعی، کسی که از عصاره جانش میبخشد، تا رهجو راه و رسم درست زندگی کردن را بیاموزد و واژه عشق یعنی ایثار، صبر و بردباری، همدلی و همیاری.
اساس کار راهنماها در کنگره بر پایه عقل، عشق و ایمان است و اگر راهنما این سه مولفه را نداشت نمیتوانست به سمت نور و روشنایی حرکت کند و با عشق خدمت نماید، یک راهنما تمام صفات خداوند را دارد و این یعنی خود عشق.
راهنمایان کنگره۶۰ استوره عشق هستند و این عشق ناب، بلاعوض است و اگر این عشق نبود راهنما این مسیر را طی نمیکرد تا به دیگران آموزش دهد.
صحبتم رو با چند بیت شعر به پایان میرسانم؛
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آئینه سازد سکندری داند
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند
راهنمای محترم همسفر حسن؛
راهنمای یک الگوی آموزش دیده و تزکیه شده است، بایستی بدون نقص عمل کند، جایگاه خودش را محترم بشمارد، به این جایگاه عشق بورزید و سپاسگزار خدا باشد که به او اجازه خدمت در این جایگاه را داده است.
ما باید از قوانین، اصول و حرمتهای کنگره پیروی کنیم، راهنما در کنگره۶۰ با عشق و ایمان خود به همنوعان کمک میکند و رهجوهای خودش را با صبر و آرامش راهنمایی خواهد کرد.
در وادی چهاردهم آقای مهندس میفرمایند؛ خداوند از لطفی که در حق ما انجام داده توقع خاصی ندارد اما اگر ما ناسپاسی کنیم ممکن است دچار ناملایماتی شویم.
من راهنما باید این عشق و محبت را از آقای مهندس یاد بگیرم که چطور توانست با عشق و محبت خود به ما آموزش دهد.
اگر بخواهم عشق و محبت را آموزش دهم باید وجود عشق و محبت و ایمان را با عملکرد خود در لژیون آموزش دهم و امیدوارم بتوانم به عنوان یک راهنما فرد مفیدی برای کنگره۶۰ باشم.
راهنمای محترم همسفر علیاصغر؛
به اعتقاد من فردی که بتواند از زندگی، کار، مال، خانواده و زمان استراحت خود بگذرد و در جایگاه راهنمایی خدمت کند، بسیار بزرگوار است. راهنما بدون هیچ چشم داشت و با عشق تلاش میکند. خوشا به سعادت یک راهنما که خداوند به او شجاعت داده تا بتواند راه را به دیگران نشان دهد. راهنما بودن کار آسانی نیست، به قول آقای مهندس؛ کسانی که میخواهند برای رهایی مصرفکنندگان موادمخدر اقدام نمایند، لازم است صبر ایوب، مهر، تفکر و گذشت رسول خدا(ص)، عدالت علی(ع) و شجاعت حسین(ع) را همیشه مدنظر قرار دهند تا موفق گردند.
راهنمای محترم همسفر محمدرضا؛
هنوز این حس را بهطور کامل لمس نکردهام ولی متوجه شدهام فقط عشق میتواند آدم را در این مسیر نگه دارد و این عشق از زمانی که سفر دوم را آغاز، به مرحله تزکیه و پالایش میرسید و در درون خود تغییرات احساس میکنید، رفتهرفته عشق در زندگی شما نمایان تر خواهد شد. آخر هرچیزی عشق است و ما تمام مراحل را طی میکنیم تا بتوانیم بجز خودمان برای بقیه هم کاری انجام دهیم و این همان عشق است.
راهنمای محترم همسفر امید؛
من به این نتیجه رسیدم انجام هر کار باید با عشق باشد بهعنوانمثال؛ زمانیکه من مجرد بودم با توجه به فرمانروایی پدر و مادرم پذیرش انجام کارها از طرف آنها را نداشتم من متوجه این بودم که صلاح من را میخواهند و زمانیکه مادرم مسیر صحیح را به من نشان میداد، من به نصیحت آنها توجه نمیکردم، اما با حضورم در کنگره و فراگیری آموزشها، شناخت حسها و انتخاب راهنمای خود با حس دریافتم که طبق فرمایش آقای مهندس؛ برندهترین تیغ، تیغ محبت است و قدرت محبت فوق العاده بالا است در جلسه لژیون سردار روز پنجشنبه آقا بهروز بسیار زیبا در مورد وادی چهاردهم، عشق و محبت توضیح دادند و گفتند: اگر انسان در شهری آشنایی داشته باشد به راحتی میتواند مدتی در ان شهر زندگی کند و اینک هر فرد برای برخورداری از محبت باید در محبت سهیم و جایگاهی از آن را کسب کند بهعنوانمثال؛ زمانیکه در آسمان شب نگاه میکنید و ستارهای را انتخاب میکنید و آرزوی داشتن آن را دارید با افزایش محبت فرد به علت تاریکیهای زمین در ماوراء مانند همان ستاره که در شب نورانی است مشخص میشود و از بالا او انتخاب خواهند شد.
- تعداد بازدید از این مطلب :
95