جلسۀ هفتم از دورۀ چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی پرند، با استادی راهنمای محترم مسافرمحمد، نگهبانی مسافرمحسن و دبیری مسافر مهرداد با دستورجلسه "هفته راهنما" روز چهارشنبه تاریخ 12 اردیبهشت 1403 رأس ساعت 17:00آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، اول از هرچیزی خداوند را سپاسگزارم که قسمت آن شد که در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم، از تمامی راهنمایان شعبه ممنونم که اجازه دادند من در این جایگاه قرار بگیرم و من اولین بار است که با شال راهنمایی در جایگاه استادی قرار میگیرم و هیجان زیادی دارم، در رابطه با هفته راهنمایی، من روزی در خانه نشسته بودم و آقا میلاد ایجنت محترم با من تماس گرفت و گفت شیرینی بگیر و به شعبه پرند بیا و در ادامه پرسیدم چرا و گفتند تبریک میگویم در امتحانات راهنمایی قبول شدی، نمیتوانم توصیف کنم که در آن لحظه چه حس و حالی داشتم، در زندگی من هیچ اتفاقی نتوانست من را به این اندازه خوشحال کند، پیش خودم گفتم چرا من اینقدر خوشحال شدم دلیلیش چیست؟ در این جایگاه قرار نیست پولی به من دهند و قرار است من وقت بیشتری در کنگره بگزارم، خودم هم واقعا به جوابی نرسیدم، ولی میدانم جواب و مزد تمام کارهایم در صور پنهان به من داده میشوند و چیزی نیست که انسان بتواند لمسش کند، راهنمای خودم در سفر اولم خیلی برایم زحمت کشید، واقعا 10ماه به پای من نشستند و خیلی راه کارهای عالی به من دادند، کسی نمیتواند یک مصرف کنندهای را که هزاران بار ترک کرده است و چندین بار به کمپ رفته را درک و به حال خوبی برساند، این شخص با حال خرابی وارد کنگره 60 شده و تحت درمان راهنمایان عزیز این حال خوب برایش اتفاق افتاده است، راهنما برای آن شخص وقت گذاشته است و علم کنگره را به رهجو آموخته تا او به حال خوش برسد، من امروز طبق وظیفه رفتم و از راهنمای خودم تشکر و قدردانی کردم، حتی اگر شهرستان هم بایستی میرفتم با خوشحالی تمام میرفتم و تشکر میکردم بابت تمام کارهایی که برای من انجام دادند، یک موضوعی در کنگره60 وجود دارد که تولید علم توسط جناب آقای مهندس دژاکام و آقای امین دژاکام صورت میگیرد و گسترش این علم به تنهایی صورت نمیگیرد، گسترش علم کنگره روی دوش تمام راهنمایان است و صحبتهای جناب مهندس را گوش میکنند و آموزش میگیرند و به تمام افراد کنگره آموزش میدهند، بعضی اوقات با خودم فکر میکنم که راهنمایی کار بسیار دشواری است و در لژیون یک رهجو با حال خرابی که دارد یک حرفی به راهنما میزند و راهنما به هیچ عنوان خم به ابرو نمیآورد، آقای مهندس صحبتی دارند که میفرمایند عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حساب، تمام راهنمایان دقیقا همین مسیر را میروند و کاری با رهجو ندارد، راهنما کارش به رهایی رساندن تمام افراد است، من از صمیم دل از تمام راهنمایان تشکر میکنم که این حرکت عظیم را به رایگان انجام میدهند، خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و بارگزاری: مسافر هادی از لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
84