English Version
English

خود برتر بینی از راهنما، نقطه آغاز سقوط

خود برتر بینی از راهنما، نقطه آغاز سقوط

دهمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ خیام نیشابوری در روزهای یکشنبه، با استادی راهنما مسافر محمود و نگهبانی مسافر رحیم و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ 9 اردیبشهت 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمود هستم مسافر. امیدوارم حالتان خوب باشد. در هفته راهنما هستیم برای اینکه انرژی جلسه بالا برود از شما می خواهم که راهنماهای خودتان را تشویق کنید. ما در کنگره هستیم تا آموزش بگیریم و به هر بهانه جشن بگیریم و شاداب باشیم و حرکت رو به جلویی داریم و آن درمان قطعی اعتیاد است. باید سعی کنیم در جلسات با انرژی بالا حضور پیدا کنیم اوایل که کنگره در نیشابور شروع به کار کرد بچه‌ها خیلی با انرژی سفر می‌کردند و نسبت به الان پرشورتر بودند. فکر می‌کنم دلیل اینکه افراد کم انرژی تر هستند عادی شدن کنگره باشد. وقتی ما نعمتی را داریم و در ناز و نعمت هستیم کم کم برایمان بی ارزش و کم اهمیت می‌شود و قدرش را نمی‌دانیم. ما باید همیشه شاکر نعمت هایمان باشیم. همین سقف، همین صندلی و راهنمایان که سر وقت برای کمک به ما در کنگره حضور دارند را شکرگذار باشیم. هفته راهنما را اول به راهنمای همه ما جناب مهندس دژاکام تبریک عرض می‌کنم و همچنین به خانواده محترمشان و همه راهنمایان کنگره ۶۰ به خصوص شعبه خیام که خالصانه خدمت می‌کنند و وارد بازی عشق شدند تبریک می‌گویم.

 در این هفته ما رهجوها وظیفه داریم که آنچنان که شایسته است از راهنمایان تقدیر و تشکر کنیم. این تقدیر و تشکر در کنگره سه مدل دارد. اول اینکه قلباً راهنمای خودمان را دوست داشته باشیم، دوم اینکه با گفتارمان ارادت خودمان را به راهنما نشان دهیم و سوم که جزو رسوم کنگره هست با عمل که همان پاکت و کادویی است که تقدیم راهنما خودمان می‌کنیم. اوایلی که من وارد کنگره شدم جلسات هفته ای یک بار برگزار می‌شد. در ابتدا برای من معنی و مفهوم خاصی نداشت ولی کم کم عشق و محبت خودش را نشان داد و شیفتگی بین راهنما و رهجو به وجود آمد. هر مقدار که از سفرم می‌گذشت عشق و علاقه من نسبت به لژیون و کنگره و راهنما بیشتر می‌شد. از یک جا به بعد به راهنما ایمان آوردم و کاری که راهنما از من می‌خواست تمام و کمال انجام می‌دادم.

 بعضی اوقات ما به راهنما ایمان نداریم که باعث می‌شود ما تنها بمانیم یا اینکه خودمان را از راهنما بالاتر ببینیم و این نقطه سقوط و خارج شدن از سفر برای ما می‌باشد. یک راهنما برای اینکه به جایگاه راهنمایی در کنگره ۶۰ برسد مراحل زیادی را پشت سر گذاشته است. سفر اول را با موفقیت به اتمام رسانده است، وارد سفر دوم شده است، در آزمون راهنمایی شرکت کرده است و از فیلتر های زیادی عبور کرده است تا در نهایت به او شال راهنمایی داده‌اند. پس راهنما صلاحیت این را دارد که ۲۰ نفر ۲۵ نفر رهجو را راهنمایی کند و از این گذرگاه اعتیاد، از این تاریکی عبور بدهد به سمت روشنایی راهنما با تمام وجود و عشق تلاش می‌کند تا رهجو را از تاریکی ها خارج کند. و مهمترین موضوع برای رهایی از دنیای اعتیاد این است که خود رهجو خواسته درمان داشته باشد. اگر راهنما تأکید دارد بر مقررات و سر وقت آمدن رهجو به جلسه، به خاطر این است که با تجربه‌ی به دست آمده، افرادی که به‌موقع در جلسات حاضر نمی‌شوند به درمان قطعی نمی‌رسند. موضوع دیگر اینکه فرد سفر اولی اولویت زندگی خودرا باید درمان اعتیاد قرار بدهد و در سفر اول متمرکز روی درمان خود باشد. در سفر اول، ابتدا کنگره بعد خانواده و در آخر کار در این صورت فرد می‌تواند از اعتیاد رهایی پیدا کند و زندگی خودرا پس بگیرد. درمان اعتیاد کار بسیار بزرگی است که نیاز به تلاش دارد و مطلب آخر اینکه سه شنبه پیش رو جشن راهنما در شعبه برگذار می‌شود و ما باید از راهنمایان خود تقدیر و تشکر کنیم و این تقدیر و تشکر خود یکی از اضلاع درمان اعتیاد است ممنون از همه دوستان که به حرف‌های من گوش کردید.

عکس: مسافر کمیل رهجوی راهنما مسافر محمد (لژیون سوم)

تایپ و ویرایش: مسافر محمد رهجوی راهنما مسافر محمد (لژیون سوم)

بارگذاری: خدمتگزار سایت، مسافر علیرضا (لژیون ششم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .