English Version
English

فرشته سفیدپوش

فرشته سفیدپوش

سلام دوستان راضیه هستم همسفر 

 به نام خدایی که دوست داشتن را آفرید. به نام خدایی که ایثار و محبت را آفرید. لحظه‌های تنهایی زندگی‌ام را ثانیه به ثانیه می‌شمردم و بیهودگی زندگی‌ام را روی ثانیه‌ها ورق می‌زدم. روزهایم نیز همانند شب‌هایم تاریک بود، نه دستان گرمی که دستان سرد و لرزان مرا گرم کنند و نه آغوش گرمی که در پناهش مانند آغوش مادر آرام پناه بگیرم. راهنمای خوب و عزیزم خانم سمیه شما مانند چراغی هستی که مرا به سوی سرزمین نور و عشق هدایت کردی. آرامش آغوشت و گرمی دستان مهربانت را می‌فشارم و بوسه بر دستان پر از مهر و محبتت می‌زنم. هفته راهنما را به شما راهنمای عزیز و دلسوزم از اعماق وجودم تبریک می‌گویم.

سلام دوستان فریبا هستم همسفر 

روزی که برای اولین بار با دنیایی از ترس به اصرار مسافرم وارد کنگره شدم، نمی‌دانستم که به چه مکان مقدسی پا گذاشته‌ام. روی یک صندلی پلاستیکی کنار یک فرشته‌ای سفید پوش که خنده بر لب و شال سبز رنگی بر گردن داشت نشستم. هیچ نمی‌دانستم که کجا هستم!؟ آخر جلسه بود و نوبت خواندن دعای کنگره. همان فرشته سفیدپوش دستم را محکم در دستش فشرد و شروع به خواندن دعای کنگره کرد و پس از پایان دعا با مهربانی مرا در آغوش گرمش جای داد.

همین امر سبب گردید تا امیدم بیشتر گردد و از طرفی دیگر غرق محبتش گردم. بعد از چند جلسه دیگر نتوانستم به مدت چند ماه به کنگره بیایم... اما روزی که دوباره وارد کنگره شدم، همان فرشته سفیدپوش را دیدم که بالای سالن ایستاده است و شال نارنجی رنگ بر گردن دارد و خود را معرفی می‌کند. او اکنون یک راهنما بود، نگاهش لبریز از عشق بود، صدایش مانند لالایی آرام بر جانم می‌نشست. چه حس و حال عجیبی پیدا کرده بودم، چقدر این حس دوست داشتنی بود.

او را انتخاب کردم و وارد لژیون اسطوره عشق خانم سمیه عزیز شدم. مهربانی و عشق در چهره ایشان موج می‌زند، او بی‌منت و بلاعوض محبت می‌کند و دستان یخ‌زده رهجویانش را می‌گیرد و به آن‌ها کمک می‌کند. امروز روز راهنما است؛ روز شکرگزاری و قدردانی از او است. بی‌نهایت از راهنمای خوبم خانم سمیه عزیز سپاسگزارم و برای ایشان آرزوی شادکامی و موفقیت را دارم.

سلام‌ دوستان‌ معصومه‌ هستم همسفر

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. خانم سمیه عزیز از صمیم قلب برایتان آرزوی سربلندی و عزت را دارم که من خسته از جان را سر و سامان بخشیدی و روحی تازه در جانم دمیدی. زندگی مملو از آرامش این روزهایم به برکت سخنان ناب و آموزنده شما است. خدا را شاکرم که فرشته‌ای هم‌چون شما را در مسیر زندگی من قرار داد. هفته راهنما را به شما عزیز بزرگوار تبریک می‌گویم.

سلام دوستان لیلا هستم همسفر 

راهنما یعنی بارانی که بی‌منت همه را سیراب می‌کند و جانی دوباره می‌بخشد. راهنما یعنی یک پیشوای عزیز که از همه چیز خود تحت هر شرایطی می‌گذرد و وقت باارزش خود را بی‌مزد و بی‌منت در اختیار رهجویانش قرار می‌دهد و بدون هیچ‌گونه سخنی که باعث رنجش رهجویش شود، با صبر و حوصله به حرف‌هایش گوش می‌دهد. با حالی خراب و با ناامیدی تمام وارد شعبه شدم و با چهره آرام و روی گشاده راهنمای خوبم خانم سمیه عزیز مواجه شدم. ایشان با انرژی خاص خود راه‌کارهایی را به من آموختند تا من بتوانم به آرامش و آسایش برسم و اعتماد به نفس از دست رفته‌ام را دوباره به دست بیاورم.

رابط خبری: راهنما همسفر سمیه
ویراستار: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
ارسال: مرزبان خبری، همسفر مهری
همسفران نمایندگی جواد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .