آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظرف تهی است.
اواسط سفر بودم که اعلام شد، جلسه آینده لژیون سردار باز است و میتوانیم به عنوان مهمان شرکت کنیم. خیلی ذوق زده شدم؛ وقتی به خانه آمدم به همه اطرافیانم و حتی مسافرم، گفتم که هفته آینده زودتر به شعبه میروم؛ زیرا میخواهم در لژیون سردار شرکت کنم. روز موعود فرا رسید. زمان ورود به سالن با صحنه جالبی روبهرو شدم، لژیون سردار، اصلاً شبیه جلسههای کارگاه آموزشی نبود. صندلیها به صورت دایرهای بزرگ، در سه ردیف پشت سر هم، چیده شده بودند و هر شخص، راجع به حس و حال حضورش در لژیون، سخن میگفت. برایم به شدت جالب بود، نود درصد افراد میگفتند: ما ثروتمند نیستیم و این لطف خداوند بوده که توانستهایم با استفاده از آموزشهای ناب کنگره۶۰ پایه های مالی خود را مستحکم ساخته، پسانداز کنیم و در نهایت این جایگاه را لمس کنیم.
بعد از گذشت آن روز، عمیقاً به این جملات فکر میکردم که من هم به عنوان عضوی از این ساختار، محکم و باشکوه، قدمی برای استوار ماندن آن بردارم. هر چند کمک کنگره به من فراتر از کمک من به کنگره است.
آن روز جمله استاد جلسه برای من ماندگار شد؛ ایشان بیان کردند: کسانیکه در لژیون سردار هر جایگاهی را لمس میکنند، دستشان در جیب خداوند است و اگر کسی کمکی میکند، خیال نکند که اوضاع مالیاش ضعیف میشود؛ چراکه فضا را برای شارژ مجدد از سوی پروردگار باز میکند. نگهبان مال خود نباشیم؛ زیرا دستی که میبخشد و با بخشش، خالی میشود، خداوند آن را بیاندازه پر میکند. او با تمام وجود به این جمله اعتقاد داشت. از خداوند میخواهم که بتوانم آموزشهایی که گرفتهام را عملی سازم تا عضو کوچکی از لژیون سردار باقی بمانم و جایگاههای خدمتی آن را تجربه کنم.
از راهنمای ارجمندم، بابت آموزشهایی که به من ارزانی داشته است، قدردانی میکنم. ایشان همیشه ما را تشویق به حمایت از قانون یازده مینمایند؛ چراکه قدم اول در گذشتن از پول، حمایت از سبدها است. بهخاطر وجود جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان، استادان ایشان و این آموزش های ناب، خداوند را شاکر هستم.
تایپ: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویراستاری: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوازدهم)
تنظیم و ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
175