English Version
English

آموزش‌دهندگان کنگره 60

آموزش‌دهندگان کنگره 60

من این هفته زیبا را ابتدا به آقای مهندس که اولین راهنمای کنگره هستند تبریک عرض می‌کنم، سپس به خانواده محترمشان و تمامی عزیزان شال نارنجی از اعماق وجودم تبریک می‌گویم. به راهنمایان بزرگوار خودم سرکار خانم مرضیه و سرکار خانم معصومه ازته‌دل تبریک عرض می‌کنم و از خداوند بهترین‌ها را در زندگی‌شان خواستارم.

ما انسان‌ها از بدو ورودمان به این دنیا با چالش‌های زیادی روبرو می‌شویم از نشستن، راه‌رفتن، غذاخوردن، صحبت‌کردن تا مسائل و مشکلات و چالش‌های بزرگ‌تر که در هر مرحله از زندگی این چالش‌ها سخت است و برای انجام درست و بهتر آنها همیشه داشتن یک راهنما لازم و ضروری است.

در بدو تولد پدر و مادر راهنمای ما هستند و خیلی از نکات را به ما یاد می‌دهند. در مدرسه معلم‌ها به ما یک‌سری مسائل را آموزش می‌دهند. با ورودمان به کنگره هم انسان‌های بزرگواری از جنس خودمان که درگذشته مانند الان ما در تاریکی اعتیاد بودند و سال‌ها در کنگره آموزش‌دیده‌اند، با کمترین توقع و چشم داشتی و بالاترین خلوص نیت مطالب ناب کنگره را به ما آموزش می‌دهند.

به نظر بنده یک فرد باید به درجه خیلی بالایی از انسانیت و معرفت رسیده باشد تا بتواند وقت و انرژی خود را صرف افرادی که هیچ نسبت خونی و هیچ شناختی به آنها ندارد بگذارد تا به آن فرد درس درست زندگی‌کردن و خوب دیدن و در راه درست زندگی رفتن را یاد بدهد، فقط به‌صرف اینکه او هم زمانی مثل آنها هم‌درد بوده است.

من هروقت این عزیزان شال نارنجی را چه در پارک چه در شعبه دیدار می‌کنم از دیدنشان به وجد می‌آیم و از این عزیزان انرژی زیادی دریافت می‌کنم. وقتی با آنها هم کلام می‌شوم در ذهنم به هم صحبتی با آنها می‌بالم چرا که زیباترین دیدگاه‌ها را نسبت به زندگی دارند. وقتی در لژیون از راهنمای خودم بر سر موضوعی راه‌حل و یا مشورت می‌خواهم، می‌بینم که زیباترین راه‌حل را برای من پیشنهاد می‌دهند.

بعضی‌اوقات خیلی از صحبت‌ها را حتی نمی‌توان با نزدیک‌ترین افراد خانواده بازگو کرد؛ ولی به‌راحتی و بدون هیچ خجالتی با راهنمای خود بازگو می‌کنی. راهنما یعنی کسی که راه درست را به ما نمایان می‌کند که بتوانیم در آن با آموزش گرفتن درست مطالب ناب کنگره، قدم برداریم و در‌ این مسیر سخت بعد از خدا و آموزش‌های آقای مهندس به همراهی یک راهنما کارآزموده همراه شویم.

در ابتدای ورودم راهنمای بنده خانم مرضیه بودند ایشان دیدگاه و نظر من را نسبت به خیلی از مسائل تغییر داده و ذهن پر از حس‌های منفی مرا عوض کردند و باعث شدند من به خودم بیایم و از خودم پرسم چرا این‌همه از بدی ناآگاهانه دیگران حس منفی دریافت می‌کنم؟ یواش‌یواش بدی‌های دیگران به چشمم نمی‌آمد و توجه نمی‌کردم و دیگر برای خودم حلاجی نمی‌کردم. از ایشان صمیمانه سپاسگزارم و بهترین‌ها را در زندگی‌شان از خداوند خواستارم.

بعد از حضورم در لژیون نوپای خانم معصومه که از همان اول باقدرت و دانش بالا بسیاری از مجهولات و ناگفته‌های مراحل کردند و توانستم خودم را نیز دوست داشته باشم و از خیلی دلسوزی‌های اشتباه و آزاردهنده که برای اطرافیانم انجام می‌دادم پله‌پله دوری کنم و سعی کنم در ابتدا خودم را دوست داشته باشم تا بتوانم دیگران را هم دوست بدارم. از ایشان هم بسیار، بسیار سپاسگزارم و از خداوند می‌خواهم اجازه‌گرفتن مطالب بیشتر و ناب کنگره را که به‌وسیله آموزش‌دهندگان کنگره که همان راهنمایان کنگره هستند را به من اعطا فرماید.

رابط خبری و نویسنده: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
ویراستار: همسفر حمیده رهجوی همسفر راهنما فرشته (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .