جلسه دهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی لژیون سردار به استادی همسفر فیروزه رهجوی راهنما همسفر نیره، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «قول و قرار، وفای به عهد» روز سهشنبه11 اردیبهشتماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
همانطور که میدانید همه ما قول و قرار و عهد و پیمانی از روز الست تا الان با خدای خودمان بستهایم، این قول و قرار و عهد و پیمان اگر مثل یک مثلث در نظر بگیریم یکی از اضلاع آن قول و قراری هست که با خداوند بستیم. یکی از اینها میتواند قول و قرار و عهدی که ما با خودمان میبندیم و دیگری قول و قرار و عهد و پیمانی که با دیگران میبندیم.
قول همانطور که می دانیم به معنی گفتن است، وقتی که حرفی از دهان خارج میشود یعنی آن قول دیگر بسته شده است، در رابطه با این مسئله ضرب المثل زیادی داریم که در قدیم میگفتند طرف سرش برود، حرفش نمیرود. قول و قرار و میثاق میتواند در زمینههای زیادی باشد حالا در زمینه ازدواج تعهد دادهایم و آن عقدنامه را بستهایم، میخواهیم خانهای را بخریم تعهدی دادهایم. همه اینها از تعهد و قول و قرار میآید.
ما در لژیون سردار قول و قرار و تعهدی که میدهیم در واقع ما میخواهیم حمایت مالی بکنیم. حالا این تعهدی که ما دادهایم چقدر میتواند درست باشد، من فیروزه اگر تعهدی بدهم ولی نتوانم آن را انجام بدهم بهتر است آن را اصلاً قبول نکنم، چو وقتی انجام ندهم حال خودم خراب میشود. افرادی بودنده اند، که وفایی به عهد نکرده و به قول پیمان خود وفا نکردهاند مثل یاران امام حسین (ع) که خیلی از افراد به عهد خود وفا نکردند و امام را تنها گذاشتند. خداوند هم در قرآن کریم فرمودهاند: کسی که به عهد خود وفا کند را خیلی دوست دارد. اگر من در جایی عهدی میبندم حتماً به آن وفا بکنم. حالا در هر جایی که میتواند باشد و میتواند در زمینه زندگی و یا هر سطوح دیگری باشد.
وقتی که وفاداران زیاد میشوند انسانها میتوانند روی وفاداران حساب باز کنند. ولی وقتی که وفای به عهد نکنند و روی قول و قرار خود نایستند کسی به حرفهای آنها اعتمادی نمیکند و اولین کسی که از بیاعتمادی من ضربه میخورد خود من هستم. عهد و پیمان و وفای به عهد یکی از موضوعهای خیلی مهم است و اگر ما عهدی بستیم میثاقی است بین خودمان و خدای خودمان و یا بین خودمان و دیگران، باید به این تعهد خود عمل کنیم.
من از بچگی دوست داشتم که دستگیر همه افراد باشم و این در وجود من لبریز بود از اینکه به دیگران کمک کنم و زمانی که در سفر اول در لژیون سردار عضو بودم و این تعهد را دادم و هیچ گونه حمایت مالی نداشتم و خیلی راحت این پول جور شد، برکات آن به زندگی من دو چندان برگشت. من کسی بودم که همیشه از نظر مالی نه شاغل بودم و نه پول پس انداز داشتم و همسرم آن مقدار ناچیزی که به من میداد این را من ذره ذره جمع کردم و مبالغ را پسانداز میکردم و برای لژیون سردار استفاده نمودم. امیدوارم که اگر من تعهدی دادم به تعهدم در لژیون سردار عمل کنم.
مرزبانان کشیک: مسافر احسان و همسفر اشرف
تایپ: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نیره، عضو لژیون سردار
عکاس، ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سارا، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
91