سومین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی کریمان، کرمان، با استادی ایجنت محترم مسافر علیرضا،نگهبانی مسافر رضا و به دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "هفته راهنما" روزسه شنبه 11 اردیبهشت ماه 1403 ساعت 16:30 برگزار گردید.
![](/EditorFiles/Image/2(4921).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر. خیلی خوشحال هستم که یک روز دیگر در کنگره هستم که استفاده کنم و آموزش بگیرم.
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر جشن هفته راهنماست و اتفاقات جالبی در سال گذشته افتاده بود که دبیر عزیز مطرح کردند و که یادآوری شد در سال گذشته سه تا از عزیزانمان در چنین روزی شال راهنمایی را دریافت کرده بودند و با دستان پرتوان آقای مهندس به درجه راهنمایی نائل شده بودند و همینطور همسفر من در سال گذشته شال راهنماییاش را دریافت کرده بود و باز هم به این عزیزان تبریک میگویم .
و امروز هم باز شاهد این هستیم که از روز پنجشنبه همین هفته دو تا از راهنماهای ما از نمایندگی کریمان آقای محسن نقدی و آقای محسن اسماعیلی به نمایندگی شرف آباد میروند این عزیزان را تشویق بفرمایید.
اگر آقا محسن و آقای اسماعیلی عزیز از این شعبه میروند در ادامه راه همان حکایت پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست من برای این عزیزان آرزوی موفقیت دارم و نمایندگی سوم ما در واقع بعد از اینکه نامش را آقای مهندس انتخاب کنند شکل میگیرد و نمایندگی سوم ما در منطقه شرف آباد واقع شده و شروع به کار میکند و انشاالله کلنگ زنی زمین بعدی ما در قائم آباد شعبه مسافران خانم و و مسافران آقا در واقع دوتا نمایندگی در آنجا به زودی کلنگ زنی آن انجام خواهد شد و باز هم برای این موفقیت و این کار به افتخار خودتان و آقای مهندس یک دست بزنید .
جشن هفته راهنماست دبیر که صحبتهای سال گذشته مرا خواند کمی دست و بال من را بست هرچه را که در سال گذشته گفته بودم در واقع همینها است و چیزی خارج از اینها نیست. اینکه یک راهنما به چه صورت در کنگره ۶۰ به درجه راهنمایی میرسد و من مسافر و من رهجو چه وظیفهای در مقابل راهنما دارم تشکر کردن را در واقع آقای مهندس توی کنگره به ما آموزش میدهند و اجازه میدهد کسی که یک سال تلاش کرده و کوشش کرده و تمام توانش را گذاشته که در لژیون برای من رهجو تا به رهایی برسم و در خیلی از مسائل و مشکلات نه تنها مصرف مواد مخدر بلکه با صحبتها و سخنانی که در لژیون یا نقطه نظراتی که راجع به کنگره در آموزشهای کنگره هستش و همه اینها آموزشهای ناب آقای مهندس میباشد که در اختیار ما گذاشته میشود
همه آموزشها به رایگان در اختیار ما گذاشته میشود یک راهنما عملاً در واقع عمل باید اول عاشق باشد اگر عاشق نباشد نمیتواند یعنی ظرف وجودی خودش را از محبت و عشق باید پر شده باشد تا بتواند به یک رهجو محبت کند و محبت بیدریغ باشد من خودم را بخواهم مثال بزنم من خودم مدت ۱۰ سال است که الان در کنگره هستم عین این ۱۰ سال دارم آموزش میگیرم عین این ۱۰ سال از خیلی از رهجوهایم که در لژیون بودند و و رهجوی من بودهاند من ازشون آموزش گرفتهام از روزی که راهنما شدم آموختم و آموزش گرفتم و یاد گرفتم درست است که من راهنما بودم؛ ولی خودم هم آموزش میگرفتم یک راهنما تمام توان و سعی و تلاش خود را میگذارد تا یک انسان را به رهایی برساند و رسیدن یک انسان به رهایی این است که پرونده اعتیاد در زندگیش برای همیشه بسته میشود .
انسانی که این پرونده را اگر در زندگیش ببندد دیگر فائق میشود بر کلیه مشکلات زندگیش چون یکی از بزرگترین بزرگترین مشکلات عمر ما اعتیاد بوده است سالهای سال و قرنها نتوانستیم اعتیاد را درمان کنیم.
![](/EditorFiles/Image/3(4367).jpg)
راهنما در چهارچوب قوانین کنگره 60 عمل میکند و راهنما کاری که انجام میدهد راهنمایی اعتیاد ما است و ما را در بحث درمان اعتیاد بر اساس آن مثلث درمان اعتیاد روان جسم و جهان بینی ما را به درمان میرساند و وظیفه من نوعی این هستش که نه تنها در بحث کنگره ۶۰؛ بلکه وظیفه من در خلقت این است که یک چیزی را به رایگان خداوند در اختیار من گذاشته است از آن استفاده کنم و هیچ بازپرداختی نداشته باشم.
اساس خلقت بر اساس اضداد است. هستی هیچ چیزی را به رایگان در اختیار ما نخواهد گذاشت، هر چیزی را که ما بخواهیم به دست بیاوریم در خلقت باید بهایش را پرداخت کنیم و خداوند در مقابل ما رب العالمین است، یک مسئولیت دارد ما هم در مقابل خداوند مسئولیت داریم.
در مسائل حیاتی سپردن مسئولیت به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. این وادی چهارم است. همین جور که رب العالمین داریم یک رب و یک مربی هم داریم راهنما رب شماست و مربی شماست؛ ولی رب العالمین نیست راهنمای شماست و به شما آموزش میدهد.
از نعمتهایی که خداوند به شما داده میتوانید سپاسگزار باشید فقط یک نعمت خیلی سادهاش را اگر بخواهیم در نظر بگیریم یک نعمت همین نفس کشیدن را یک نعمت خیلی بزرگی است که خداوند به ما عطا فرموده است. آیا ما میتوانیم شکر همین نعمت را به جای بیاوریم؟
پس این را پیش خودتان تصور کنید که شما هر چقدر هم بخواهید از راهنمایتان تشکر کنید باز هم جبران زحماتی که راهنما برای شما کشیده است نمیشود من روز گذشته وقتی تهران رفتم راهنمایم را دیدم و آقای حکیمی را دیدم و پاکت دادم و تشکر کردم یک مطلبی را نوشتم و آن مطلب این بود که باز دوباره تکرار شد؛ ولی این تکرار برای من تکراری نیست و دوباره هفته راهنما شد سال گذشته و سالهای گذشته هم هفته راهنما بود و باز تکرار شد ولی این تکرار برای من تکراری نیست و برای شما هم تکراری نخواهد بود .
امسال در سفر اول هستید و سال دیگر در سفر دوم هستید. امسال در سفر دوم هستید و سال بعد راهنما میشوید امسال در سفر دوم هستید و سال بعد مرزبان میشوید. یک خدمتی را در کنگره بر عهده میگیرید امسال در این شعبه هستید و سال بعد در شعبه دیگر هستید.
خدمتها تکراری نیستند و چقدر زیبا و قشنگ است که خداوند این اجازه را به ما میدهد که از موهبتها و نعمتهای که در واقع به ما داده است ما بتوانیم تشکر کنیم خداوند این اجازه را به ما میدهد. چطور این اجازه را به ما میدهد؟ خداوند میفرمایند؛ به بندگان دیگر خدمت کن، محبت کن، تشکر کن و شکر کن نعماتی را که من به شما دادهام.
از بندگان دیگر تشکر کن، وقتی از بندگان خداوند تشکر کنی، از خداوند تشکر کردهای، این سیستمی است که در هستی قرار داده شده است. ما به طور مستقیم از خداوند نمیتوانیم تشکر کنیم اگر حتی نماز بخوانیم و حتی روزه بگیریم ما برای خداوند که روزه نمیگیریم ما برای خداوند که نماز نمیخوانیم ما برای خودمان نماز میخوانیم برای سلامتی خودمان روزه میگیریم وقتی که برای سلامتی خودمان روزه میگیریم در واقع داریم از خداوند تشکر میکنیم.
خداوندا این همه نعمت را به ما دادهای و ما قدر نعمتهایت را میدانیم و وقتی که در حال نماز خواندن هستیم با خداوند صحبت میکنیم، درد دل میکنیم. وقتی که شما دلنوشته برای راهنماتون مینویسید با راهنمای خود حرف میزنید و با راهنمایتان صحبت میکنید. من امشب و فردا صبح که یک مقدار بیکار هستم دلنوشتههای رهجوها را میخوانم آن حس به سراغم میآید و میگویم رهجو دارد با من حرف میزند و صحبت میکند.
این فرد کسی است که یک سال پیش اعتیاد داشته است ، این فرد یاد گرفته است در کنگره که از راهنمایش تشکر کند. چه زمانی که به رهایی میرسد و چه زمانی که هفته راهنما میباشد فرقی نمیکند؛ چون یاد گرفته و آموزش گرفته است.
![](/EditorFiles/Image/10(1915).jpg)
![](/EditorFiles/Image/11(1925).jpg)
![](/EditorFiles/Image/12(1703).jpg)
![](/EditorFiles/Image/13(1488).jpg)
![](/EditorFiles/Image/14(1351).jpg)
![](/EditorFiles/Image/31(453).jpg)
![](/EditorFiles/Image/32(441).jpg)
![](/EditorFiles/Image/41(291).jpg)
![](/EditorFiles/Image/42(279).jpg)
![](/EditorFiles/Image/43(273).jpg)
![](/EditorFiles/Image/52(128).jpg)
![](/EditorFiles/Image/71(36).jpg)
![](/EditorFiles/Image/72(29).jpg)
![](/EditorFiles/Image/81(16).jpg)
تایپ:مسافر رضا از لژیون سوم
عکس وانتشار:مسافر عباس لژیون اول
- تعداد بازدید از این مطلب :
1160