جلسهٔ دهم از دورهٔ ششم کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی ایران، با استادی ایجنت همسفر زینت، نگهبانی موقت همسفر زهره و دبیری موقت همسفر سمیه با دستور جلسهٔ «هفتهٔ راهنما» در روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را خیلی شاکرم که به من فرصت داد تا امروز اینجا و در کنار شما باشم و آموزش بگیرم. دستور جلسهٔ امروز هفتهٔ راهنما است. این هفته را از صمیم قلبم به همهٔ راهنمایان کنگره 60 تبریک عرض میکنم و همچنین خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم. واقعاً ما هر چه که داریم مدیون آقای و مهندس و خانم آنی عزیز هستیم. در مورد هفتهٔ راهنما صحبت کردن سخت است؛ چون انسانهایی هستند که از جان و عمر و وقتشان میگذرند و واقعاً خدمت بلاعوض انجام میدهند. راهنما کسی است که نشاندهندهٔ راه است و رهجو یعنی جوینده راه. همانطور که میدانید ما چهار جشن در کنگرهداریم: جشن همسفر، جشن دیدهبان، جشن ایجنت و مرزبان، جشن راهنما و امروز هم مختص راهنمایان است. در کنگره راهنما به کسی میگویند که خیلی از مسیرها را رفته و سفرکرده و کسانی بودند که به او کمک کردند تا به رهایی رسیده و بعد از آن باید دورههای آموزشی را بگذراند و اگر در آزمون راهنمایی قبول شود و بتواند از مرزبانان و ایجنت و دیدهبانان و آقای مهندس و خانم آنی تأییدیه بگیرد، میتواند شال راهنمایی بگیرد و زمانی که شال راهنمایی گرفت پیمان میبندد که پِیرو قوانین کنگره حرکت کند و زمانی که شال میگیرد باید آن عشق و محبت در وجودش باشد، وگرنه نمیتواند در کنگره دوام بیاورد، عشق بلاعوض؛ عشقی که بتواند به هم نوع خودش کمک کند و این کمک کردن از روی دلسوزی و ترحم نباشد.
راهنما کسی است که دردی را کشیده و حالا میتواند مرحم درد دیگران باشد. نکتهٔ دیگر درباره راهنمای تازه واردین است که این عزیزان کارشان سخت است. وقتی کسی وارد کنگره میشود راهنمایان قوانین و چهارچوب کنگره را به او میآموزند و راه و آدرس را به او نشان میدهند و رهجو باید انتخاب کند که بماند یا برود، خوشا به حال کسانی که میمانند و فرمانبردار هستند؛ چون هیچ جایی بهتر از کنگره نیست و اینکه هیچکسی مانند راهنمایان کنگره نمیتوانند در زمینه اعتیاد و مشاورهٔ اعتیاد به ما کمک کنند.
من و مسافرم برای درمان اعتیادش راههای زیادی را رفتیم اما به نتیجه نرسیدیم؛ چون راه مشخص نبود، هیچ جا نتوانست به ما کمک کند، اما خداراشکر به کنگره آمدیم و کسانی بودند که هم درد ما شدن، با گریههای ما گریه کردند و با خندههای ما خندیدند و کمک کردند تا ما توانستیم مسیر سخت اعتیاد را بگذرانی، توانستیم به رهایی برسیم. روزهای اول که به کنگره آمده بودم دوست نداشتم بمانم و میگفتم اینجا جای من نیست، اما بعد از مدتی فهمیدم اینجا دقیقاً جایی است که من باید باشم و نیمه گمشدهام را به من نشان میدهد تا من بتوانم اینجا بمانم، در کنگره راهنماها دست من را گرفتند و من هم وظیفهٔ خود دانستم که بمانم و تا جایی که خداوند به من لیاقت میدهد در کنگره بمانم و بتوانم برای اعضای کنگره 60 مفید باشم، برای کسانی که از این در با حال خراب و ناامید وارد میشوند بتوانم دردی از دردشان درمان کنم و به آنها امید بدهم.
نکته خیلی مهمی که رهجوها باید بدانند، قدردانی است و این هفته هفتهٔ تشکر کردن است، هم زبانی و دلی و هم با پاکت. آقای مهندس میگویند کسی که نتواند از مخلوق تشکر کند هیچوقت نمیتواند شاکر خداوند باشد و دروازه ورود به قلب خداوند ورود به قلب مخلوقین هست. پس من بهعنوان رهجو وظیفهٔ خود میدانم که از راهنمای خودم تشکر کنم و در کنگره هم بهترین روش قدردانی پاکت است و هرکسی در حد توان خودش باید از راهنمایش تشکر کند. نکتهٔ دیگر اینکه رابطه راهنما و رهجو، رابطهٔ استاد است با شاگرد و ما بیشتر از این رابطه را در کنگره نداریم و اگر این رابطهها دوتا شود مشکلساز میشود، اگر راهنما را دوست و رفیق خود بدانیم دیگر آن حرفشنوی و فرمانبرداری را از راهنما نخواهیم داشت و قطعاً در درمان به مشکل برمیخوریم. همهٔ ما باید فرمانبردار قوانین و اصول کنگره باشیم و باید این رابطهٔ استادی و شاگردی را حفظ کنیم و تمامی این قوانین برای این است که رهجو آسیبی نبیند و بتواند به درمان و رهایی برسد. در آخر از آقای مهندس و همه راهنمایان عزیز تشکر میکنم، انشاءالله خیر برکت این خدمت به زندگیشان برگردد.
اهدای لوح به مناسبت هفته ی راهنما توسط اسیستانت محترم همسفر پروانه:
بازدید اسیستانت محترم همسفر پروانه از دفاتر خدمتگزاران نمایندگی ایران:
عکس و تایپ: عکاس خبری همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم)
تنظیم و ارسال: راهنما همسفر زهره
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
499