English Version
English

مسافر حسین به مناسبت این هفته، برای راهنمایش مسافر حمیدرضا این‌چنین نوشته:

مسافر حسین به مناسبت این هفته، برای راهنمایش مسافر حمیدرضا این‌چنین نوشته:

سلام دوستان، حسین هستم یک مسافر.
تکرار مسواک زدن در همه شب‌ها، دندان‌ها را سفید می‌کند
و تکرار خاطرات در همه شب‌ها
موها را . . .
ﮔـــﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮ ﺗﻠﻒ می‌شوﺩ
ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ ...
ﮔـــﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻠﻒ می‌شود
ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﻋﻤﺮ!
ﻭ ﭼﻪ ﻋـــﺬﺍﺑﯽ می‌کشد
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫــﻢ ﻋﻤﺮﺵ ﺗﻠﻒ می‌شود
ﻫــﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺶ...!
پاییز از مهر شروع نمی‌شود
پاییز از بی‌مهری‌ها شروع می‌شود...
اگر عقل امروزم را داشتم کارهای دیروزم را نمی‌کردم
ولی اگر کارهای دیروزم را نمی‌کردم عقل و تجربه‌ی امروزم را نداشتم !!!
رنج‌هایم را داخل کیسه ریختم و دم در گذاشتم
اما فرشتگان برایم باز فرستادند
معطر به عطر بهشتی. . .
تا هرگز یادم نرود روزی همین رنج‌ها بود که راه نجات را به من آموخت
همین رنج‌ها بود که راه درست زیستن را به من هدیه داد.
رنج‌هایم را بوسه می‌زنم
و در صندوق گنج‌هایم می‌گذارم
گذر زمان جواهرشان می‌کند.
از آنچه بر سرتان گذشته نهراسید
حتی فرار نکنید
بلکه دوستش بدارید
همان گذشته بود که امروز شما را ساخته
امروز را دریابید تا فردایی خوش بسازید
پس شاد زندگی کنید.
چقدر دیر می‌فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم
نه خوردنی و نه پوشیدنی بود
فقط دور ریختنی بود . . . !
زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم. بنابراین قدر فرصت‌ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم و در کنار استاد دوست‌ داشتنی‌مان نهایت استفاده را ببریم و فرمانبردارش باشیم.
《روزت مبارک راهنمای عزیز》

نگارش: مسافر حسین از لژیون دهم نمایندگی رضوی
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .