راهنمای عزیزم، حال خوش امروزم را مدیون تو هستم.

پنجمین جلسـه از دوره پنجاه و دوم  کارگاه‌های آموزشـی خصوصی کنگـره ۶۰ ویژه مسـافـران نمایندگی حکیـم  هیـدجی با استادی  ایجنت و راهنمای محترم آقا ناصر و نگهبانی  مسـافر علی  و  دبیری مسـافر  علی با  دستور جلسه‌ی * هفته‌ی راهنما *  یکشنبه 9 اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر: شکر خدا توفیقی حاصل شد یک بار دیگر در خدمت شما عزیزان و بزرگواران باشم و امیدوارم بتوانیم در کنار هم یک جشن خوبی را برگزار کنیم، ابتدا تبریک عرض می کنم هفته راهنما را خدمت اولین و تنهاترین راهنمای کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام بنیان کنگره ۶۰ و خدمت استاد امین بزرگوار ،استاد جهان ببنی کنگره ۶۰ و تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ بخصوص راهنمایان شعبه حکیم هیدجی تبریک عرض می کنم، خیرمقدم عرض می کنم خدمت میهمانان عزیزی که از شعبه قیدار برای عرض تبریک خدمت راهنمایان خودشان تشریف آورده اند، همینطور خدمت پیشکسوتان محترم حمید آقای عزیز و آیت اقای عزیز و دیگر بزرگواران و پیشکسوتان عزیز که در جمع ما حضور دارند، در کنگره چهار تا جشن داریم اگر گلریزان را کنار بگذاریم، که در هر فصل از سال یک جشن برگزار می شود که ما را با این جایگاهها آشنا می کند، و هر ساله در اردیبهشت ماه ما جشن راهنما را داریم، در مورد جایگاه راهنما اگر  بخواهم صحبت کنم، همانطوری که آقای مهندس در صحبتهای خود بیان کردند و گفتند هدف من از تاسیس کنگره ۶۰ فقط درمان اعتیاد نبود بلکه قصد و هدف من پرورش استاد و مربی بود، اگر تنها هدف آقای مهندس درمان اعتیاد بود امروزه کنگره ۶۰ وجود نداشت و منحل شده بود، یا اگر بود به این شکل نبود، کنگره ۶۰ برای هر قسمتی استاد پرورش می دهد، استاد جلسه، استاد اداره مرزبانی، استاد اداره اوتی و استاد در تمامی قسمت ها، همینطور استاد بهتر زندگی کردن و مقاومت در مقابل مسائل و مشکلات، راهنمایان کنگره ۶۰ زمین های حاصل خیز کنگره هستند که میوهای این زمین های حاصل خیز از دل این زمین ها بیرون می آیند و رشد می کنند، هرکسی در هرجایگاهی که خدمت می کند راهنما دارد، جناب مهندس هم راهنما دارند، در کنگره ۶۰ ما در نوشتارها می خوانیم :راه مستقیم پیشرو ندارد چون پیشرو آن الله است، راهنمایان کنگره ۶۰ کار ابتدایی آنها درمان اعتیاد است و به خوبی کار خود را بلد هستند و انجام می دهند، راهنمایان کنگره ۶۰ اشخاصی هستند که انگشت اشاره ای هستند به طرف نور که رهجو را هدایت می کنند به طرف نور و روشنایی.

در کتاب ۶۰ درجه داریم که می گوید: راهنما شخصی هست آموزش دیده که از گذرگاههای اعتیاد عبور کرده است، همان جایی که می خواهد کتاب ۶۰ درجه را به صورت اصولی شروع کند با این آیه شروع می کند که می گوید: و تو چه میدانی چیست گذرگاه سخت، راهنما رهجو را از این گذرگاههای سخت عبور می دهد، گذرگاههای سخت ناامیدی، ترس، نگرانی، ما که بچه بودیم شنیده بودیم که می گفتند معلمی شغل انبیا است، اما آن موقع نمی دانستم یعنی چه، اما وقتی وارد کنگره می شویم متوجه می شویم موضوع چیست، راهنمایان کنگره ۶۰ کار نیمه تمامی که در تاریخ باقی مانده بود را کامل می کنند، یعنی هدایت انسانها به طرف صراط مستقیم، یعنی کار انبیا را در سایز پائین تر انجام می دهند و هدایت می کنند، راهنما به تنهایی خود عشق است، خود وادی چهارده است، کمترین و راحت ترین کاری که یک راهنما در کنگره ۶۰ انجام می دهد چه هست؟راحت ترین کار راهنما این است که شب رهایی از خواب خود میزند و بیدار می ماند تا رهجو را برای گرفتن گل رهایی خدمت آقای مهندس ببرد، حال ببینید در طول یازده ماه چه زحماتی را متحمل می شود، رهجو در طول سفر مخصوصا در منطقه ما که منطقه کشاورزی است شاید چندین مرحله نتواند حضور داشته باشد ولی یک راهنما به هیچ وجه چنین کاری نمی کند و در جلسات حضور منظم دارد، در سی دی اشراق تمام مسائل راهنما را توضیح می دهد، می گوید حتی در این راه از عصاره جسم و جان خود می بخشد، راهنما از وقت و زندگی خود می زند و اینجا حضور دارد و هیچ منتی بر کسی ندارد، آقای مهندس در مورد افرادی که به کنگره می بخشند می گویند که در قبال بخشش آنها هیچ گونه تمنایی ندارند و هیچ چیزی در قبال کارشان دریافت نمی کنند، راهنمایان هم اینگونه هستند که کار خود را انجام می دهند و میروند، رهجویی داریم که با کار کارگری و کشاورزی پول در میاورد و از آن مبلغ برای مراسم پاکت گذاری می کند که پول او خیرو برکت دارد، هرچند اندک هم باشد نباید راهنما به روی او بیاورد، چرا که برکت دارد و او دلی این پول را داده است، پس برای ما مهم نباشد که او کم داد یا زیاد داد، رهجو اگر درست آموزش دیده باشد می داند که چه کاری انجام دهد، عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب است، به رهایی برسان و رد شو ، من خودم را می گویم، منه راهنما، یک نفر را نجات داده ای رد شو و برو ، اگر تغییر کرد جایگاه خودش را بالا برده است و اگر تغییر نکرد هنوز به آن جایگاه نرسیده است، امیدوارم که جشن خوبی را در کنار هم برگزار کنیم.

سخنان راهنمای پیشکسوت مسافر حمید:

سلام دوستان حمید هستم مسافر:
امروز افسوس میخورم که در چنین روز مبارکی راهنمای من در کنارم نیست، روحش شاد که یادش همیشه در قلب من زنده است و درود می فرستم به روح پاکش، در ضمن تبربک عرض می کنم هفته راهنما را خدمت جناب مهندس بزرگ راهنمای کنگره ۶۰ و پدر معنوی همه بچه های کنگره ۶۰ و تبریک می گویم به استاد امین عزیز و راهنمای دوم خودم آقای خدامی عزیز و تبریک به راهنماهای عزیز و یک تبریک به رهجوهای عزیز که یک فرصتی به آنها داده شده است تا با یک هدیه کوچکی از زحمات راهنمایان عزیز تشکر و قدردانی به عمل آورند، می خواهم این را خدمتتان عرض کنم که کنگره چه کاری می کند که فرد شراب ده ساله خودش را که کلی زحمت برایش کشیده است را به چاه می ریزد، کنگره ۶۰ مکتبی نیست که به این راحتی بتوان از آن گذشت، ما باید قدرشناس کنگره و در راس قدر شناس راهنماها باشیم، امیدوارم که همه ما بتوانیم شاگردهای خوبی باشیم و من دست تک تک راهنمایان کنگره ۶۰ را میبوسم و امیدوارم در تمام مراحل زندگی خودشان موفق و پیروز باشند.

برگزاری جشن راهنما به مناسبت هفته‌ی راهنما با حضور راهنماهای پیشکسوت و راهنمایان محترم نمایندگی حکیم هیدجی و مسافران عزیز

تجلیل و تقدیر از راهنمایان محترم شعبه و تقدیم لوح سپاس 

مرزبان محترم کشیک: مسافر رضا

عکاس: مسافر مهدی و امیررضا

صدابردار: مسافر مهدی و مرتضی

تایپ: مسافر مرتضی 

ثبت: مسافر هوشنگ

نمایندگی حکیم هیدجی ( مسافران )