پنجمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی، با استادی ایجنت محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر بهنام و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه ***هفته راهنما*** روز دوشنبه ده اردیبهشت ماه 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم امروز در این جایگاه هستم، دستور جلسه هفته راهنما است، تشکر میکنم که حمایت کردید تا جشن با شکوهی در روز شنبه داشته باشیم و این مهم با کمک همه شما عزیزان به انجام رسید، یک روزی آدمی که هیچ دغدغهای در زندگی خودش ندارد وارد دنیای تاریکی میشود با کشیدن سیگار و حشیش، الکل و انواع مواد مخدر، این موضوع باعث ناخالصی میشود و باعث عجیب شدن رفتار میشود، این به پولداری و سواد نیست بالاخره یک جایی انسان را کارتنخواب میکند من شخصی را میشناسم ثروتمند است ولی هیچ وقت سفر خارجه نمیتواند برود این یعنی ثروتمند هستی اما نمیتوانی از آن استفاده کنی، شخصی که در تاریکی است بعد از مدت زمانی در آن تاریکی غرق میشود، هیچ کسی نمیتواند بگوید من در مصرف مواد مخدر از دیگری جلوتر هستم بیشتر ما تخریبهای این موضوع را میدانیم و به یک شکلی آن را تجربه کردهایم، یک زمانی تصمیم به درمان میگیرد و این موضوع را در خیلی جاها مطرح میکند و راهکارهای غلط دریافت میکند چون حاضر است که هرکاری بکند تا موضوع اعتیاد ومصرف مواد حل شود، امروز افرادی تراشهای را اختراع کردند که میگویند با گذاشتن این تراشه شخص دیگر هوس مصرف نمیکند این فقط جنبه کسب درآمد و بیزینس دارد، بدن به مخدر نیاز دارد و این را بدن خودش باید تولید کند اما راه حل غلطی را دریافت میکند، وقتی به یک شخص گرسنه میگویید به غذا فکر نکن مثل توهین کردن به آن شخص است، ما نصیحت نیاز نداریم موضوع درمان است، شخصی وارد کنگره میشود کنگره به او میگوید شما با شربت درمان میشوی مدت زمان آن هم ده ماه است آن هم با خواسته خود آن شخص، اشخاص با ورود به کنگره و شروع سفر تغییرات خوب را در خود احساس میکنند و با حال خوب رها میشوند چون قوی فعالیت کرده و نتیجه آن را هم میبیند، بعد متوجه میشود که در مکانی که است چقدر حالش خوب میشود، ما به کنگره میآییم که درمان شویم همه خوب هستند با حال خوب، بعد این شخص تصمیم میگیرد که راهنما شود، منابع زیادی در کنگره داریم از جمله کتابها، جزوهها و سیدی های آموزشی، حضور در جلسات و لژیون، سوالات امتحانات راهنما شدن هم از همین منابع است، آن شخص با تلاش خیلی زیاد راهنما میشود و پیمان میبندد که در طول خدمتگزاری خودش نسبت به اهداف و قوانین کنگره بهترین باشد، من به عنوان یک راهنما هزینهی بسیاری را برای درمان خودم پرداخت کردهام آمدم به کنگره و رایگان درمان شدم یعنی از کار، زندگی، تفریح، خانواده و خودم زدم تا قبل از شروع جلسه در شعبه حضور داشته باشم، کنگره رایگان است ولی باید بهای آن را پرداخت کنیم، با این حرکت آن شخص تبدیل میشود یعنی از تاریکی وارد روشنایی شده و حالا میخواهد دیگران را هم از این تاریکی خارج کند با روشن کردن چراغ، راه را نشان میدهد تا سفر کنم این بستگی به خود آن مسافر دارد که خواسته دارد یا نه چون کنگره هیچ شخصی را وادار به کاری نمیکند و اصلاً کسی به زور درمان نمیشود، از نظر من هیچ جایگاهی لذت بخش تر از جایگاه راهنمایی نیست مخصوصاً روزی که رهجوی خود را با حال خوب برای رها شدن میبرد تا رها کند اینجا آن کار را راهنما انجام میدهد چون راهنما شخصی است که میتواند من را به رهایی و حال خوب برساند، راهنما تمام زمان و انرژی خودش را گذاشته، هرسال جشن برگزار میکنیم تا یادمان باشد که باید از راهنما تقدیر و تشکر کرد چون شخصی است که بدون هیچ چشمداشتی به شما راهنمایی میدهد کسانی هستند که قدردان نیستند و یک روزی این تلنگر را میخورند و متوجه میشوند، یادمان باشد که ما وظیفه داریم کسانی که به آموزش میدهند و کمک میکنند تقدیر و تشکر کنیم این کار باعث حال خوش هم در خودمان و هم در آن شخص میشود در این هفته ما موظفیم که با تمام و جود و توانی که داریم از راهنمای خود تقدیر و تشکر کنیم. ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و بار گذاری : مسافر بهمن
مرزبان کشیک : مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
111