عشق یعنی نان ده و از دین مپرس

سلام دوستان حمیدرضا هستم مسافر
هفته راهنما را خدمت بزرگ راهنمای کنگره‌ آقای مهندس، خانواده محترمشان و تمام راهنمایان کنگره‌۶۰ تبریک می‌گویم و امیدوارم در این مسیر موفق و پایدار باشند.
عشق پدیده‌ای است با شکوه که چشم انسان را به جهان چهارم یا ملکوت اعلا باز می‌کند.
دو سفر ایکس و ویلیام خود را در کنار راهنمای خوبم، آقای احمد کاظمی بودم که لحظه به لحظه‌اش برایم درس و خاطره بود و هرگز آموزش‌هایشان را فراموش نمی‌کنم؛ چرا که هر کدام از این آموزش‌ها برایم بسیار کاربردی و کارگشا بود. سپاس خدایی را که معلمی در سر راهم قرار داد که مرا از قهر به مهر و از نادانی به دانایی هدایت کند، معلمی که از شیره جانش مرا سیراب کرد و به میدانی فرستاد تا بتوانم معلم شوم و از شیره جانم دیگری را سیراب کنم، امیدوارم بتوانم ادامه دهنده راهش باشم تا گوشه‌ای از مهربانی‌ها، صبوری‌ها، اخلاق پسندیده و عاشقی را که از ایشان دریافت کردم به دیگر دردمندان بچشانم و چگونه سر برآورم در مقابل راهنمایم که خدمتی به سزا بر نیاید از دستم.
از آقای قاسم وکیلی عزیز که راهنمای تازه واردینم بودند بسیار ممنونم؛ چرا که ایشان جرقه حرکت در کنگره و آشنایی با آن را در دلم روشن کرد و مرا به سمت این مسیر سوق داد.برایشان آرزوی سلامتی ، موفقیت و آرامش دارم.
در پایان از همه راهنمایان محترمِ وکیلی یزد و احمد آقای عزیز که واقعاً صبورانه ۱۱ ماه و ۱۸ روز مرا همراهی کردند سپاسگزارم و امیدوارم در کنار اهداف کنگره به تمام اهدافشان برسند.
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس
در مقام بخشش از آیین مپرس
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
عشق یعنی درمانده‌ای درمان کنی
عشق لیاقت می‌خواهد و عاشقی جرأت