به نام قدرت مطلق الله
اعتیاد هیچگونه ارتباطی با مسمومیت مزمن ندارد. بلکه مسمومیت فرآیند جداگانهای دارد و اعتیاد مسئله دیگری است. اگر اعتیاد را مسمومیت بدانیم، در ابتدا باید ثابت نماییم، تریاک یک نوع سم است. حال عدهای بیان میکنند؛ اعتیاد یک نوع وابستگی داروی است اما در باور ما نمیگنجد. به اعتقاد بنده باید چرخ را از نو تولید کنیم تا بهتر بدانیم و بشناسیم که اعتیاد چیست. چراکه تاکنون ترکهای متداول امروزی صحیح نبوده است و هیچ شناخت درستی از مواد و جسم انسان نداشتهایم. بعضی دیگر اعتقاد دارند؛ اعتیاد یک بیماری ذهنی است. در درجه اول باید دانست که ذهن چیست. ذهن خود جزئی از جسم میباشد و چیز جداگانهای نیست؛ مانند اعضای دیگر بدن، ذهن هم در ارتباط با جسم میباشد. با این تفاوت که هم صور پنهان و هم صور آشکار دارد؛ بنابراین برای تمام این موضوعات بایستی دلیل داشته باشیم.
وقتی ذهن را بررسی میکنیم به روان میرسیم. آیا میتوان گفت اعتیاد بیماری روانی است. حال سؤال بعد به وجود میآید. روان چیست. در خصوص روان یک تعریف واحد وجود ندارد و هرکسی یک نوع تعریفی دارد و زمانی که تعریف واحدی وجود ندارد پس در آن مسئله مشکلی است؛ بنابراین ما در تعریف خودمان اینگونه بیان نمودیم؛ روان یعنی رفتار و کردار، خلقوخوی که ریشه در خود جسم دارد. جسم از دو چیز فرمان میگیرد؛ یکی از روان و دیگری از مواد. با نگرش میتوان در فیزیولوژی جسم تغییر ایجاد کرد. آنچه در افکار و اندیشه درون ما است در فیزیولوژی ما تأثیر میگزارد؛ مانند غم و شادی که در چهره اشخاص نمایان میشود. برای مثال اگر شخصی بیماری افسردگی دارد یعنی همان بیماری ذهنی. درمان با قرص، بر روی جسم اثر میگذارد پس میتوان گفت ذهن و روان از جسم جدا نمیباشند.
در بدن سیوهشت میلیارد و دویست میلیون سلول وجود دارد و ۶۰ برابر آن در بدن باکتری داریم و کمبود باکتری باعث بروز بسیاری از بیماریها شده و نبود این باکتریها باعث مرگ میشود. اکثر افرادی که دچار یبوست میشوند به این علت است که باکتریهایشان را از دست دادهاند و این D.SAP است که این مشکل را حل کرده است. چراکه باکتریهای لازم را به تعادل میرساند. مسئله بسیار حائز اهمیت این میباشد که با روشهای مثل URD، کمپ، سقوط آزاد و غیره، شاید افراد به ترک برسند ولی هرگز به درمان اعتیاد نخواهند رسید.
کلیه بیماریهای روحی و روانی دائمی، قطعاً ریشه در جسم دارند بنابراین بایستی جسم را درمان کرد و اگر ریشه در جسم نباشد، زود گذراند. مثل ناامیدی، گوشهگیری، ترسهای زودگذر که چند ساعتی ذهن را درگیر میکند. حال باید این سؤال را پرسید؛ کدام قسمت جسم دچار مشکل شده است. در قسمت بیان ژنها. در بیماریهایی نظیر ترس، ناامیدی، گوشهگیری و اعتیاد، یکسری از بیان ژنها از تنظیم خارج شدهاند. در آخر اینکه جسم و روان به هم مرتبط هستند و از یکدیگر جدا نیستند؛ بنابراین درمان تمام بیماریها با تنظیم بیان ژنها امکانپذیر است.
بهقلم: مسافر رضا لژیون سوم
ارسال مطلب: مسافر محمد لژیون دوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
79