دلنوشته جمعی از همسفران لژیون اول به راهنمایی همسفر مرضیه در باب "هفته راهنما":
نگاه و حضور آگاه و مهربان شما عزیزان را خواندن این مطلب دعوت میکنیم و از شما همراهان همیشگی سپاسگزاریم
با نام و یاد خداوند بخشنده مهربان
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر مهدی
راهنمای عزیزم! چون ستاره بر روح و جان من روشن شدی، صحبتهای شیرین شما مرهمی بر دل و جان زخم خوردهی من شد، راه درست زندگی کردن را به من نشان دادی، شور و عشق و ایمان را در قلب من شعلهور ساختی، و خانهی دل من، جایگاه مهربانی و محبت تو شد، راهنمای مهربانم؛ در پناه مهر تو، برای همیشه میمانم.
در مسیر زندگی با حوادث تلخ اعتیاد و ناامیدی زیادی رو به رو بودم و از زمانی که پا به کنگره گذاشتم، با راهنمای مهربانی چون شما آشنا شدم، با آموزشهای ناب و تجربههایی که در اختیار من قرار دادید، توانستم راه درست زندگی کردن را بیاموزم، و یاد بگیرم در زندگی چگونه با مشکلات خود روبرو شوم و با تفکر درست، مشکل خود را حل کنم.
آموختم که باید صبور باشم و به مسافر خود فرصت بدهم تا در ساعت و زمان خودش و با فرمان خدا راه برایش هموار شود تا بتواند به خوبی سفر کند، در این مدتی که کنار شما بودم آموختم که صمیمانه به اطرافیان خود عشق بورزم و به مسافر خود فرصت بدهم و او را ببخشم و انسانها را در هر شرایطی درک کنم و دوستشان بدارم.
با آموزشهای ناب شما راهنمای مهربانم توانستم این مسیر را به خوبی پشت سر بگذارم و در زندگی، در کنار مسافر و فرزندانم زندگی خوب و آرامی داشته باشم .
اکنون که در زندگی به آرامش رسیدم، فقط و فقط به خاطر محبتها و آموزشهایی است که شما در اختیارم گذاشتید، و من همیشه قدردان محبتها و خدمتهای خالصانهی شما هستم، از شما سپاسگزارم که با صبر و حوصله برای من وقت میگذارید، تا از آموزشهای کنگره بهرهمند شوم و بتوانم به حال خوش برسم، به پاس تمام زحمات خالصانه و صادقانهی شما سپاس و ستایش!!!!
هیچ وقت زحمات و محبتهای شما راهنمای مهربان و دلسوزم را فراموش نخواهم کرد و تا ابد مهربانی شما در خاطرات قلبم به یادگار خواهد ماند.
همیشه به من میگوئید؛ صبر کن و صبور باش، و همیشه من را دلگرم به زندگی میکنید تا جادههای پر پیچوخم زندگی را با امیدواری طی کنم و پروسه زمان را در نظر بگیرم تا در زمان خودش بهترینها برایم اتفاق بیفتد، وقتی که صبر را پیشه کردم فرمان از طرف خداوند برای مسافرم صادر شد و سفرش را به خوبی شروع کرد.
من در کنار شما بهترین آموزشها را گرفتم، تا بتوانم در کنار مسافر خود آرامش داشته باشم، و این آرامش را به او بدهم تا انشاءالله سفرش را به خوبی به اتمام برساند.
راهنمای عزیزم ! چگونه پاس بدارم مهربانی و لطف تو را، چگونه لحظههایی که چون بهاری در مقابلم ایستادی و با شور عشقت مرا سیراب کردی جبران کنم، جز اینکه بهترین درودها و دعای خیر خود را بدرقه راه شما کنم .
راهنمای عزیزم دوستت دارم و بر دستان پر از مهرت بوسه میزنم، و از اینکه صبورانه و دلسوزانه مرا راهنمایی کردی سپاسگزارم .
ممنونم از تمام راهنماییهایت که من را از دنیای تاریکی و ناامیدی به طرف روشنایی هدایت کردی، و راه درست زندگی کردن را به من آموختی.
امیدوارم بتوانم کمی از زحمات شما را جبران کنم، و تمام تلاش خود را خواهم کرد که رهجوی خوبی برای شما و کنگره باشم، امیدوارم بتوانم با خوب خدمت کردن در کنگره کمی از زحمات شما را جبران کنم .
هفته راهنما را در رأس به جناب آقای مهندس دژاکام و استاد امین و خانوادهی محترمشان و راهنمای مهربانم خانم مرضیهی عزیز و خانم اتنای عزیز و تمام راهنمایانی که سهمی در موفقیت و شادی انسانها و بشریت داشتهاند، و کمک کردهاند تا انسانها از تاریکی به طرف نور و روشنایی هدایت شوند، تبریک و تهنیت عرض میکنم.
فاطمه همسفر مهدی لژیون یکم
به نام آنکه تمام زیباییها از اوست
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر امیر
در مورد راهنما چه میتوان گفت؛ جز عاشقی دلسوز، مهربان، فداکار و به مانند ما سختی کشیده، که حرف ما را به خوبی میفهمد، راهنما یعنی معلم، یعنی چراغ پر نور، یعنی بازتاب عشق، خداوند در زندگی ما انسانها، راهنمایانی سر راه ما قرار داد، که از آموزشهای آنها بهره ببریم، ولی چون ما در جهل و ناآگاهی قرار داشتیم و به خوبی درک نمیکردیم که در کدام مسیر قرار بگیریم خیلی زود غرق در مشکلات زندگی میشدیم و در منیت و قیاس و قضاوتهای خود فرو میرفتیم، و هیچ حرف درستی در ما کارساز نبود، تا زمانی که به آخر خط رسیدیم و دور خودمان تاری تنیدیم به نام انزوا و ناامیدی و هر روز بیشتر و بیشتر در تاریکی جهل خود فرو رفتیم، تا اين که خداوند صدای دل خسته ما را شنید، و ما را در مسیر کنگره قرار داد. و در این مکان مقدس، فرشتگانی به نام راهنما حضور داشتند، که سرشار از عشق و شور زندگی و پر از محبت و امید بودند. راهنمایانی که از مادر دلسوزتر و از خواهر نزدیکتر به ما هستند. راهنمایانی که با صبر و بردباری به حرفهای ما گوش و دل میسپارند، و ما را تشویق به صبر و آرامش در زندگی میکنند. هر کلام آنها مانند تیری است که بر جان و دل ما مینشیند، و چقدر دلنشین و زیباست! شاید در طول زندگی خيلیها ما را نصیحت میکردند، ولی نه به درستی، نه به راه راست. ولی در کنگره همه چیز فرق میکند. شاید راه همان باشد ولی به مفهوم دیگر، چون در اینجا راهنما طریقه درست زندگی کردن را به ما یاد میدهد، که چگونه سخن بگوئیم، چگونه صبر داشته باشیم، چگونه رفتار بکنیم و چگونه مسیر زندگی را پیش ببریم. راهنما از نظر من مقدسترین جایگاه را دارد. که با هیچ گونه سخن نمیتوان از او تجلیل کرد. اول از خدا تشکر میکنم که مرا در این مسیر کنگره قرار داد، و بعد از جناب آقای مهندس دژاکام که چنین شرایط و جایگاه شادی را برای ما در نظر گرفتند و سیستمی را بنا کردند که من رهگم کرده در آن آموزش ببینم، و راه درست زندگی کردن را بیاموزم.
از راهنمای خوب خودم خانم مرضیه گرامی که من را به راه اصلی زندگی تشویق کرد، تشکر میکنم و برای ایشان بهترینها را آرزو میکنم .انشالله همیشه برقرار باشید. آمین ❤
فاطمه همسفر امیر لژیون یکم
من همانند فردی بودم که نفسهای آخر عمرم را میکشیدم و بیصبرانه و در عین حال ناامید، منتظر حضور یک ناجی بودم تا دستم را بگیرد و مرا به ادامه دادن و زندگی کردن دلخوش کند.
یکی که به من بگوید .....بمان و بساز....
بمان و زندگیت را از نو بساز.....
آنگاه تو آمدی!
همانند نوری مرا به سرزمین عشق بردی،
مثل یک کوه کنارم بودی تا یاد بگیرم فکر کردن را و امید به زندگی را، و تلاش کردن برای زندگی کردن را..
حرف هایت چنان دلنشین بود که تمام ناملایمتهای زندگی از یادم رفت.
آمدی و به من امید دادی تا جاده ناهموار زندگی را با امید و عشق طی کنم.
گاهی مثل یک مادر نگرانم بودی!
گاهی مثل یک خواهر رازدارم بودی!
و گاهی مثل یک پدر با جذبه که فقط با یک نگاه با فرزندش صحبت میکند.
حال چگونه میتوانم قدردانی کنم که جبران عشق خالصانهای که به من هدیه دادی، بشود.
هفته راهنما را به شما خانم مرضیه عزیز تبریک میگویم.
بهترینهای روزگار نصیب دل مهربان شما🌹❤️🌹
همسفر زهرا لژیون یکم
ویراستار : همسفر سمانه( لژیون یکم )
تدوین عکس: همسفر زهرا( لژیون دوم )
تنظیم وارسال: همسفر طاهره (لژیون یکم)
مرزبان خبری شعبه رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
127