English Version
English

باوری که از رب زمینی خود از آموزگارم، راهنمای خویش آموختم که باید جوانمردبود

باوری که از رب زمینی خود از آموزگارم، راهنمای خویش آموختم که باید جوانمردبود

سلام دوستان بهادر هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، به روش DST، داروی درمان OT، مدت سفر 9ماه       راهنمای محترم آقا حمید، ورزش در کنگره پیاده روی
آنچه باور است محبت است
وآنچه نیست ظروف تهی است
روزگاری در اعماق تاریکی گرفتار افیون و ذهن بیمارو بی حال خود بودم ، مخدری که ۸ساعت از یک شبانه روز مرا به مصرف و ساعات دیگر را به آشوب ذهن و بی قراری  و بی خیالی مشغول کرده بود. تا اینکه نور در ثانیه ای ندای وجود کنگره ۶۰ را بر من القا کرد نوری که از وجود خدا بود و من اورا می شناختم و دوست و رفیق من بود ولی تا خود ابراز درماندگی از اعتیاد نکردم، با من سخنی از کنگره و درمان اعتیاد نکرد ،خواسته ام رهایی از بند اعتیاد بود و سخنان دوستم را باور داشتم همین باور شد انرژی وسرآغاز خط من، در این ۹ماه  که ازآغاز سفرم می گذرد.  ایمان و آموزشی که در این مدت در این مکان دریافت کردم باعث گردید که از منجلاب و باتلاق تاریکی خود بیرون آمده، امید و نشاط وشوق زندگی در من جوانه زند.
باوری که از رب زمینی خود از آموزگارم، راهنمای خویش آموختم که باید جوانمرد بود دریافتم باید احساس کرد هرآنچه که وجود دارد در هستی و نیستی. آموزش گرفتم و با آن وجودم ودرونم آرامش گرفت و طغیان خشم و نفرت ،ترس و ذلت از من به واسطه آموزش ازجانب راهنمایم دور شد .راهنمای عزیزم تو آموختی و دریافت های خود را به من انتقال دادی و چقدر این مسیر انتقال زیباست .
سپاس خداوند را
شکر از این همه لطف و عنایت قدرت مطلق
برای پیام آوران و راهنمایان مسیر پر پیچو خم زندگانیم.
جناب مهندس عزیز و راهنمای عزیزتر از جانم
بهترین و نیکوترین الطاف خداوند بر سر راهتان باد .

🌸🌸هفته راهنما مبارک 🌸

تنظیم و ارسال مسافر مجتبی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .