من قبل از همه به راهنمای بزرگ کنگره ۶۰ جناب مهندس، خانم آنی بزرگ و خانم آنی کماندار هفته راهنما را تبریک میگویم و برای این عزیزان سلامتی و سعادت را آرزومندم؛ همچنین به راهنمای اول خود خانم بهار عزیز این هفته و روز را تبریک میگویم که آدرسم را به خودم داد و به من فهماند که چه قدرت و نیرویی در درونم نهفته است و باید آن را پیدا کنم در واقع گنج درون خود را بیابم و بدانم قدرت مطلق هیچ موجودی را بیهوده خلق نکرده چه رسد به من که انسانم و اشرف مخلوقات هستم.
اعتماد به نفس از دست رفته من برگشت، روی پای خود ایستادم، از نظر مالی مستقل شدم و همچنین بخشش را به من آموخت؛ آموزش گرفتم منتظر این نباشم که اول خداوند به من ببخشد بعد ببخشم، متوجه شدم تا با خلوص نیت نبخشم به من چیزی بخشیده نمیشود، اگر یک دانه گندم بکارم ۷۰ دانه گندم برداشت میکنم؛ زیرا بخشش خداوند هزاران برابر بیشتر از بخشش من است.
من هر چقدر هم بگویم و بنویسم از مطالبی که خانم بهار آموزش دادند باز هم کم گفتم من سپاسگزار ایشان هستم و همیشه برای ایشان آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنم؛ همچنین راهنمای دومم که مدت خیلی زیادی در خدمت ایشان نبودم خانم زهرا کبیری تشکر میکنم، ایشان برای من اسطوره صبر و محبت و آرامش هستند. خانم زهرا مانند الماسی که بر اثر ضربههای سخت مقاومتر و درخشانتر و باارزشتر شده باشند، هستند. به من آموخت که گلناز صبر داشته باش، تمام سعی و تلاش خود را بکن و توکلت به خدا باشد؛ زیرا خداوند هیچکس را از درگاهش ناامید برنمیگرداند.
زندگی مانند پازلی است که بهم ریخته و باید تکههای آن کنار هم قرار بگیرد؛ تکه پازل اصلی زندگی خود بودم که از جایگاه خارج شده بودم که بایستی در جای درست قرار میگرفتم و خانوادهام را که هر کدام تکههای این پازل هستند را به ترتیب در کنار هم بچینم. خدا را شکر تکه بزرگ پازل زندگیم که همسرم هستند که با کمک تمام اعضای کنگره ۶۰ به رهایی رسید و در جای خود و در راس زندگیمان قرار گرفت. مطمن هستم که بقیه تکههای این پازل بزودی در کنار هم قرار میگیرند و یک منظره زیبا را درست میکنند؛ البته همه این آموزشها و محبتها را از راهنماهای عزیزم دارم. امیدوارم که بتوانم به خوبی از هر دو این عزیزان قدردانی کنم.
میدانم که نمیتوانم آن چیزی را که به من از عصاره وجودشان هدیه دادند، جبران کنم؛ اما طبق دستور جناب مهندس و رسم کنگره با یک دلنوشته و پاکت نشان میدهم که قدردان زحمتهای این عزیزان هستم و هیچ زمان فراموش نمیکنم که چه بودم، کجا بودم، الان چه هستم و کجا هستم.
تشکر و قدردانی از کسانی که به من علم زندگی را آموختن کمترین چیز است و باز میگویم که اگر هزارن بار هم از شما عزیزان قدردانی کنم و تمام ثروت دنیا را در پاکت جای دهم و تقدیم شما عزیزان کنم باز هم کم است. ممنونم بابت تمام عشقی که به من دادید میمانم بابت تمام خوبیهایتان و بسیار دوستتان دارم و هر کدام از شما جای بسیار خوبی در قلب من دارید.
به قلم: همسفر گلناز راهنمای لژیون هفدهم
ویراستار و ارسال: همسفر سعیده راهنمای تازهواردین
رابط خبری: همسفر زهرا راهنمای تازهواردین
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
180