شکرگزاری و قدردانی یکی از موضوعات مهم در کنگره۶۰ میباشد و شور و حال خاصی را در نمایندگیها ایجاد میکند. یادگیریِ الفبای قدردانی در کنگره، یکی از اهداف بنیانگذار این نهاد است. تشکر و سپاسگزاری از انسانهایی که به ما خدمت نموده، آن هم خدمتی از نوع آموزشِ علمِ زندگی، بر همه شاگردان و رهجویان واجب و الزامی است.
تمام قد، به احترام این سفید جامگانِ سفید روزی میایستم که سیاهی و ظلمت جهل را از زندگی من زدودند و بارقههای امید و عشق را بر آن تابانیدند. با طرح پرسشی از آنها کوله بار تجربه و آموزش خود را سنگینتر نمودم.
از تمام راهنمایان نمایندگی وکیلی خواستم تا به سوال زیر پاسخ دهند. در بخش اول این گفتوگو پاسخهای راهنمای محترم لژیون یکم، همسفر فاطمه را تقدیم نگاه شما عزیزان مینمایم.
باتوجه به اینکه انسان جهت رشد و ارتقای خود لازم است در تمام مراحل زندگی، آموزش ببیند لطفا بهترین، با ارزشترین و بزرگترین آموزشی که از شخصیتهای زیر گرفتهاید را برایمان بازگو نمایید:
آقای مهندس دژاکام
راهنمای محترم خودتان
یکی از دوستان هملژیونی
یکی از رهجویان خودتان
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
خداوند را سپاس میگویم که در مسیر آموزشهای کنگره قرار گرفتم تا در کنار تفکر سالم و تجربهای که دستاورد این آموزشهاست بتوانم در راه بالا بردن آگاهی و دانایی خود قدم بردارم و عدالت، معرفت و عمل سالم را بیاموزم.
آموزشهایی که از آقای مهندس دژاکام، معلم کاربلد کنگره، گرفتهام را در چند جمله نمیتوانم بیان کنم ولی اگر بخواهم به طور کلی بگویم بزرگترین آموزشی که از آقای مهندس گرفتم، هنر و علم زندگی کردن است. وادیها نقشه راهم شدند و با گوش دادن به سیدیها دانستم که مهمترین مسئله، علم زندگی کردن و رسیدن به قله عشق و محبت میباشد. علم زندگی به من بصیرت و شناخت را آموخت تا ابتدا خودم را بشناسم، جسمم را بشناسم و در راه نگهداری آن تلاش کنم و قدرت بخشش را به من یادآوری کرد؛ بخشش خودم و بخشش دیگران. اینها مقدمهای شد برای بخشش مالی و چه زیباست این مرحله از علمِ زندگی. حرکت و جوشان بودن را به من یاد داد تا بتوانم مسئولیتپذیر باشم و اعتمادبهنفس از دسترفته را دوباره به دست آورم، تواناییهای کنار گذاشته شده و به خواب رفته را دوباره بیدار کنم و در راه درست و خدمت، آنها را پرقدرت نمایم. إنشاءالله بتوانم به عنوان یک عضو کوچک کنگره۶۰، قدردان زحمات استاد کنگره، آقای مهندس دژاکام، باشم و بتوانم همیشه با آموزش گرفتن و خدمت کردن در مسیر کنگره حرکت کنم. سایه آقای مهندس، معلم عشق و محبت، بر سر ما برقرار و وجودش همیشه سلامت باشد.
در مورد راهنمایم؛ به برکت آمدن به کنگره، با راهنمای خوبم، خانم افسون عزیز، آشنا شدم و پیوند محبت بین ما برقرار گردید. راهنمایی که پر از انرژی، هفتهای دو بار کیلومترها راه را طی میکردند تا در کنارمان قرار گیرند و آموزشهای کنگره را به ما منتقل کنند. درسهای زیادی را از ایشان یاد گرفتم و سعی میکنم که آنها را در زندگی عملی کنم. با ارزشترین درس عملی که گرفتم این بود که چگونه خودم را از کینه و حسد خالی کنم و موفقیت دیگران را به مثابه موفقیت خودم بدانم و این شاد شدن از خوشحالی دیگران یعنی قدم زدن در وادی چهاردهم. مرحلهای که عاشق، به کل هستی تا جایی که امکان دارد و یا فرصت دارد خدمت میکند، دوستشان دارد و هیچ انتظاری ندارد؛ چون حسابش با خود عشق است. هرچه بیشتر عشق میورزد و خدمت میکند، بیشتر دریافت میکند و همیشه پر انرژی است. آرزوی سلامتی و تندرستی و موفقیت برای استاد عزیزم خانم افسون را دارم.
در مورد هملژیونیهایم، من روزِ رهایی خانم زینب عزیز، هملژیونی عزیزم، وارد کنگره شدم. با اشکهای شوقش در آن روز، فهمیدم که درمان اعتیاد انجامشدنی است. امیدواری در من جان گرفت و تصمیم گرفتم ادامه دهم. درس تلاش و پشتکار را خانم فهیمه عزیز به من یاد دادند؛ طبق وادی پنجم، در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. خدا را شکر که در کنار دوستان خوبم قرار گرفتم و به یاری خدا در راه اهداف کنگره به پیش میروم.
در مورد رهجویان، هر جلسه در لژیون در کنار انتقال آموزش کنگره به رهجویانِ عزیز، متقابلاً آموزش میگیرم و در کنار آنها رشد میکنم. با ارزشترین درسی که گرفتم صبر داشتن همراه با تلاش و پشتکار برای رسیدن به هدف و باور به اینکه با حرکت و توکل به خداوند به مقصد خواهیم رسید. إنشاءالله بتوانم همیشه از آموزشهای کنگره بهرهمند باشم و آنها را در زندگی عملی کنم.
ادامه دارد...
گردآوری: مسئول مصاحبه سایت، راهنمای تازهواردین همسفر صدیقه
ارسال: همسفر زهرا لژیون راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
340