ضمن تبریک و شادباش به مناسبت فرارسیدن «هفته راهنما» نظر دوستان را به مصاحبهای که بدین مناسبت با راهنمای محترم لژیون یازدهم مسافر حسن انجام گردید جلب میکنیم. از کمک راهنمای مسافر حسن که دعوت ما را پذیرفتند سپاسگزار هستیم.
لطفاً بهرسم کنگره خودتان رو معرفی بفرمایید؟
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر، با ۱۳ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک خوراکی، شیشه، انواع قرص اعصاب و قرص خواب، مدت سفر ۱۲ ماه و ۲۰ روز، روش DST، راهنمای درمان آقای حجت، داروی درمان شربت اوتی، ورزش در کنگره کوهنوردی و پیادهروی، رهایی هم به لطف خدا و به دستان پرمهر جناب مهندس سه سال و دو ماه، در ضمن سفر سیگار هم داشتم؛ مدت تخریب ۱۳ سال راهنما آقای حجت از لژیون یکم ویلیام شعبه بنیان، رهایی از سیگار هم سه سال و دو ماه.
بهعنوان سؤال اول انگیزه شما از شرکت در آزمون کمک راهنمایی چه بوده است؟
معمولاً افراد که وارد کنگره میشوند، در ابتدا صحبتی که با ایشان میشود این است که زندگی به قبل از کنگره و بعد از کنگره تقسیم میشود خوب قبل از کنگره بهخاطر بحث تخریبی که در صور پنهان داشتیم بسیار در رنج و عذاب بودهایم و من به مرحلهای رسیده بودم که با استفاده مواد مخدر هم به تعادل نسبی که میخواستم نمیرسیدم و بعد از اینکه وارد کنگره شدم و سپریشدن دو سه ماه، سازگاری با شروع مصرف دارو و آموزشهای کنگره اینقدر برای من مسیر هموار شد و سؤال داشتم یادم میآید که در ماه سوم و یا چهارم سفر بهشدت به کسب جایگاه راهنمایی علاقهمند شده بودم؛ چون سؤالات بسیار قدیمی داشتم که خیلی از مکاتب و مؤسسات پاسخگوی آنها نبودند و این نقطه عطفی بود برای من که سفر باکیفیت بیشتر را ادامه بدهم و هدف بزرگتری داشته باشم.
متشکرم از شما لطفاً بفرمایید بزرگترین موهبت کمک راهنمایی برای شما چه بوده است؟
قطعاً سطح آموزش بیشتر.
بهعنوان سؤال سوم بفرمایید که بهعنوان یک راهنما از رهجوهایتان چه انتظاراتی و توقعاتی دارید؟
خوب اساس روش DST و چهارچوبهای حرمت کنگره ۶۰ بر نظم استوار است. اینکه سختی ابتدایی راه را بر خود هموار کند و تابع حرمتها و قوانین کنگره باشد که آن هم با نوشتن سی دی بهموقع سر جلسات حاضرشدن تنظیمکردن خواب البته در حد نسبی ابتدای سفر توقع نظم دقیق در خواب را از رهجو نداریم. اگر تکتک این مطالب را بهدقت انجام دهد خواسته هر راهنمایی است که اجرا شده چون هدف درمان است و به درمان رسیدن اهمیت بسیاری دارد.
در هنگام ورودتان به کنگره فکر میکردید که روزی راهنما شوید؟
خوب زمانی که من میخواستم وارد کنگره بهواسطه یک مراسمی که در پیش رو داشتم تصمیم به ترک گرفته بودم و از یکی از دوستان اسم کنگره را شنیدم که میگفتند در آنجا تریاک میدهند و من هم به کنگره آمدم و بهپیش مرزبانان وقت رفتم در ابتدا گفتم دارویم را بدهید؛ چون من جهانبینی بلدم که فرمودند اینجا از این خبرها نیست. میخواهم این مطلب را بگویم که هدف اولیه من از ورود به کنگره گرفتن دارو بود و هیچ درکی از گرفتن شال و آموزش نداشتم و شاید تا سه چهار ماه اول من چیزی از رفتوآمدم یادم نمیآید و شروع بیداری و آن هوشیاری که در کنگره میگویند برای من با گوشدادن سیدی منیت اتفاق افتاد و با نوشتن آن تحولی در من به وجود آمد و در واقع آنجا شروع سفر من بود؛ ولی نه در کل به راهنما شدن فکر نمیکردم؛ اما در ادامه با درک مطالب و آموزشها علاقهمند شدم.
بهعنوان سؤال آخر چه حرفی برای تازهواردین دارید؟
این موضوع که خانه اول و آخر یک فرد مصرفکننده همین کنگره ۶۰ است. شاید من مسافر یکوقتهایی از یک سری مسائل فرار کردم و بهواسطه عدم تحملم به مواد مخدر پناه آوردم و میخواستم با آرامکردن خودم در این مسیر از ناامیدیها و ترسهایم دور بشوم و قطعاً تمامی افرادی که مصرفکننده میشوند، به یک دلیل و کاری مصرفکننده شدهاند و ما هم برای انجام آن کار به کنگره آمدهایم؛ یعنی کوچکترین کار در کنگره درمان است و بعدش دنبال آن چراهایی هستیم که چرا مصرفکننده شدهایم؟ چرا در مسیر ضد ارزشها قرار گرفتهایم؟ و حالا مسیر ارزش کدام است؟ بهترین صحبت من برای یک تازهوارد این است که یک فرد مصرفکننده بیرون از کنگره هیچ جایگاهی ندارد، شاید بیرون افراد به یک فرد جذامی یا سرطانی و یا کسی که بیماری لاعلاجی دارد با یک حس ترحم نگاه کنند؛ ولی به یک فرد مصرفکننده نهتنها توجهی ندارند و با یک اکراه و بدبینی به او نگاه میکنند؛ ولی در کنگره افراد از پایینترین مراتب انسانی به بالاترین رتبه انسانیت میرسند و هیچ جایی بهتر از کنگره برای من مسافر و تازهوارد نیست.
ممنونم حسن آقا از شما و از اینکه دعوت ما رو پذیرفتید بسیار متشکر و سپاسگزارم.
تنظیم: مسافر حمید از لژیون دوم
ویرایش و ارسال: مسافر صادق از لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
281