سیزدهمین جلسه از دور چهل و نهم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی راهنمای محترم همسفر روزبه، نگهبانی همسفر محمد و دبیری همسفر فرزاد، با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من»، پنجشنبه 6 اردیبهشت ۱۴۰3 ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته وادی دوم و تأثیر آن روی من است. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کند. آقای مهندس ابتدای وادی میفرمایند: خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهید تا در ادامه آزمایشی که روی این تلاش ما انجام میشود به یک نتیجه خوبی برسد و دنیای درون تبدیل به یک شهر آباد شود.
این جنگ نرم چیست؟ خب یک جنگ سخت داریم، یک جنگ نرم داریم. جنگ نرم، جنگ اندیشه، تفکر، محبت و همینطور جنگ قلم است.
ما همسفر هستیم و من میخواهم از زاویه همسفران به این قضیه نگاه کنم. جنگ خودمان را آغاز کردهایم؛ جنگ ارتباطم با مسافرم، خانوادهام و غیره. اینجا نقطه تفکر و اندیشه من همسفر موردبحث است.
ناامید نباش، به حرکتت ادامه بده و خوشحال باش که وارد فضای تغییر تفکر شدهای؛ حرکت از قهر، ناراحتی و اندوه به محبت کردن. محبت کردن به کی؟ به مسافر، حالا در قالبهای مختلفی که راجع به آن صحبت میکنیم.
نمایشنامه تعارف خراسانی یک سری دیالوگ دارد. در آنجا اشاره میکنند: من هم ظاهر تو هستم هم باطن تو. من هم در درون تو هستم هم در بیرون تو؛ بعد میگوید: این نشانههایی که داری میگویی نشانههای خداوند است.
آقای مهندس در ادامه وادی اشاره میکنند: همه مطالب در درون و برون ماست که مانند قلههای آتشفشان هستند، اگر در جهت مستقیم به آنها خط بدهیم شروع میکنند به نمایان شدن.
جای دیگر آقای مهندس اشاره میکنند: یاد الله، یاد خود از قطره به اقیانوس است. مطالب کوتاه و درعینحال عمیق هستند اینجا مصداق همین است که همه مطالب در درون و برون ماست. من تکهتکه اشاره میکنم تا به یک نتیجهگیری برسم.
اصولاً انسان تاریکیها را تجربه میکند برای پی بردن به عظمت روشناییها. در ادامه اشاره میکنند که اگر انسان تاریکیها را تجربه میکند، مثالش واضح است مثل همسفر و مسافران، تاریکی که یک همسفر تجربه میکند، تاریکی که یک مسافر تجربه میکند، میگویند: این تاریکی ضرورت پی بردن به روشناییها است. باید به فال نیک گرفته بشود.
بعد میگوید: شما پشتیبان دارید؛ در این مسیر حرکت از ظلمات به روشناییها اگر به این تهدید به چشم یک فرصت نگاه کنیم، پشتیبان داریم. یاد خدا یاد خود از قطره به اقیانوس است. خداوند در درون من هست. تحت عنوان آرامش، تحت عنوان حال خوش، ایمان و امنیت قلبی هست. ایمان تجلی نور خداوند در قلب انسان است.
انسان یکلحظه از فضای زندگی دور شود و به درون خودش نگاه کند آرام میشود، به خداوند نگاه کند آرام میشود، به قسمت خوب درون خودش نگاه کند آرام میشود.
عرض من تمام شد این وادی خودش را در عنوانش تعریف میکند؛ محتوایش هم این است که اگر یاد خداوند همراه انسان باشد؛ نه به هم میریزد، نه عصبانی میشود، نه با مسافرش کلکل میکند. میداند همه اینها خواست خدا است و انشا الله در آینده طعم رهایی را خواهیم چشید.
تایپ و ویراستاری: همسفر فرزاد (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر محمدجواد (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
171