English Version
English

ما برای دانا شدن نیاز به آموزش داریم

ما برای دانا شدن نیاز به آموزش داریم

جلسه لژیون چهاردهم در روز یکشنبه 0۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ با استادی راهنما مسافر محمود با دستور جلسه 《سی‌دی هستی 》آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمود هستم یک مسافر:
دستور جلسه امروز سی دی هستی است. ما که در کنگره و در حال درمان هستیم، تفاوتمان با مصرف کننده‌ای که بیرون از کنگره است، این است که ما به دانایی، رشد و آگاهی می‌رسیم و دیگر نیازی به مصرف مواد مخدر نداریم؛ ولی آن‌ها می‌خواهند مواد را کنار بگذارند؛ ولی آن دانایی، دانش و آگاهی‌ را ندارند و متأسفانه مواد خود را به صورت سقوط آزاد کنار می‌گذارند و می‌گویند من که مواد نمی‌خواهم؛ در حالی که بدنشان بسیار به آن احتیاج دارد.
این دانایی، دانش، آگاهی و رشد ‌که در کنگره هست از کجا به دست می‌آید؟
از جهان بینی.
این جهان بینی ‌چه‌طور به‌دست می‌آید؟
فقط با آموزش گرفتن؛ یعنی اگر کسی فکر می‌کند که نیاز به آموزش ندارد، این‌جاست که شخص کاملا در اشتباه است و ضرر می‌کند.
کسی‌که از وقت، استراحت، پول در آوردن و خانواده اش و خیلی چیز‌های دیگر می‌زند و به کنگره می‌آید؛ پس این اشتباه را نباید بکند که من بلدم و نیاز به یادگیری ندارم!
اگر به کنگره  می‌آیید، سعی کنید چیزی یاد بگیرید و با خودتان ببرید؛ این‌طور شخص حالش خوب می‌شود؛ پس ما برای دانا شدن، نیاز به آموزش داریم. آموزش‌هایی که برای درمان اعتیاد لازم است؛ گوش کردن و نوشتن سی‌دی‌ها و خواندن کتاب‌ها و جزوه‌ها است و غیر از این‌ها دنبال چیزی نباشید.
برای ما فقط و فقط منابع آموزشی کنگره ۶۰ لازم است تا به دانایی، آگاهی، رشد و درمان برسیم.

اگر فردی خودش را گم کند، جایگاه خود را نداند و این که کجا است و برای چه به این جهان آمده، یک انسان سردرگم است و به هیچ جایی نمی‌رسد و همانند شن‌های روان است که تا آخر عمر دور خودشان می‌چرخند. یک گرد باد می‌آید و آن‌ها را به سمت غرب و یک گردباد به سمت شرق می‌برد و هیچ وقت آرامش ندارد.
سی‌دی هستی به ما گفت که آن‌هایی که به ما گفتند انسان از نسل میمون بوده و کم‌کم دم او کوتاه شده، این وجود ندارد و یک داستان است.


.انسان از کی بوده؟ انسان از روز الست بوده، که ما نمی‌دانیم چه موقع است.

در یک زمانی، قدرت مطلق اعلام کرد که همگی جمع شوید؛ پس انسانی بوده که این حرف را زد. او به انسان‌ها گفت که من را به  عنوان پروردگار خود قبول دارید؟ همه قبول کردند و انسان را به قالب جسم آورد. انسان  از قبل بوده و بعد به قالب جسم آورده شده.
خداوند فرمود که ما انسان را از خاک و گِل آفریدیم و منظور قدرت مطلق، جسم انسان بود. در حیات‌های دیگر، انسان بوده است که آقای مهندس این‌طور مثال میزنند که انسان قبلا جماد بود و بعد تبدیل به نبات شد؛ یعنی گیاه و یک گیاه هم مرحله دارد؛ مثلا گیاهی که بوته‌ بیابانی است، اطلاعاتش با یک درخت هلو یا بادام خیلی متفاوت و پایین‌تر است‌.
به این نتیجه می‌رسیم که هرچه جلو می‌رویم، تمام موجودات رشد و تعالی می‌کنند. انسان، روزی جماد شد و از مرحله نبات و حیوان گذشت.
یک سوسک با یک شتر چقدر فرق می‌کنند؟ یا یک بز با شتر چقدر فرق میکنند؟ بز چتد متر جلوتر از خودش را می‌بیند؛ ولی شتر بیشتر از آن و آينده خود را می‌بیند. خیلی زندگی آن‌ها باهم فرق دارد. چرا؟
چون اطلاعات، دانش و آگاهی‌ آن‌ها باهم  متفاوت است و این‌ها به دانایی برمی‌گردد‌.

تایپ: مسافر علی لژیون سوم
تنظیم و ارسال: مسافر بهنام

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .