در سیدی شناور که از استاد امین هست، استاد امین میفرمایند: که هدف اصلی زندگی و هدفی که کنگره۶۰ در پیش گرفته است احیای انسانی است و جوامعی که خوشبخت هستند، جوامعی هستند که دنبال بهانهای هستند که شادی کنند و شادیها و خوشحالیها در جمع صورت میگیرد و بدون جمع حتی بیان شادی امکان پذیر نیست. در قدیم تحت هر شرایطی دور هم جمع میشدند و در آنجا بود که شادیها میتوانست شکفته شود و خودش را نشان دهد.
این پیام را داشت که چقدر بودن تکتک انسانها مهم است که مثال چاه نفت را میزنند که نفت ذخیره شده در اعماق زمین چگونه میتواند بیرون بیاید که با لوله کشی این کار باید انجام شود و به پالایشگاه برده شود و به دست بقیه برسد که در اینجا نقش چاه یا لولهها را چه کسانی بازی میکنند؟ انسانهای دیگری که میتوانند یک چیزی را از درون انسان بیرون بیاورند و بودن ما انسانها در کنار هم چنین است و ارزش زیادی دارد همینطور بودن ما در کنار یکدیگر میتواند در جهت منفی و یا در جهت ساختن باشد و ساختن به تنهایی صورت نمیگیرد، اگر هم صورت بگیرد شرایطش بسیار سخت میشود. اما زمانی که در لژیون و جلسات و فعالیتهای دیگر قرار میگیریم معجزه اتفاق میافتد و همین جاست که میگویند تکامل در جمع صورت میگیرد. در یک گله که ضعیفترین عضو گله که تازه به دنیا میآید تا زمانی از نیروی آن گله برخوردار است که با آن گله است و از همان جا رشد میکند و یک روزی رهبر آن گله میشود، اما اگر قویترین عضو گله باشد و به تنهایی بخواهد برود و برای خودش زندگی کند احتمال اینکه زنده بماند خیلی کم است که مانند سفر مسافران است، که وقتی در جمع لژیون هستند درمان قطعی صورت میگیرد اما به تنهای این شرایط به وجود نمیآید و اگر هم به وجود بیاید خیلی سخت صورت میگیرد و یک مصرف کننده وقتی به کنگره میآید مثل همان نوزادی است که در گله تازه به دنیا آمده، در صور پنهان همان قدر ضعیف است و در شرایطی که از قوانین و اصول کنگره۶۰ پیروی کند زنده میماند و همسفران هم اینچنین هستند و تفاوت چندانی با مسافران ندارند هر دو جهانبینی بلد نیستند و حالشان خراب است و فقط تفاوتشان در این است که همسفر بدون مواد حالشان خراب است و مسافر با مواد حالش خراب است و حتی گاهی اوقات همسفران تخریبشان بیشتر است و آنها هم مثل همان نوزاد تازه به دنیا آمده هستند.
اگر انسانی این قوانین را نداند فکر میکند جزء سران قبیله است که همان منیت میشود و یک جور دیگر رفتار میکند و اینکه انسان باید بداند که کجا باشد و این خیلی مهم است. گاهی اوقات فکر میکنند که استاد جهان بینی باید حالش همیشه خوب باشد نه اینطور نیست باید حالش از بقیه خراب باشد که بتواند راه پیدا کند تا حالِ بقیه را خوب کند. گاهی اوقات نمیدانیم که کجا باید باشیم و این موضوع حالمان را میتواند خراب کند و باید مکان مناسب، زمان مناسب و سخن مناسب را بدانیم و فقط کافی است یک موقعهایی در آب شناور باشیم، در فیزیک وقتی در آب برویم نیرو توسط آب خنثی میشود و کجا بودن و چگونه بودن و چه کاری انجام دادن و سه ضلع یک مثلث هستند. خیلی مهم است و شناور بودن در آب به این بستگی دارد که چه جوری باشید، با منیت بقیه را نگاه کنید یا طلبکارانه باشید و توقع داشته باشید یا اینکه توقع نداشته باشید و بخواهید چیزی را یاد بگیرید و مثل بقیه زحمت بکشید تا به نتیجه برسید. یکی مثل سنگ می رود زیر آب و یکی روی آب شناور میماند و اگر شناور شدی میتوانی پیش بروی و اگر سنگ شوی میروی زیر آب و نمیتوانی پیش بروی و هر چه تلاش کنی و با استعداد و نابغه باشی کاری از پیش نمیبری، پس باید کجا بودن، چگونه بودن و چه کاری انجام دادن را باید یاد بگیریم و هر روز باید از خودمان این سه ضلع را بپرسیم.
مسائل ساده هستند این ما هستیم که مسائل را پیچیده میکنیم و وقتی انسان پیچیده میشود مسائل ساده برایش سخت به نظر میرسد، ولی وقتی که آرامآرام آموزش ببیند، مطالب هم برایش ساده میشود. بچههای کوچک چون پیچیده و عجیب و غریب نیستند به خاطر همان همه چیز را زود یاد میگیرند، چون ساده نگاه میکنند و ساده یاد میگیرند. باید با چشم باز حرکت کنیم و از نیروی جمع برخوردار باشیم و از این امکاناتی که در اختیارمان است استفاده کنیم. یک زمانی راه درمان اعتیاد و جهانبینی نبود، اما الان هست و باید به نحو احسنت از آن استفاده کنیم و این اتفاق برایمان نیافتد که چیزهایی که وجود دارند را نبینیم و به آنها توجه نکنیم، که این همان کفری است که در آموزشها گفته میشود و باید قدر چیزهایی که داریم را بدانیم و در کنار خانواده باید پیوند محبت را قوی کنیم و حسهای خوب داشته باشیم تا احساس آرامش داشته باشیم و اگر محبت دوباره در زندیگیمان احیا شود زندگی برایمان شیرین میشود پس اگر محبت را بتوانیم احیا کنیم نتایج لازم را میتوانیم به دست بیاوریم و کار همسفران هم خیلی مهم است که با گذشت و بخشش این محبت را دوباره احیا کنند.
رابط خبری و نویسنده: راهنما همسفر سمانه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
75