جلسه سیزدهم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی مسافر سعید، نگهبانی مسافر فردین و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» در روز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر. خدا را شاکر هستم که در این جایگاه قرار دارم و از نگهبان و دبیر ارجمند تشکر میکنم که به من این فرصت را دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.
دستور جلسه این هفته وادی دوم است. این دستور جلسه به دیدگاه و نگرش ما به زندگی و جهان مربوط میشود. اگر من اینطور فرض کنم که من به این دنیا میآیم تا یک سری مشکلات را تحمل کرده و در آخر بمیرم، بله این زندگی در نگاه من پوچ خواهد بود. ولی همهٔ آن به زاویه نگاه ما بستگی دارد.
کاری که کنگره و جناب مهندس برای من کردهاند این است که این زاویه دید را برای تغییر داده و با گرفتن دست من کاری کردند که از بالاتر به این قضیه نگاه بکنم. وقتی این اتفاق بیفتد، من دیگر زندگی را پوچ و بیفایده نمیدانم. من اگر قبل از آن نمیتوانستم از این زاویه ببینم علتش پایینبودن جایگاه خودم بوده است.
یکی از مشکلات اکثر انسانها در این مقوله زاویه دید، این است که آنها فقط به صور آشکار میپردازند و با این دید به پوچی دنیا و هستی میرسند. خوشبختانه ما با حضور در کنگره به این قضیه توجه میکنیم. این وادی بسیار بااهمیت است و افراد متفکری در جهان در رابطه با آن به بحث میپردازند.
احتمالاً بیشتر ما در زمان مصرف به این احساس پوچی و بیهودگی رسیدیم. من خودم اینگونه بودم و چهبسا به خودکشی هم فکر میکردم. اعتیاد، حال خراب و عدم تعادل آنقدر جایگاه ما را پایین میآورد که نگاه ما محدود و منتهی به پوچی میشود. من باید تلاش کنم تا جایگاه خود را بالا بیاورم و از همه جهات به آن نگاه کنم.
به قول آقای مهندس بزرگترین نعمتی که خداوند به ما داده، خودِ زندگی است. پس تعادل در این است که از چه زاویهای به آن نگاه میکنیم. مرحلهٔ بعد از نگاه درست، کشیدن تصویر توسط خود ماست. میتوانیم به زیبایی آن را بکشیم و یا به زشتی.
متشکرم که به حرفهای بنده توجه نمودید.
تایپ: مسافر محمدرضا
ویرایش و ارسال: مسافر حامد و مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
93