"اگر هر سلول انسان یک شهر باشد پس خود انسان را مشاهده نمایید که چیست؟
و تمامی ساخت و بنای آن چه هست و خیلی ماجراهای دیگر..."
انسان از ۳۸.۲۰۰ میلیارد سلول تشکیل شده و ببینید که این عدد چقدر بزرگ است؛ اما ما از انسان چیزی نمیدانیم و خیلی ظالمانه و جاهلانه با جسم خود برخورد میکنیم. تصور میکنیم جسم از یک سری گوشت و استخوان و چربی تشکیل شده است و دست به اعمال وحشتناکی دست میزنیم، مثل عملهای جراحی که در جهت لاغری انجام میدهیم تا از شر چربیها خلاص شویم و بعدش درگیر هزاران مساله دیگر میشويم که منجر به نابودی شهر وجودی ما میشود و ما را از هستی ساقط میکند. ما باید به تاثیری که این عملها پشت پرده میگذارد توجه کنیم.
میلیاردها سیستم در بدن ما کار میکند تا ما به زندگیمان ادامه دهیم و این صورپنهان جسم است. در بدن ما باکتریهایی وجود دارند که باعث زنده بودن ما هستند؛ اگر آنها از کار بیفتند ظرف ۲۴ ساعت خواهیم مرد. این باکتریها در معده، روده، چشم، گوش و در همه جا وجود دارند و حالا ما هر روز با عوامل متعدد و تغییر سبک زندگی در حال نابودی این باکتریها هستیم.
ما یک صورآشکار و یک صورپنهان داریم؛ بیماریها هم همینگونه هستند. هر چیزی را که شما در نظر بگیرید یک صورآشکار دارد و یک صورپنهان؛ مثلا در درمان بیماری سرطان شاید با انجام شیمی درمانی بتوان سلولهای سرطانی را از بین برد (صورآشکار) ولی عامل (صورپنهان) هنوز از بین نرفته است. در درمان اعتیاد هم همینطور، شخص موادمخدرش را قطع میکند؛ اما آن چیزی که حالش را خراب میکند هنوز درست نشده است. اگر ما بخواهیم در درمان انواع بیماریها به درمان قطعی برسیم باید به دنبال صورپنهان یعنی عوامل بهوجود آمدن آن باشیم.
در بیرون از کنگره برای بسیاری از بیماریها راه درمانی وجود ندارد؛ مثلا میگویند بیماری MS و اعتیاد قابل نگهداری است و از رشد بیشتر آن جلوگیری میکنند تا پیشروی نکند؛ اما خبر خوب این است که در ظرف پانزده سال اخیر دستگاههایی اختراع شده است که در حد سلولی و مولکولی مشخصات هر چیزی را مشخص میکند؛ مثلا انسان حدود ۲۲۰۰۰ ژن دارد و هر انسانی نقشه ژنتیک مشخصی دارد که حتی روی قومیت هم مشخص است. ژنها برای هر ساختمان جسم دستوراتی را صادر میکنند. یک سری ژنها در بدن دائم در حال ساخت و بازسازی بدن هستند و یک سری در حال ویرانی. دانایان در حال ساخت بدن هستند و نادانان در حال ویران کردن بدن هستند. این جنگ دزد و پلیس است و این دو نیرو دائما در بدن باهم درگیرند؛ اگر پلیس ضعیف باشد دشمنان و دزدها پیروز میشوند.
"اگر انسان بخواهد خود را بیابد بدان معنی نیست که در مسائل خاص که آن هم خداوند اذن را صادر نماید وارد شود و برای این کار وجود کلام خداوند بسیاری از مطالب را آشکار میکند."
انسان برای شناخت خداوند تنها یک راه دارد آن هم شناخت خویش است و اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم باید تزکیه کنیم و برای تزکیه نفس خود، خداوند بصورت آشکارا راه را به ما نشان داده است. آنچه الله دوست دارد خوبیها و آنچه دوست ندارد ضدارزشها است.
کلام خداوند این است که به مربی خود احترام بگذاریم، راستگو باشیم، در هیچ زمینهای کم فروشی نکنیم، مهربان باشیم، از آنچه که داریم انفاق کنیم، عدالت خواه باشیم، به مسکین کمک کنیم، جواب سوال دیگران را با خوشروئی بدهیم و غیره.
"پس اگر آشکارا به عمل صالح بپردازیم چشمان ابلیس را نابینا میکنیم"
عمل صالح چیست؟ صالح از صلح میآید و صلح در مقابل جهل قرار دارد. عملی صلحآمیز است که در آن صلح و آشتی باشد و در هرجایی که فکرش را نمیکنیم عمل صلح آمیز وجود دارد؛ مثلا در رفتار با طبیعت و حیوانات. کسی عمل صالح انجام میدهد که در آسایش و آرامش باشد.
به قلم: همسفر راضیه رهجوی همسفر آزیتا راهنمای لژیون شانزدهم
ویراستار و ارسال: همسفر اکرم رهجوی همسفر زهرا راهنمای لژیون هفتم
رابطخبری: همسفر زهرا راهنمای تازهواردین
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
73