English Version
English

سختی‌ها رحمت خداوند هستند

سختی‌ها رحمت خداوند هستند

امروز جلسه چهاردهم از دوره هفتم سری کارگاه‌های آموزش خصوصی ویژه همسفران نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر آرزو، نگهبانی همسفر مینا و دبیری همسفر سارا با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تاثیر آن روی من» در روز سه‌شنبه مورخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

قبل از شروع صحبت‌هایم جا دارد از نگهبان و دبیر جلسه، ایجنت و مرزبانان محترم شعبه و همچنین از همسفر سکنیه عزیز که به بنده اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم تشکر نمایم. بسیار خرسندم که در جمع پرمهر شما عزیزان قرار دارم و به تمامی عزیزانی که در این شعبه خدمت می‌کنند خدا قوت می‌گویم.

وادی‌ها یکی از مهمترین آموزش‌های کنگره ۶۰ هستند که با طی کردن همه این‌ها ما می‌توانیم به عشق و یا همان قدرت مطلق برسیم، وادی اول که تفکر است از نظر من مهمترین وادی می‌باشد زیرا ما قبل از ورود به کنگره اگر دچار مشکلاتی بودیم و زندگی ما دچار یک سری نابسامانی‌ بود دلیل آن نداشتن تفکر درست بود، قبل از آن که آموزش بگیریم تفکر می‌کردیم اما آن‌جایی که باید تفکر می‌کردیم، تفکر نمی‌کردیم و به چیزی که نباید تفکر کنیم، تفکر می‌کردیم و نمی‌توانستیم به درستی تصمیم‌گیری نماییم تا اینکه وارد کنگره شدیم و تفکر کردن به ما آموزش داده شد و دانستیم که قبل از هرکاری موظف به تفکر کردن هستیم  در غیر این صورت نتیجه‌ای که می‌خواهیم را دریافت نخواهیم کرد.

زمانی که ما در زندگی قبل از کنگره قرار داشتیم به دلیل اینکه وجودمان پر از نفرت، کینه و حسادت بود باعث شده بود تا حال روحی همه‌ ما خراب شود و همین حال خرابی‌ها باعث یکسری ناامیدی‌ها در درون ما شده بود که همیشه دنبال مقصری بودیم تا حال خرابی‌ خود را گردن او بیاندازیم و چه کسی بهتر از مسافرمان؟ مدام فکر می‌کردیم که هر مشکلی که داریم به دلیل مصرف مسافرمان است و هیچ زمانی قبول نمی‌کردیم که ممکن است خودمان هم دچار کم و کاستی‌هایی باشیم که باعث این نابسامانی و حال خرابی می‌شود و چون به تعادل نمی‌رسیدیم دچار ناامیدی می‌شدیم.

من زمانی‌که در آن دوران بسر می‌بردم همیشه با خود فکر می‌کردم که چرا باید به دنیا می‌آمدم تا چنین زندگی را تجربه کنم؟ همیشه به دنبال این بودم که واقعا چه گناهی کرده‌ام که بودن یک مصرف‌کننده در زندگیم باید تاوان گناه من باشد و در نهایت به این نتیجه می‌رسیدم که ای کاش این زندگی تمام شود، همه این‌ها نشأت گرفته از تفکرات غلط من بود که فکر می‌کردم اگر این زندگی تمام شود همه چیز درست خواهد شد. زمانی‌که وارد کنگره شدیم و با وادی دوم آشنا شدیم فهمیدیم که انسان در کنار این سختی‌ها چه‌اندازه می‌تواند به زندگی امیدوار باشد، دیدیم که اگر این سختی‌ها را تحمل نمی‌کردیم حال به این مرحله نمی‌رسیدیم و قدر این آموزش‌ها را نمی‌دانستیم. آقای مهندس می‌گویند:(انسان تا زمانی‌که تاریکی‌ها را تجربه نکند قدر روشنایی را نخواهد دانست).

ما باید این دوره را می‌گذراندیم تا متوجه شویم که همیشه سختی‌ها لعنت خداوند نیستند بلکه رحمت خداوند هستند، خیلی از انسان‌ها هستند زمانی‌که ما می‌گوییم از دل تاریکی‌ها بیرون آمده‌ایم ما را درک نمی‌کنند چرا که سختی‌هایی که ما متحمل شدیم را نچشیده‌اند. این وادی می‌خواهد بگوید که اکثر انسان‌ها زمانی‌که به یک مشکل و یا سختی بر می‌خوردند با خود می‌گویند که اصلاً ما برای چه بدنیا آمده‌ایم و فکر می‌کنند که بیهوده هستند و به هیچ دردی نمی‌خورند اما این وادی می‌گوید: حتی اگر خودت هم فکر کنی که به هیچ دردی نمی‌خوری قطعاً وجود تو در این دنیا یک رسالتی دربر دارد.

در وادی گفته شده است؛ حتی یک کرم خاکی که به نظر ما هیچ اهمیتی ندارد وجود او هم یک رسالتی را در این هستی به دنبال دارد. بنابراین زمانی‌که درباره یک کرم این گونه صحبت می‌شود، یک انسان با این‌ همه عظمت آیا ممکن است که بی‌دلیل قدم به این دنیا گذاشته باشد؟ شاید بخشی از زندگی ما با اعتیاد گره خورده باشد اما من علاوه بر همسر یک مصرف‌کننده بودن از جایگاه‌های دیگری نیز برخوردار هستم، مادر یک فرزند یا فرزند یک خانواد هستم، چرا این جایگاه‌ها را نمی‌بینیم و تنها به قضیه اعتیاد مسافرمان توجه می‌کنیم؟

در این وادی به ما آموزش می‌دهد که روی مسائل منفی خیلی زوم نکنیم تا بتوانیم خود را نجات دهیم و امید تنها چیزی است که در زنگی باعث حرکت و تلاش انسان می‌شود. تنها وادی که به ما امید را تزریق می‌کند و بعد از وادی تفکر نیاز ما است وادی دوم می‌باشد، باید این را دانست که هر یک از ما حتی در بدترین شرایط هم یک مسئولیتی برعهده داریم و باید بگردیم تا آن مسئولیت را پیدا کنیم. زمانی که مسئولیت خود را پیدا کنیم می‌توانیم بخوبی زندگی را ادامه داده و از محبت‌های خداوند لذت ببریم.

بیایید یاد بگیریم که همیشه به دنبال نداشته‌هایمان نگردیم و از داشته‌هایمان لذت ببریم تا بتوانیم آسایش و آرامش را تجربه نماییم.

در ادامه جلسه، انتخابات نگهبانی با حضور چهار کاندیدا برگزار شد و همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه با اکثریت آرا به‌عنوان نگهبان دوره هشتم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران نمایندگی حافظ انتخاب شد. ضمن عرض خداقوت به همسفر مینا نگهبان دوره قبل و دبیرانشان، برای همسفر زهرا و دبیرانشان دوره خدمتی پرباری از خداوند مهربان طلب می‌کنیم.

همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر سمیه و همسفر آرزو، همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر سمیه با نوشتن چهل سی‌دی وارد سفر دوم شدند.

مرزبان کشیک: همسفر زینب، مسافر روح الله
تایپ و ویراستار: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکس و ارسال: همسفر زینب مرزبان خبری
همسفران نمایندگی حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .