جلسه دوم از دور نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی راهنمای تازه واردین مسافر ابراهیم و نگهبانی مسافر پرویز و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» سهشنبه 4 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱7 آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
خدا رو شکر میکنم که یکبار دیگر فرصت داده شد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم و خدمت کنم ابتدا از راهنمای خوب خودم آقا قاسم عزیز سپاسگزارم که حال خوب امروزم را مدیون آموزشهای ایشان هستم از ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی تشکر میکنم و تبریک عرض میکنم خدمت راهنما محترم آقا مجید و امیدوارم در این مسیر لژیون پرباری داشته و موفقیت نتیجه زحماتشان باشد خب دستور جلسه وادی دوم و تأثیر آن روی من میباشد. در تیتر وادی میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد و هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم این دستور جلسه دو قسمت است. قسمت اول آن میگوید امکان ندارد موجودی خلقشده باشد و پا به هستی بگذارد که بیهوده باشد حتی یک کرم که جناب آقای مهندس در مورد آن میفرماید: هدف از خلقت آن، این است که در خاک باعث ایجاد حفره های می گردد و از طریق آن حفره ها اکسیژن به ریشهها می رسد و یا وجود لاشخور در جنگل که باعث میشود لاشه حیوانات مختلفی که مردهاند توسط آنها پاکسازی شود و عدم وجود آنها باعث بوی تعفن بسیار در آن فضا میشود و همچنین باعث انواع مریضیها میشوند و حال خلقت انسان که جای خود دارد و در مورد قسمت دوم که بازگوکننده امیدواری هست و نامیدی که یکی از اضلاع مثلث جهالت است و ضلع تجربه را در مثلث دانایی متوقف میکند. یک تازهوارد زمانی که وارد کنگره میشود در ناامیدی و تاریکی بسر میبرد و هیچ امیدی ندارد. همانگونه که خودم واقعاً امیدی به درمان نداشتم نه درمان مواد و نه درمان سیگارم و آمدم در کنگره و آموزش گرفتم و این امید را کنگره به من داد که توانستم مواد و سیگارم را درمان کنم. خب استاد امین در CD ناامیدی تعریف که از ناامیدی دارد میفرماید: بار غم و اندهی است که انسان نه میتواند حملش کند و نه میتواند زمین بگذارد و این باعث میشود که یک حصاری دور شخص کشیده شود و حسهایش بسته شود و از هیچچیز لذت نمیبرد و گوشهگیر میشود حالا مهم نیست که در چه نقطهای از تاریکی فرورفته، مهم این است که نگاهش بهطرف نور باشد همانطوری که از ذرات جرقه میتوانیم به منبع نور برسیم دقیقاً این در کنگره 60 وجود دارد یعنی خیلیها بیرون از کنگره در همین کوچهپسکوچهها مواد مصرف میکنند ولی صورتشان به سمت نور نمیباشند و ذرات جرقه را نمیبینند، دوست عزیزی برایم تعریف میکرد در مورد شخصی که یکی از شعبهها را اجاره داده بود به کنگره ۶۰، فرزندش مصرفکننده مواد مخدر بود و فرزند او دچار اوردوز گردیده بود ولی نمیدانست که در کنگره ۶۰ چه اتفاقی رقم میخورد، یعنی همان جرقه و ذرات نور را نمیبیند، همهچیز به خود انسان برمیگردد همانگونه که در این وادی گفتهشده است همهچیز در درون و بیرون ما است مثل قلههای آتشفشان میماند آرام و بیصدا که اگر به آن توان حرکت بدهیم خواهیم دید که چه اتفاقی میافتد یعنی آن تصویری است که روی بوم نقاشی، روی صفحه سفید نقاشی که میکشیم، من آمدم که بهترین پدر باشم و یا بهترین معلم بشوم و من باید خودم حرکت کنم. یک پیامی است که میگوید فر انسانهای بربادرفته چون گنجی به صاحبان اصلی آنها پس خواهد داده شد مشروط به اینکه خود را طلب نمایند یعنی همهچیز به خودمان برمیگردد، زندگی مانند یک دوچرخهسواری میماند که برای حفظ تعادل باید رکاب بزنیم تا حرکت کند و اگر رکاب نزند سقوط میکند. استاد امین در CD ناامیدی میفرماید تنها راه خروج از ناامیدی تزکیه و پالایش است یعنی باید حرکت کنی بهطرف ارزشها و دوریکنی از ضد ارزشها و زمانی که در این مسیر شروع کنیم به حرکت کردن، نیروهای الهی به ما کمک و یاری میکنند همانطور که اول وادی میگوید خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهید و این جنگ نرم، جنگ افکار و اندیشه است و جنگ بین نیروهای منفی و نیروهای مثبت است و این جنگ هم در سفر اول و دوم است. باید در کنگره 60 حضورداشته باشیم و آموزش بگیریم تا بتوانیم در مسیر ارزشها حرکت کنیم، این وعده خداوند است که میفرماید: من ولی یار و یاور کسانی هستم که میخواهند از تاریکیها خارج شوند و به سمت نور و روشنایی حرکت کنند؛ فقط کافی است که ما نقش خودمان را بهدرستی ایفا نمائیم تا در مسیر الهی که همان صراط مستقیم است قرار بگیریم.
برگزاری آزمون داخلی در شعبه صادق قم:
عکاس: مرزبان خبری مسافر امیر
تایپ و ارسال خبر: مسافر امین لژیون هفتم و مسافر یوسف لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
178