جلسه چهارم از دور بیستم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره 60 با دستور جلسه: وادی دوم و تأثیر آن روی من با استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر سعید روز یکشنبه مورخ 1403/02/02 رأس ساعت 17:00 در شعبه دهخدا آغاز به کار نمود.
سخنان استاد: سلام دوستان حسین هستم مسافر، من صبح که از خواب بیدار میشوم طبق آموزشهایی که در کنگره گرفتهام از خداوند تشکر میکنم بابت سلامتی، بابت وجود آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و بابت خدمت گذاران کنگره 60 شکرگزاری میکنم.
در دستور جلسه 29/01 جناب آقای مهندس یک پیامی دادند که بسیار در وجود من تأثیر ژرف گذاشت، ایشان فرمود که عمر ما بهاندازهی شبنمی است که با آمدن آفتاب از بین میرود عمر و زمان بسیار سریع میگذرد سعی کنید از این زمان استفاده کنید این پیام بسیار برای من تأثیرگذار بود و باعث شد به گذشتهی خودم فکر کنم.
درگذشته من آرزوی مرگ میکردم و حالم اصلاً خوب نبود حتی به فکر خودکشی هم بودم، صبح تا شب در حال مصرف مواد بودم و همیشه از خودم میپرسیدم که این چه زندگی است که من دارم؟ اما از روزی که به کنگره آمدم به لطف آقای مهندس، راهنمای عزیزم آقا قاسم و همچنین راهنمای محترم علی آقا، بسیار به زندگی امید دارم و بسیار حالم خوب است.
امیدوارم من هم بتوانم روزی در کنگره کمکی کنم تا حال شخص دیگری خوب شود در هر جایگاه خدمتی هم که باشد فرقی نمیکند، اما خودم آرزو دارم بتوانم شال نارنجی بگیرم.
در اواخر دوران مصرف من همه نوع مواد استفاده میکردم تا حالم خوب شود اما نتیجه عکس میگرفتم و حالا که به رهایی رسیدهام روزبهروز حالم بهتر میشود.
به قول آقای مهندس رهایی بسیار ارزشمند است اما در کنار آموزش، تزکیه و پالایش.
تجلیل از خدمت گذاران آشپزخانه
- تعداد بازدید از این مطلب :
99