English Version
English

در وادی دوم از نیروی درونمان صحبت می‌کند

در وادی دوم از نیروی درونمان صحبت می‌کند

دهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی پهلوان مسافر مرتضی و نگهبانی همسفر الياس و دبیری همسفر فرزاد با دستور جلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر. 

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من فرصت خدمتگزاری در جمع با محبت همسفران آقا را داد.

تشکر می کنم از ایجنت و نگهبان محترم که استادی این جلسه را به من واگذار کردند. دستور جلسه امروز وادی دوم و یا وادی امید است. اگر بخواهم در مورد امید صحبت کنم، به نظر من هر جا که امید باشد قطع به یقین ناامیدی هم هست. من یک سوال از شما می‌پرسم لطفا به آن فکر کنید و در زمان مشارکت جواب بدین.

چرا ناامید می‌شويم؟ 

گاهی اوقات به جایی می‌رسیم که میگیم خدایا چرا من را آفریدی؟ من خودم به جایی رسیدم که دست به خودکشی زدم؛ زیرا ناامیدی در من به اوج خودش رسیده بود، اما خداروشکر قرص هایی که مصرف کردم خیلی قوی و کاری نبود و من توانستم جان سالم به در ببرم.

خب چرا من مرتضی به آن نقطه رسیدم؟

وقتی که بهش فکر میکنم بر میگردم به آن سال های شوم که چرا به آن نقطه رسیده بودم؟ 

 وقتی درست تفکر کردم به این نتیجه رسیدم که من یکسری از قوانین بازی را درست انجام نداده بودم؛ یعنی ابتدا قوانین بازی را نقض کردم و سپس وارد مسیر ضدارزش ها شدم.

هر زمانی که من وارد ضدارزش ها شدم بازخورد های آن هم به من ضدارزش بود. یعنی جواب من را به صورت متقابل می‌داد. برای مثال نمی‌شود که یه فردی بدون اعمال هیچ تغییری در خود به جایی برسد، من تا به حال فردی را ندیدم که به جایی رسیده و در مسیر ضدارزش ها بوده است؛ حالا این مسیر ارزش‌ها چه هست؟

مسیر ارزش‌ها قوانینی دارد که توسط نیرو مافوق برای بهتر زندگی کردن من در هستی آفریده شده، این قوانین خیلی متفاوت هستند ولی من به شما یک کلید می‌دهم که راحت تر با این قوانین آشنا شوید و به آسانی متوجه این موضوع شوید. قانون اصلی هستی را همه دنیا تأیید می‌کنند. 

اگر شما برويد و از کل جهان بپرسید که آیا دروغ بد است، همه می گویند بله دروغ بد است. در وادی دوم از نیروی درونمان صحبت می‌کند. من خودم بعد از چهل و دو سال وقتی که در خدمت مرزبانی نمایندگی شفا بودم تازه یک درصد فهمیدم که نیروی درون چه هست؛ قبلش فقط صحبت آن بود و فهمش برایم آشکار نشده بود. ما خیلی چیزها را می‌دانیم ولی درک نمی کنیم. برای مثال: همه‌ی ما می‌دانیم یک پدر،‌ پسرش را دوست دارد ولی درک نمی کنیم؛ کِی درک می‌کنیم؟ زمانی که صاحب فرزند پسر شویم، آن درک در آنجا اتفاق می‌افتد یعنی به خاطر اینکه شما متوجه شوید که باید یک عمل را انجام دهید، ابتدا لازم است که بروید و ازدواج کنید، سپس تولید مثل کنید و در نهایت می‌فهمید که پدر چقدر پسرش را دوست دارد.

آنجا است که درک اتفاق می افتد. چه چیزی این وسط لازم است؟ (انجام عملی آن کار)

 برای تمام مسائل اینطور است که شما اگر بخواهید موضوعی را درک کنید ابتدا باید آن را انجام دهید؛ این یک کلید است که اگر داشته باشید به دردتان می‌خورد، باید تمام دوربین های خارجی خود را به سمت خودتان بچرخانید، یعنی اصلا کار نداشته باشید که چرا مرتضی اختراعی این شکلی است و یا چرا اینطور است، زمانی که تمام فکر و ذکر خود را بر روی خودتان متمرکز کنید آن موقع است که جواب می‌گیرید. یعنی زمانی که حرکتی را به انجام برسانید و روی خودتان تمرکز کنید کم کم تغییرات پدیدار می‌شود که ما در کنگره به این اتفاق دوری از ضدارزش‌ها و حرکت در مسیر ارزش‌ها می‌گوییم. این نکته لازم و ضروری است که بگویم، تزکیه و پالایش بدون خدمت هرگز مُیَسّر نخواهد شد. 

ما برای دست پیدا کردن به نیروی درونمان که همان گنج درونی ما است باید از ضدارزش‌ها دوری کنیم و در مسیر ارزش‌ها حرکت کنیم و در کنار آن حتما خدمت کنیم تا این موضوع تحقق پیدا کند. به عقیده‌ی من اگر خودتان را تزکیه و پالایش کنید نه تنها هرگز ناامید نخواهید شد، بلکه هیچ موقع محتاج کسی نمی‌شوید. ما بایستی تعادل را در خانواده، کنگره و کار به خوبی برقرار کنیم تا بتوانیم در این سه ضلع قوی شویم. سعی کنید برای زندگی خودتان همیشه هدف داشته باشید و با برنامه پیش بروید.

از این که به حرف های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.

مرزبان خبری: همسفر علی 

عکاس: همسفر محمد جواد لژیون چهارم 

تایپ: همسفر مهدی لژیون چهارم 

ویراستاری: همسفر پوريا لژیون اول 

ارسال خبر: همسفر محمد مهدی لژیون اول

وبلاگ نمایندگی همسفران آقا شفا مشهد 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .