اولین جلسه از دور بیست و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، شعبه میرداماد، با استادی راهنمای محترم مسافرامیرحسین،نگهبانی مسافرحسین و دبیری مسافر مجید، با دستور جلسه اول (ظرفیت ،مسئولیت (قبله گم کردن ، نق زدن ، حاشیه ) و دستور جلسه دوم دهمین سال رهایی مرزبان محترم مسافر علی در روز پنجشنبه30فروردین ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کارکرد.
سخنان استاد :
خداوند را شاکر هستم که در این جایگاه قرارگرفتهام. در مورد دستور جلسه اول هر حرکتی که ما داریم اینجا انجام میدهیم به جهت بازگشت از یک مسیری است که رفتهایم و الان قدمبهقدم باید ظرفیت در ما تشکیل شود و مسئولیت را بپذیریم تا قبلهی خودمان را گم نکنیم. وقتی ما در یک مسیری قرار میگیرم خاصیت مسیر آن انرژیهایی است که در آن مسیر به دست میآوریم. من وقتی اراده میکردم تریاک تهیه کنم در مدت 5 دقیقه تهیه میکردم و این در مسیر خواستههای من بود، به این دلیل است که آن خواستهای که ما قلبا داریم اتفاق میافتد؛ ولی الان در کنگره ظرفیت و مسئولیت به آن اضافه میشود.
درمجموع آن چیزی که با تمام وجود حرکت به سمت آن انجام شود، آن را به دست میآوریم. ما آنجا مواد خودمان را حفظ میکردیم و ظرفیت خودمان آنقدر بود که نعشه شویم، الان هم همینطور است، ولی در یک مسیر دیگر هستیم؛ پشت به تاریکی که بستر بازگشت از این مسیر اینجا فراهم شده. در کنار آموزشها تا بتوانیم ظرفیت و مسئولیت را به وجود بیاوریم. شما هر حرکتی که در کنگره انجام میدهید درون ما دارد اتفاقاتی میافتد و باید خواسته ما مشخص باشد؛ مثل رهایی و راهنمایی یا هر خدمتی که در پیرو آن باید ظرفیت آن به وجود بیاید. اگر ظرفیت نباشد باعث تخریب میشود و زمانی که تخریب ایجاد میشود ما از آن مسیری که رفتهایم برمیگردیم که موجب قبله گم کردن میشویم و از هدف خود عقب میمانیم.آموزشهای درون کنگره باعث میشود که بیرون کنگره طرف مواد نرویم به این دلیل که ظرفیت درون ما به وجود میآید.
دستور جلسه دوم تولد دهمین سال رهایی مسافر علی است. خصوصیت منحصربهفردی که ایشان دارند این است که یک موضوعی که متوجه آن میشد راجب آن بحث و سؤال میکند؛ هنوز جوینده و یابنده است. یکی از بچه های لژیون بودند که من هم لذت میبردم و خسته میشدم. این تولد را به خودشان و خانواده ی محترمشان را تبریک عرض می کنم.
سخنان مسافر :
خیلی خوشحالم که بعد از مدتها بالاخره نوبت تولد من فرا رسید. امیدوارم تک تک شما عزیزان این جایگاه را بتوانید لمس کنید و از این آبمیوه بنوشید و این حس قشنگ را دریافت کنید. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم در این جایگاه قراربگیرم. بهترین هدیهای که کنگره برای من قرار داده این است که هر روز حسام به خداوند بهترشود و هر چقدر یاد الله میافتم حالم بهتر میشود.
در مورد تاریکیها نمیخواهم زیاد صحبت کنم ولی یک زمانی وارد لژیون آقای متحملیان شدم و خیلی حالم خراب بود. آقای متحملیان سیدی ساختاردرون استاد امین را بهم معرفی کرد و همان سیدی باعث جرقه زدن در درون من شد. وقتی سی دی گوش میکردم روز به روز حالم بهتر شد و این باعث شد که بتوانم درکی از آموزشهای کنگره داشته باشم و این با دریافت حس صورت گرفت. با آموزش است که حس تغییر میکند و این حس باعث میشود شخص عمل سالم انجام دهد و روز به روز به تفکر خود پی ببرد.
در ادامه هر چقدر در کنگره حرکت کنی به مولفهها و مجهولات ذهنی خود میرسی و با دریافت جایگاهها در کنگره میتوانی آموزشها را دریافت کنی و این کار با عمل سالم صورت میگیرد. اگر از خیلی از خواستههای خود نگذریم، آن حس عوض نمیشود و نمیتوان به جایگاههایی خدمتی دست پیدا کرد. در رأس از جناب مهندس تشکر میکنم و همیشه و همه جا به یادشان هستم؛ از خانواده محترمشان تشکر میکنم و امیدوارم تا روزی که نفس میکشم در رکاب ایشان هر خدمتی که در توانم هست انجام بدهم.
از راهنمای عزیزم آقای متحملیان تشکر میکنم و امیدوارم همیشه در کنار من حضور داشته باشند. از همسفر عزیزم تشکر میکنم که با گذشت کردن از خواستههای خود در کنار من، در کنگره حضور داشت. ازهمسفر کوچکم تشکر میکنم، از راهنمای ویلیام آقای مجید اعتباریان تشکر و از تمامی دوستان که در تولد بنده حضور داشتند تشکر میکنم. امیدوارم که اینجا در کنار همدیگر حالمان خوب باشد و امیدوارم که تمام سفر اولیها یک روز در این جایگاه قرار بگیرند.
سخنان همسفر:
ازخدای خودم سپاسگزار هستم و همچنین از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را برای من فراهم کردند تا تا بتوانم در اینجا به آن آسایش و آرامش برسم. از راهنمای محترم آقای امیرحسین تشکر میکنم و به ایشان خیر مقدم عرض میکنم. از خودشان و همسفرشان تشکر میکنم که پیام کنگره رو به من رساندند و قطعا اگر این پیام نبود من هنوز هم در تاریکیها به سر میبردم. از مسافرم تشکر میکنم. در کنگره میگوییم که همسفر بال پرواز مسافر است ولی واقعا مسافر من بال پرواز من بود و در بعضی از مواقع زندگی واقعا من را راهنمایی میکند. من از ایشان آموزش میگیرم و از ایجنت و مرزبانهای شعبه کمال تشکر را دارم. حضور شما عزیزان باعث شد که جشن ما به با شکوهترین شکل ممکن برگزار شود. ازهمسفر کوچولوی خودم تشکر میکنم؛ وقتی میبینم که مسافر و همسفر یا همسفرهایی اعلام رهایی میکنند، خیلی خوشحال میشوم و ناراحتم از اینکه هنوز انسانهایی هستند بیرون از این مکان که هنوز اذن ورودشان به اینجا صادر نشده است. از خداوند میخواهم که فرمان رو برایشان صادر کند و اذن ورود به کنگره به ایشان داده بشود و راه برایشان هموار شود تا بتوانند اینجا به رهایی برسند.
تمام نعمتهایی که در زندگی ما جاری شد همه را مدیون آقای مهندس، آموزشهایشان و سیدیهایی که در اختیارمان قرار میدهند و راهنماهایی که واقعاً خالصانه اینجا خدمت میکنند هستیم. واقعاً این خدمتها رو با هیچ پاکت و زبانی نمیشود جبران کرد. امیدوارم بتوانم به شال مقدس راهنمایی برسم و بتوانم به کسانی که دردمند هستند و دنبال راهی میگردند که بتوانند به رهایی برسند بتوانم خدمت کنم.
رهایی
تقدیر از خدمتگزاران ماه رمضان
نگارش: مسافران شهریار، سیروس، میلاد
عکس:مسافر احمد
ارسال: مسافر امیرحسین
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
545