ششمین جلسه از دور پنجاه و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه چالوس با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر بهزاد با دستور جلسه " ظرفیت و مسئولیت " سهشنبه مورخ بیست و هشتم فروردین ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که در خدمت شما هستم تا بیشتر آموزش بگیرم و بتوانم خدمت کنم، همانطور که مستحضر هستید دستور جلسه امروز به دو بخش تقسیم میشود یکی ظرفیت و مسئولیت و دوم، تولد راهنمای محترم مسافر رضا که پنجمین سال رهایی ایشان را امروز کنار هم جشن میگیریم.
قبل از اینکه صحبتهایم را شروع کنم میخواستم از تمامی عزیزانی که در مراسم افطاری امسال چه در بخش مالی و چه جانی زحمت کشیدهاند تا به این شکل مراسم آبرومند و در شأن کنگره 60 برگزار شود، تشکر و قدردانی کنم.
خب خیلی خوشحال هستم که امروز شاهد تولد پنجمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر رضا هستم، خوشحالم که توانستند پنج سال از بند اعتیاد رها شوند و امروز آزاد مردی ایشان را جشن بگیریم، چرا که اعتیاد هم بند و زندانی است که رهایی از آن چندین برابر سختتر از رهایی زندانهای ساخته از سنگ و سیمان است چرا که میتوان در آنها منتظر ضمانت رسید و یا موعد آزادی بود ولی بند اعتیاد فقط به شرط خواسته و تلاش فرد مصرفکننده میسر میشود.
آقا رضا هم شرایط بسیار سختی داشتند در زمان مصرف، تا آخر سفر با پا درد درگیری داشتند، در بعد مالی گرفتاریهای داشتهاند و به خاطر بیماری اعتیاد تعدادی از پشتوانه مالی ایشان تحت تأثیر عواقب سوءمصرف مواد مخدر قرارگرفته بود ولی متانت و فرمانبرداری ایشان اثری مرکب بر سفر ایشان گذاشت که امروز آزادمردی ایشان را جشن گرفتیم.
ایشان زحماتی زیاد برای رسیدن به درجه راهنمایی و همچنین در این چند سال برای شعبه چالوس کشیدند امیدوارم در بهترین جایگاهها شاهد حضور ایشان باشیم.
منظور از ظرفیت همان گنجایش است که فرض من ظرفی دارم حجم آن 200سیسی است، وقتی بیشتر از حجم آن محتویات در آن بریزم دچار اشکال میشود، برای من انسان هم همینطور است و من هم ظرفیتی دارم اما تفاوتی در انسان و جامدات وجود دارد و آنهم این است که ظرفیت انسان برخلاف دیگر چیزها متغیر است یعنی میتواند انسان با انجام دادن اعمالی ظرفیت خودش را بالا ببرد.
چطورانسان میتواند ظرفیتش را ارتقائ بدهد؟ با آموزش، وقتی دانایی من افزایش پیدا کند ظرف من بزرگتر میشود که درنتیجه ظرفیت یا گنجایش من هم افزایش پیدا میکند.
اگر در روز اول که وارد کنگره شدم به من میگفتند در جایگاه استاد جلسه بنشینم مسلماً به مشکل میخوردم اما با گذشت زمان،کسب تجربه، خدمت در جایگاههای مهمانداری، نگهبان نظم و...دانایی من به مرور افزایش پیدا کرد و آن ظرفیت لازم برای خدمت در جایگاه استاد جلسه نشستن در من شکل گرفت و یک نعمت بزگی است که خدا به ما داده است.
در مسیری هم که پیش روی ما است باید توجه به مبدأ و مقصد داشت تا مبادا از مسیر منحرف شویم یا به اصطلاح قبله گم کنیم، اگر من توجه به مسیر و هدفم نداشته باشم مسیرم گم میشود، قبلهام گم میشود.پلهام کم شده و چند ماهی از سفرم بیشتر نمانده بجای اینکه توجه من معطوف به احوال خودم باشد دوربینم برای دیگر اعضا روشن میشود و این همان به نوعی انحراف از مسیر یا بهاصطلاح قبله گم کردن است.
در مورد نق زدن و حاشیه هم گاهی شاگرد با راهنمایش درد دل میکند که این اگر از حدش خارج نشود نمیتوان به آن نق زدن را نسبت داد ولی زمانی که من بجای حضور در کارگاه و لژیون حواسم را مربوط به امور و یا جزییات دیگری میگزارم که اولویت من در مسیر کنگره 60 نیست این همان حاشیه است.
تایپ: مسافر سینا
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
105