English Version
English

در کنگره باید افتخار کنیم که قدر و اندازه خود را می‌دانیم

در کنگره باید افتخار کنیم که قدر و اندازه خود را می‌دانیم

جلسه یازدهم از دور هشتم کارگاه‌های آموزش خصوصی شعبه دنا؛ روز سه‌شنبه ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۳با استادی راهنمای محترم مسافر احسان و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر مجید با دستورجلسه «ظرفیت و مسئولیت(قبله گم کردن،نق زدن،حاشیه)»راس ساعت ۱۷:٠٠ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر خداوند را شاکرم و سپاسگزارم که امروز هم اجازه داد در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم. از نگهبان محترم تشکر می‌کنم و از لژیون مرزبانی که اجازه دادند من در خدمت شما باشم. دستور جلسه در مورد ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن است و من داشتم در لژیون ویلیام با بچه‌ها مشارکت می‌کردم سعی کردم این را برای خودم درون سفر مثالش را داشته باشم. آقای مهندس از اندازه‌ها و مقدار و قدر یک چیزی صحبت می‌کند و هر کسی باید ظرفیت این کار را داشته باشد که آن کار را انجام بدهد و وارد آن مرحله بشود. در کنگره باید به خودمان افتخار کنیم که قدر و اندازه مسافرشدن را داشته‌ایم و دور و اطرافمان کسانی هستند که دارند مواد مصرف می‌کنند و هرچه می‌خواهیم به آنها بگوییم که بیایند کنگره و راهی هست، حالا به هر دلیلی برایشان نمی‌شود و آن ظرفیت برایشان به وجود نیامده است و وقتی از ظرفیت صحبت می‌شود این نیست که ظرفیت نباشد، هر کسی ظرفیتش متفاوت است و آقای مهندس روز چهارشنبه فرمودند: ظرفیت خیلی مهم است که ظرفیت هر چیزی را بدانیم و ما الان سر کار هستیم و می‌خواهیم ظرفیت همکارانمان را تشخیص بدهیم و در خانه می‌خواهیم ظرفیت پدر و مادر و همسر و فرزند را بدانیم اگر این ظرفیت‌ها را پایین و بالا اجرا کنیم تخریب به وجود می‌آید و مثلاً در لژیون گفتم من اگر تشنه‌ام باشد به یک نفر بگویم یک لیوان آب به من بدهد. اگر بیاید و ۵ سی سی آب ته یک لیوان بریزد خب از ظرفیت من کمتر است و هیچ فایده‌ای ندارد ولی همان ۵ سی سی برای بچه‌ای که تازه به دنیا آمده ممکن است کشنده باشد، ولی ظرفیت متفاوت هست و برعکس یک لیوان داشته باشیم و خیلی سخاوتمندانه باشد، شاید یک پارچ آب را بریزد داخل لیوان، وقتی که از ظرفیت بیشتر بشود تخریب ایجاد می‌کند و محیط و اطراف و دور و برش را می‌تواند از بین ببرد و ما ابتدای امر باید بتوانیم ظرفیت اطراف را تشخیص بدهیم و ظرفیت سفرمان  را تشخیص بدهیم و سفرمان را شروع کنیم بسته به ظرفیتی که ما داریم با توجه به ظرفیتمان جایگاهی به ما داده می‌شود و یک وظایفی ما در مورد آن جایگاه داریم و وقتی یک سفر اولی و یک سفر دومی و راهنما و مرزبان و ایجنت هر کدام نسبت به مسئولیت خودشان باید یک وظیفه‌ای را انجام بدهند و آن مسئولیت را انجام ندهند اینطور بگویم تا وقتی که یک رهجو بخواهد ظرفیت مسافر بودن را به خودش بگیرد و هر کاری که دوست دارد انجام بدهد، سی دی نوشتن کسی که وارد کنگره نشده درواقع ظرفیتش نبوده، ولی وقتی که اسم مسافر و در ظرفیتش قرار گرفت و وارد آن جایگاه شد دیگر هر هفته، راهنما از رهجو سی‌دی می‌خواهد یکشنبه و سه‌شنبه باید راس ساعت ۴:۳۰ در شعبه باشد و پنج شنبه باید ساعت ۳:۳۰ در شعبه باشد و جمعه در پارک با هماهنگی راهنما ورزش کند و بعد از دو ماه باید وارد سفر لژیون ویلیام وایت بشود (درمان سیگار) یعنی وقتی یک چیزی را مهیا می‌کنی بعد سریع از شما سوال می‌شود که چرا امروز دیر آمده‌ای، چرا امروز سی‌دی ننوشته‌ای، این به خاطر آن ظرفیت است و آن ظرفیتی که قبول کرده‌ای و انجام می‌دهی.

 

داخل بحث مسئولیت هر کسی راه و روش خودش را می‌رود و در کنگره همه داریم راه می رویم ولی هیچکس مثل هم راه نمی‌رود و همه داریم رها می‌شویم و هیچ کدام و هیچ پنجشنبه‌ای که می‌آیند رهایی را اعلام می‌کنند و یک نفر را پیدا نمی‌کنیم که بگوید این دو نفر مثل هم رها شدند چون هر کسی دارد مثل خودش و راه و روش خودش برای راه رفتن انجام می‌دهد در صورتی که همه ما ممکن است راهنمایمان یکی باشد و علم ما، که علم کنگره است یکی باشد ولی بسته به نوع کاری که انجام می‌دهیم با آن مسئولیتی که انجام می‌دهیم، نوع زندگی و کیفیت و هر چیزی قابل تغییر است و بحث سومی که در این دستور جلسه است، در مورد قبله گم کردن است و تمام ما اعضای کنگره، اولین تفکری که در کنگره داریم بحث رهایی است و زندگی سالم و امنیت و آرامش، که ما در کنگره داریم، حالا باز هم من می‌گویم که فرقی نمی‌کند در چه جایگاهی هستم و می‌خواهم سفر اولی باشم و یا ایجنت باشم و یا دیده‌بان، هر جایی باشم  اگر ظرفیت خودم را نتوانسته باشم افزایش بدهم و اگر نتوانستم مسئولیت خود را درست انجام بدهم، قطعاً در مسیری که می‌روم مسیر خودم را گم می‌کنم.هدف مشترک را گم می‌کنم، آقای مهندس هم می‌فرماید که ظرفیت همه چیز ثابت است و یک شیشه یک لیتر و نیمی را نمی‌شود با آن تمرین کرد و ظرفیتش را کاری بکنیم که ۵ لیتر جا بگیرد و یا یک ظرف یک لیتر و نیمی ظرفیتش بشود ۳۰۰ سی سی،ظرفیت ثابت است ولی انسان فرق می‌کند انسان باید امروزش با دیروزش فرق بکند حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: روزی عید است که امروزش با دیروزش فرق کند.  اگر من امروز دارم سفر می‌کنم، مهم نیست که یک ماه است یا دو ماه، یا یک سال است و مهم نیست که قیاس بکنم مهم این است که من خودم را ببینم که نسبت به دو ماه پیش، ظرفیتم عوض شده است یا خیر. این‌ها را با وضوح می‌شود داخل مسیر دید اما یک عده هم هستند که نمی‌توانند انجام بدهند و وقتی که نتوانستیم انجام بدهیم و نتوانستیم ظرفیت را درست حاصل کنیم و ظرفیت را ارتقا ندادیم مسئولیت را درست انجام نداده ایم، قبله مان گُم می‌شود و نشانه‌هایش این است که نق می‌زند . وقتی سفر اولی شروع می‌کنه به نق زدن که چرا امروز ساعت ۳ بیایم، راهنما قرار نیست چیزی را تشخیص بدهد، طوری که از زبانش می آید بیرون می‌فهمد که این قبله اش را گم کرده است  . طوری که از زبانش می آید بیرون، می‌فهمد که این قبله اش را گم کرده است، مسیرش را گم کرده است که یک راهنما، یک مرزبان نق بزند، کاملاً قابل درک است که هدفش را گم کرده است و بعد از اینکه هدفش گم شد، نشانه اش این است که نق می‌زند.مسیرش کجاست؟ به حاشیه میرود. آقای امین در سی‌دی شناور فرمودند: وقتی  شخصی به حاشیه برود گویی در گردباد فرو رفته است،  هر چقدر به مرکز گردبادِحاشیه نزدیک شود  با سرعت بیشتری به بیرون پرت می شود و ما می توانیم این مثال را برای اکثر موارد زندگیمان به کار ببریم. اما کنگره هیچگاه دستور جلسات را برای قضاوت کردن افراد اطرافمان نمیگذارد که من با ذره بین به دنبال افراد خاطی زندگی ام بگردم، بلکه دستور جلسات برای شناخت بهتر خودم و اصلاح روش زندگی من است که باعث  می شود من با فرو رفتن در درون خودم مشکلات و تاریکی ها را حل کرده و در زندگی روزمره ام پیاده کنم  و این ظرفیت را در خودم به وجود بیاورم تا بتوانم  مسؤلیت های زندگی ام را به خوبی انجام بدهم و این امر با به حاشیه نرفتن و نق نزدن میسر میگردد.  من همیشه میگفتم که چرا روی جلد جزوه ی جهانبینی نوشته شده، کاربردی؟ حالا میدانم که جهان بینی میتواند باعث ارتقای زندگی من شود من با جهان بینی دانستم که کنگره یعنی زندگی و از این جهت نوشته کاربردی که من تمام این موارد را میتوانم در صور آشکار و پنهان خودم پیاده کنم  و خودم نیز متوجه و شاهد این تغییرات میشوم  . جهان بینی را یاد گرفتم تا بدانم هیچ چیزی در دنیا نیست که برای من سودی نداشته باشد بلکه هر خیر و بدی تاریکی و روشنایی و تمامی مواردی که در نظر من به دو قسمت خوب و بد تقسیم شده است فقط و فقط برای تکامل یافتن من قدم برمیدارند و این من هستم که باید متوجه باشم که از این موارد چگونه در جهت رشد خودم قدم بردارم. بنابراین با این متون آموزشی من میتوانم یک  روز سفر کنم، به جای چندین سال سفر کردن و تکرار تکامل و تمام این ها در گرو پیدا کردن خود در درون خودمان است. اما در مورد استاد امین نکته ی مهمی که وجود دارد این هست که هر درس میدهند و مثالی که میزنند را خودشان تجربه کرده اند.  زمانی که از تاریکی ها صحبت میکنند خودشان تاریکی ها را تجربه کرده و از تاریکی به روشنایی رسیده اند برای همین است که تمام صحبت هایشان از جنس خودمان است و کسی می‌تواند بگوید من انسان زرنگی هستم که بتواند اینگونه از دورن، خودش را اصلاح کند و به بیرون برسد. خیلی ممنونم که به صحبت های من گوش دادید.

 

تهیه و تنظیم: گروه خدمتگزاران سایت شعبه دنا شهرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .