ششمین جلسه از دورهی سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به استادی راهنمای محترم مسافر عباس، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت،قبله گمکردن، نقزدن، حاشیه» سهشنبه بیست و هشتم فروردینماه ۱۴۰۲ رأس ساعت 17 آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر؛ خداوند را سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم، از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان عزیز تشکر میکنم که اعتماد کردند و مسئولیت جلسه را به من واگذار کردند تا در کنار هم آموزش بگیریم.
در مورد دستور جلسه ظرفیت مسئولیت و قبله گمکردن؛ در مسیر راه که بهطرف کنگره میآمدم با خودم گفتم من یک مصرف کننده مواد بودم؛ به ظرفیت و مسئولیت و قبله گمکردن چه ربطی دارد. بعد کمی که تفکر کردم دیدم که ظرفیت از نظر من عباس دو جنبه دارد؛ یعنی ظرفیت به اینکه من کار مثبت انجام میدهم یا کار منفی، بستگی دارد. حالا برای تکمیلکردن این جمله مثالی میزنم، معمولاً همه ما که روی این صندلیها نشستهایم یک روزی برای اولینبار مصرف داشتیم، ما در اولین مصرف نمیتوانستیم یک و نیمگرم تریاک یا شیره یا متادون یا هر چیز دیگری را مصرف کنیم، چون ظرفیت آن را نداشتیم. پس چه کردیم؟ بر اساس تجربه خود و آموزشهایی که از دیگران گرفتیم که چقدر مصرف کن! و چگونه مصرف کن! آرامآرام ظرفیت خودمان را در مقابل مصرف مواد مخدر بالا بردیم. وقتی ظرفیت در مورد خلاف باشد یا در مسیر ضدارزشها باشد توان انجام مسئولیتها را از ما میگیرد.
مثال دیگری میزنم، قبلاً زمانی که مواد مصرف میکردیم قطعاً مسئولیتهایی نیز داشتیم، ما شهروند بودیم و حتماً پدر یا فرزند بودیم و بالاخره یک مسئولیتی را بر دوش داشتیم. مصرف مواد مخدر بلایی به سر ما آورد که مسئولیتهایمان را نتوانستیم انجام دهیم. اگر پدر بودیم پدر خوبی نبودیم، اگر همسر بودیم همسر خوبی نبودیم. پس ظرفیت اگر در مسیر غیرالهی یا ضد ارزشی باشد، مسئولیتهایی که بر عهده شخص هست را از وی میگیرد؛ یعنی نمیگذارد ما مسئولیت خود را بهدرستی انجام بدهیم.
در مرحله بعد قبله گمکردن به معنی گمکردن راه است، وقتی کار ضد ارزشی انجام میدهیم؛ یعنی راه اصلی و چیزی که خداوند انسان را خلق کرد و از او خواست که راحت و آرام در این جهان زندگی کند و بگذارد دیگران نیز زندگی کنند و ما این راه را هم گم کردیم. چون معمولاً مصرف مواد مخدر جز ضرر و خیانت و هر آن چیز بدی که فکرش را بکنید به خود شخص، مردم و جامعه تحمیل میکند. حالا به هر دلیلی مصرفکننده شدیم و همه این کارها را انجام دادیم، ظرفیت کار خلاف را پیدا کردیم. به هر دلیلی خداوند یا نیروی برتر یا به هر دلیلی سر از کنگره 60 در آوردیم. وقتی وارد کنگره 60 شدیم باید ارام ارام آن ظرفیت که در مسیرضد ارزش ها پیدا کرده ایم را بیاوریم و با آموزش های کنگره در مسیر الهی و درست انجام دادن کارها پیدا کنیم. وقتی وارد کنگره 60 می شویم اولین کاری که می گویند به عنوان مهمان بنشین یعنی مسئولیت مهمان را به تو میدهند و می گویند سه جلسه شما تازه وارد و مهمان این جلسه هستید. شما اگر در آن سه جلسه درست به راهنمای تازه واردین گوش کنید و مرتب بیایید مسئولیت خود را درست انجام داده اید و ظرفیت را آرام آرام پیدا می کنید. بعد از سه جلسه به شما می گویند راهنمای خود را انتخاب کن.
وقتی مسافر اطلاق شدیم؛ یعنی مسئولیت مسافر بودن را به ما میدهند. پس ظرفیت را میدهند، وقتی سه جلسه را مرتب آمدهایم و ظرفیت و پتانسیل پیدا کردیم لقب مسافر را به ما میدهند پشت جمله «من عباس هستم یک مسافر» دنیایی از معنا خوابیده است.
پس تنها کاری که در کنگره باید انجام دهیم این است که کاری که به ما سپرده میشود را درست انجام دهیم تا مسئولیتهای بعدی آرامآرام به ما سپرده شود.
چه چیزی باعث میشود پس از انتخاب راهنما و لژیون در تو ظرفیت ایجاد بشود؟ اینجا دقیقاً میگوید نقزدن و ایجاد حاشیه؛ یعنی تا اینجا درست آمدهای و راهنما هم انتخاب کردهای و وارد مسیر شدهای؛ اما کمکم نیروهای بازدارنده توسط نقزدن سعی میکنند تو را از مسیر برگردانند و از راهی که پیدا کردهای گمراه کنند. راهنما میگوید سی دی بنویس با خودت میگویی چهارتا دود مواد من مصرف میکردم چرا باید سی دی بنویسم؟ وقتی نقزدن شروع شد آرامآرام دیگر سر جلسه حضور پیدا نمیکنید.
اگر امروز به شعبه خودمان نگاه کنید، میبینید که حداقل دویست نفر دارو میگیرند؛ ولی استارت جلسه که میخورد پنجاه نفر بیشتر روی صندلی نیستند. اینگونه ظرفیت پیدا نمیشود. فکر نکنیم ظرفیت یک لیوان آب است که بگویند بفرمایید بنوشید؟ ظرفیت با نشستن در جلسه و آموزش گرفتن به دست میآید. ظرفیت وقتی به دست میآید که نسبت به سبد قانون یازده بیتفاوت نباشیم. نگوییم کار ما که راه افتاد ما را چه به سبد قانون یازدهم!
در نوشتار گفته میشود اینجا مکان امن و مقدسی است؛ یعنی کسانی هستند که نگهبان این مکان هستند. آن نیروها وقتی ببینند نسبت به سبد بیتفاوت هستند به شما مسئولیت نمیدهند؛ چون که ظرفیت آن را ندارید.
صحبتها را خلاصه میکنم، اگر هر سفر اولی که وارد کنگره یا وارد جلسه میشود، ظرفیت پیدا کند به عقیده من عباس یک راه بیشتر ندارد و آن رعایت حرمتهاست و خیلی راحت است. فقط باید حرمتها را رعایت کنیم. وقتی نگهبان حرمت را میخواند نباید حواسمان به گوشی باشد. دوست عزیز وقتی حرمت خوانده میشود و تو با گوشی در حال بازیکردن هستید یا اینطرف آن طرف را نگاه میکنید حس تو درونگوشی است. یعنی حس تو از این جلسه انرژی لازم را نمیگیرد و وقتی از جلسه بیرون بروید انرژی لازم را ندارید. همین یک ساعت و نیم روی صندلی جلسه نشستن خودش در شما ایجاد ظرفیت میکند. پس باید ظرفیت پیدا کنید تا مسئولیتهای بعدی را به تو بدهند.
جمعبندی حرفهای من میشود این که همه ما یک هدف بیشتر نداریم و آن درمان اعتیاد است، یک سری درمان شدهاند و الان دنبال تعادل هستند و یک سری هم دنبال درمان میگردند؛ ولی تنها راه ایجاد ظرفیت حفظ حرمتهاست.
از این که به صحبتهای من گوش کردید از شما ممنونم.
در ادامه همین جلسه دو تن از دوستانی که موفق به دریافت نشان رهایی از دستان پر مهر مهندس دژاکام شدند توسط ایجنت محترم معرفی شدند:
نگارش: مسافر سجاد
ویرایش و ارسال خبر: مسافر صادق
- تعداد بازدید از این مطلب :
134