سومین جلسه از دوره بیست و هفتم سری کارگاهای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی نیمایوشیج بهشهر با استادی دستیار اسیستانت همسفر آرزو، نگهبانی همسفر زینب و دبیری همسفر منیره با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت، قبلهگمکردن، نقزدن، حاشیه» در روز دوشنبه مورخ ۲۷ فروردین رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خانم منصوره عزیز ممنونم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم که بهواسطه این خدمت توانستم به این شعبه بیایم که با شما عزیزان آشنا شوم تا از انرژی شما استفاده کنم. دستور جلسه امروز؛ ظرفیت، مسئولیت، قبله گمکردن، نقزدن و حاشیه است. اگر دقت کنید دستور جلساتی که ما در کنگره داریم؛ مثل این دستور جلسه که چندبخشی هستند به هم مرتبط هستند. اینکه ظرفیت با مسئولیت چه ارتباطی دارد؟ ما باید تکتک اینها را بدانیم که چه هستند. ظرفیت از ظرف میآید و در واقع همان ظرف وجودی ما است و این ارتباط مستقیم به دانایی و آموزش ما انسانها دارد. انسان هر چه بیشتر آموزش بگیرد و دانایی خودش را بالا ببرد، خودبهخود، ظرفیت رشد میکند و چیزی نیست که ما خودمان تلاش کنیم که ظرف خودمان را بزرگتر کنیم، ما باید زمان بدهیم و با مرور زمان در مسیر آموزش قطعاً اتفاق میافتد. همانطور که ما در کنگره شاهد هستیم خیلی از عزیزان که وارد کنگره شدند، مخصوصاً مسافرهایی که مصرفکننده بودند و جایی آنها را قبول نداشتند که مثالی است که حتی دزد هم دستشان نمیدادند که بخواهند آنها را جایی ببرند؛ ولی همان مسافر حال خراب وقتی وارد کنگره میشود، آموزش میگیرد، راهنما میشود و تعداد زیادی را به رهایی میرساند و حالشان را خوب میکند؛ پس این ظرفیت دست خود انسان است که چهطور آن را ارتقا بدهد.
مسئولیت هم از سؤالکردن میآید. مسئولیت؛ یعنی اینکه به من جایگاهی داده میشود که من بتوانم خدمت کنم، فرقی هم نمیکند که در کنگره یا خانواده و بیرون باشد. کسی که مسئول کاری میشود باید نسبت به کاری که انجام میدهد، پاسخگو باشد؛ چون در قبال آن کار مسئول است. اگر شخص ظرفیت آن خدمتی که به او داده شده را داشته باشد قطعاً آن خدمت را راحتتر انجام میدهد؛ ولی اگر ظرفیت در درون شخص به وجود نیامده باشد دچار بیتعادلی میشود و این بیتعادلی را بهصورت عامیانه قبله گمکردن میگویند؛ یعنی وقتی قدرتی به شخصی داده میشود؛ ولی هنوز ظرفیت آن را پیدا نکرد از آن قدرت در مسیر غلط استفاده میکند و فکر میکند تافتهجدابافته بود که این مسئولیت به او داده شد، بهخاطر همین در کنگره روی این قضیه تأکید میشود. ما میدانیم تمام قوانین و کارهایی که در کنگره انجام میشود از روی تجربه آمده و جزء قانون و کارهایی قرار گرفته است که باید انجام بدهیم. آقای مهندس در سیدیها زیاد فرمودند که وقتی کنگره اوایل شروع به کارکرد، اکثر آنهایی که برای درمان میآمدند سقوط آزادی بودند، فکر کنید انسانهایی که آموزش نگرفته بودند بهعنوان راهنما میخواستند خدمت کنند و اینها باعث تخریب کنگره شده بود. بهمرورزمان مهندس به این نتیجه رسید کسی که میخواهد راهنما شود باید آموزش ببیند، امتحان بدهد و این مراحل را پشت سر بگذارد، میتواند راهنما شود. زمانی که شخص وارد کنگره میشود و تازه سفر اول است ما نمیآییم به کسی که تازهوارد کنگره شد به او خدمت بدهیم؛ چون آن شخص نهتنها نمیتواند آن کار را درست انجام بدهد، قطعاً باعث تخریب کنگره میشود؛ ولی همان شخص باگذشت زمان آموزش میبیند و از کم شروع میکند؛ مهماندار، میکروفون گردان میشود، صندلی جابهجا میکند و مسئول پذیرایی میشود، دبیر و نگهبان میشود و بهمرور به جایگاهی بالاتر میرسد.
خیلی کم در کنگره پیش میآید که کسی قبلهاش را گم کند. معمولاً افرادی به این معضل دچار میشوند که نمیتوانند پاسخگو باشند و کارشان اشتباه است به همین دلیل وقتی از آنها در قبال کاری که انجام داده سؤال پرسیده میشود؛ چون اشتباه کرده و قبول هم ندارد دچار حاشیه میشود و شروع به نقزدن میکند و یا اینکه میخواهد کار خودش را توجیه کند و قطعاً کسی که این کار را انجام میدهد از تعادل خارج شده است. درمان و سفر اول من و مسافرم چند سال طول کشید، من اوایل خیلی ناراحت بودم و همیشه غصه میخوردم که چرا باید اینطوری باشد؟ دقیقاً به اواخر سفر که رسیدیم و چندین سال از قبل خرابکردن سفر مسافرم من آموزشها دیده بودم و به قول خودمان ظرفیت من بیشتر شد و بعدها من به این نتیجه رسیدم که چهقدر خوب شد که این اتفاق افتاد؛ شاید به نظر من آن موقع اتفاق بدی بود؛ بعدها من به این حکمت پی بردم که من لازم به این زمان بودم تا روی خودم کار کنم و اگر مسافرم زودتر به رهایی میرسید من خودم سفرم را خراب میکردم یا من باعث میشدم که سفر مسافرم خراب شود، من یاد گرفتم که صبور باشم. در مورد ظرفیت زمانی میبینیم که برای رسیدن به جایگاه تلاش میکنیم؛ ولی اتفاق نمیافتد باید به خودمان زمان بدهیم تا به وقتش به آن جایگاه برسیم و وقتی هم که رسیدیم به بهترین شکل خدمت خودمان را انجام بدهیم و برای ما مهم نباشد که قصد ما از خدمت دیدهشدن باشد؛ بلکه آن خدمت را به معنای واقعی انجام بدهیم و به ثمر برسانیم. انشاءالله که همه ما بتوانیم از این آموزشهای ناب کنگره استفاده کنیم و در مسیر خدمت آنها را کاربردی کنیم و خودمان هم به حال خوش برسیم. ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
و در ادامه جلسه راهنمایان و راهنمایان تازهواردین «نمایندگی نیمایوشیج» برگزارگردید؛
گزارش تصویری از دوره هشتم انتخابات مرزبانی همسفران «نمایندگی نیمایوشیج»؛
تایپ: همسفر فاطمه، راهنما همسفر زینب (لژیون یکم)
عکس و ارسال: همسفر رقیه (مرزبان خبری)
همسفران نمایندگی نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1164