در باب دستورجلسه «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» موضوعی که به نظرم آمد این بود که ما در جهانی زندگی میکنیم که همه چیز به طرز حیرت انگیزی روی نظم، اصول و با قوانین خاص خودش قرار دارد. شاید هنوز هم انسانها از ناعدالتی دنیا و قرار نداشتن انسانها در جایگاه حقیقیشان معترض باشند؛ اما در خانواده کنگره۶۰ ما به این باور رسیدهایم که در این جهان همه چیز (اعم از انسانها و حتی اتفاقات و رنجها) در جایگاه درست و عادلانه خودشان قرار دارند.
انسانها معمولا برای رسیدن به جایگاهها (فردی، اجتماعی، مادی، معنوی و غیره) مدام برای خود تعیین هدف و تلاش میکنند؛ اما گویی فراموش کردهاند که همه چیز در جهان در نظم و هماهنگی کاملِ درون و بیرون رقم میخورد، به این معنا که فرد برای رسیدن به شرایط یا جایگاهی خاص به بستر مناسب آن احتیاج دارد.این بستر برای برخی همان ظرفیت درونیِ او و برای برخی دیگر یکسری دروسی است که بهواسطه آن جایگاه باید کسب کند؛ چراکه هیچ چیز برای انسان رقم نمیخورد مگر آنکه به تکامل و رشد او کمک کند.
از این مطلب چنین استنباط میشود که هر کس ابتدا به ظرفیتی درونی و مشخص دست پیدا میکند و مطابق آن ظرفیت صاحب منسب، جایگاه و حتی مشکلاتی خواهد شد. در کلام الله و آیه ۲۸۶ سوره بقره هم آمده «لاَ يُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا» خداوند هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمیکند؛ بنابراین میتوان گفت هر نفس (هر فرد) به اندازهی ظرف وجودیاش صاحب یکسری جایگاهها و یا مسئولیتها میشود، شاید با شنیدن این جمله فورا به یاد افرادی بیفتیم که از نظر ما ظرفیت جایگاهشان را نداشته و ندارند؛ اما به هر حال بر مسند آن جایگاه قرار دارند. من فکر میکنم همه ما انسانها با هر سطح آگاهی مدام در حال تلاش و تمرین برای بزرگتر کردن ظرف وجودیمان هستیم و در این مسیر قطعا دچار اشتباهاتی هم خواهیم شد. گاهی خداوند این فرصت را در قالب یک جایگاه، مسئولیت و حتی یک رنج عمیق به ما میدهد تا بتوانیم با افزایش داناییمان به ظرفیت لازم برسیم.
استاد امین هم به زیبایی اشاره میکنند که هرکس مطابق با ظرفیت وجودیاش صاحب چیزی میشود؛ اما نه به این مفهوم که اگر شخصی از شرایطی محروم است به دلیل نداشتن ظرفیت است؛ بلکه گاهی خداوند با ندادن یکسری شرایط به انسانها از آنها محافظت میکند، چراکه هستی مطابق رشد و تکامل انسان و مخلوقات طراحی شده است و هرچه در این مسیر به تکامل انسان کمک کند سر راه او قرار میدهد و برعکس هرچه او را از مسیر رشدش دور کند از او سلب میشود. من فکر میکنم حتی اگر شخصی در جایگاهی قبلهاش را گم میکند این هم بخشی از مسیر تکاملی اوست و به قول استاد عزیزمان آقای مهندس هیچ موجودی در مسیر تکامل خودش به خواب نمیرود حتی اگر به ظاهر خواب باشد.
از نگاهی دیگر من همیشه به یاد «کتاب زندگانی» میفتم. اینکه زندگی هر نفس از روز ازل مانند کتابی است که هر برگ آن یک زندگی با هزاران تجربه و عملِ نیک و بد است. زندگی امروز انسانها نیز مانند یک برگ از وسط این کتاب است که ما هیچ چیز در مورد برگهای قبل و بعد آن نمیدانیم، پس قطع به یقین دانشِ لازم درمورد به حق بودن یا نبودن جایگاهِ افراد را نداریم. در پایان امیدوارم در این مسیر آنقدر نورِ آگاهی را دنبال کنم که در هر جایگاهی که هستم خود را مسئول (مورد سوال قرار گیرنده) بدانم و فراموش نکنم خدمتگزار انسانها بودن فرصتیست که خداوند به هرکس نمیدهد و این تلاشی باشد برای من که با نسیان مقابله کنم تا هرگز قبلهام را گم نکنم.
به قلم: همسفر الهه راهنمای لژیون دوم
ویراستار و ارسال: همسفر مهسا رهجوی همسفر سوگل راهنمای لژیون چهارم
رابط خبری: همسفر زهرا راهنمای تازهواردین
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
168